دكتر مهدي سقايي
تغيير گفتمان ها در گردشگري ملي
پيش برنده گردشگري ملي در كليت متن فضايي گردشگري كشور، فارغ از انگيزه ها و علائق و حتي گرايش ها كه مفهومي درون متني دارد، گفتمان هاي حاكم به جريان و روندهاي گردشگري ملي شكل مي دهد. پيوند گردشگري و قدرت[1] در چارچوب عناصر نهادي و ساختاري هميشه با مقاومت درون متني و چالش هاي گفتماني مواجه است چرا كه به بيان فوكو هر جا قدرت است مقاومت نيز هست. به اين منوال خوانش متن فضايي گردشگري ملي نشان دهنده آن است به نسبت پيش برندگي قدرت در سازو كار گردشگري بخصوص آن بخش هاي كه حيات خلوت انگيزه هاي گردشگران محسوب شده با واكنش متفاوتي رو برو شده است كه اين واكنش ها به نسبت الگوي فضايي گردشگري متفاوت مي باشد. به عنوان مثال تقابل دودويي گردشگري/ قدرت در نواحي پيرا شهري به شكل گيري » تفرجگاه هاي گردشگري خود انگيخته» (سقايي، 1388) منتهي گرديده است[2]. در مقياس ملي در در چارچوب تحكم نظام ارزشي بر فرايند گردشگري و برساخت گفتماني مدنظر، در مابين اجتماع وگردشگران همپيوندهاي انگيزه اي بر آمده از رويكردهاي مقاومتي به شكل گيري گفتماني ديگر منتهي شده كه گفتمان گردشگري حاكم را به چالش مي كشد. بر اين مبنا چالش عمده تقابل دودويي زيارت / گردشگري بخصوص در مقاصد مذهبي همچون مشهد است كه مانع از هميپوندهاي منظومه گردشگري مذهبي ( تعامل زيارت / گردشگري) شده و كاهش تعداد گردشگران ورودي به اين مقصد مذهبي را به شدت كاهش داده است. به گونه اي كه هتل هاي مشهد هرسال در تعطيلات نوروز ضريب اشغال بالاي داشته از چند سال پيش بدين سو ضريب اشغال هتل ها كاهش يافته به حدود 70 درصد در نوروز 95( اينجا) و با ادامه اين كاهش هتل ها جهت جذب گردشگر به اخذ استراتژي تخفيف 30 درصدي در نوروز 96 متوسل شده اند(اينجا). همانگونه كه پيش از اين در سخنراني « جمعيت گردشگران شهر مشهد(نوسانات و تغييرات)» بيان كردم آمار گردشگري شهر مشهد رو به كاهش است و شدت اين كاهش نسبت به سال هاي قبل رو به شدت دارد. پايين آمدن ضريب ماندگاري و گذار ماهيتي از گردشگري به بازديدكننده از جمله چالش هاي عمده اي است كه در متن فضايي گردشگري شهر مشهد پيرامون تقابل دودويي زيارت / گردشگري بايد مورد توجه قرار گيرد.
در مقابل مقاصد گردشگري همچون شيراز در طي سال هاي اخير به شدت در حال رشد مي باشد به گونه اي كه ضريب اشغال هتل هاي اين كلانشهر در 5 روز اول تعطيلات نوروز بالاي 90 درصد بوده (اينجا) و تعداد گردشگران نيز نسب به سال قبل رشدي 20 درصدي را نشان مي دهد(اينجا). از جمله ويژگي هاي اين گفتمان گردشگري، بالا بودن سفر سازمان يافته در قالب تورهاي مسافرتي مي باشد كه امكان مناسبي را جهت برنامه ريزي و توسعه گردشگري در اين گفتمان تاريخي ـ فرهنگي مهيا مي نمايد. در كنار شيراز ديگر مقاصد گردشگري همچون اصفهان، يزد، كرمان وتبريز، در چارچوب اين گفتمان مورد اقبال گردشگري ملي در تعطيلات نوروز قرار گرفته اند. لازم به ذكر است كه اين گفتمان همتنيدگي بالايي با الگوي فضايي گردشگري شهري داشته كه رويكردهاي كلانشهرگرايي آن در انتخاب مقاصد گردشگري پررنگ تر است.
در كنار دو گفتمان اصلي چند خرده گفتمان هاي متفاوتي نيز در فرايند گردشگري ملي قابل رويت است. اول، خرده گفتمان گردشگري تفريحي در مقاصد كليشه اي آن در طول سواحل معرف حضور است كه ويژگي بارز آنها در تفريح تجميع مي شود كه مي تواند انواع مختلفي داشته باشد ولي تجربه نشان داده كه يك نوع آن وجه غالب دارد.استان هاي گيلان و مازندران از جمله مقاصد اين خرده گفتمان گردشگري ملي مي باشند. از ويژگي بارز اين خرده گفتمان گردشگري سيطره حوزه نفوذ بازار تقاضاي گردشگري پايتخت و تاثيرپذيري بسيار بالا از آن است. دوم، خرده گفتمان گردشگري تفريحي ـ خريد است كه مقاصدي را مدنظر قرار مي دهد كه عمده حسن شهرت آنها در قابليت « گردشگري خريد» است خريدي كه البته هم آميخته با تفريح بخصوص تفريح هايي كه مورد علاقه قشر متوسط جامعه است. مقاصد اين گفتمان را مي توان در مناطق آزاد تجاري و بازارهاي نواحي مرزي در جنوب و غرب كشور مورد توجه قرار داد. خرده گفتمان سوم ، مقاصد حاشيه اي در گردشگري ملي محسوب شده كه به نسبت تلاش خود از پيامدهاي گذار گفتماني در گردشگر ملي بهره مند مي گردند. اتفاقن در همين مقاصد است كه مي توان ويژگي بارز يك «گردشگري آلترناتيو » را مدنظر قرار داد. چرا كه انتخاب مقصد نه از تحكيم گفتمان حاكم و نه از مقاومت گفتمان رقيب تبعيت نموده و نه چندان تحت تاثير خرده گفتمان هاي كليشه اي مي باشد. انگيزه هاي سفر پيرامون « تجربهي نو» از سفر به مقاصدي شكل مي گيرد كه نه كليشه هستند نه در بوق و كرنا تحكيم مي شوند بلكه چون گنجينه اي ناشناخته براي بازديدكنندگان تجربه ي نو فراهم مي آورد. مقاصدي چون خراسان جنوبي، سيستان و بلوچستان، گلستان از جمله اين مقاصد در خرده گفتمان حاشيه اي گردشگري ملي محسوب مي شوند.
جهت مطالعه ادامه يادداشت اينجا كليك كنيد
[1] در نظر داشته باشيد كه در مجال قدرت از ديدگاه فوكو مدنظر است و تمامي اشكال قدرت را كه بر متن فضايي گردشگري تحكيم مي شود مدنظر دارد و اين متفاوت از با برداشت كليشه اي از قدرت به معناي دلخواه
[2] اين مهم را به تفصيل در رساله دكتري نگارنده به تفصيل و در چارچوب علمي مورد بررسي قرار گرفته است به ماخذ زير رجوع كنيد
ـ سقايي، مهدي (1388) واسازي متن فضايي گردشگري در نواحي روستايي پيرامون كلانشهرها (نمونه كلانشهر مشهد)، پايان نامه مقطع دكتري، دانشگاه فردوسي مشهد، دانشكده ادبيات و علوم انساني دكتر شريعتي، گروه جغرافيا