جمعه ۲۸ شهریور ۹۹ | ۰۳:۰۳ ۹ بازديد
جهانگردي در خدمت توسعه اقتصاد كشور
صنعت گردشگري با ويژگيهاي خاص خود، صنعتي پويا با آيندهاي روشن تلقي
ميشود. سرمايهگذاري در اين صنعت در تمام كشورهاي داراي جاذبههاي
جهانگردي روبه افزايش است.
صنعت گردشگري با ويژگيهاي خاص خود، صنعتي پويا با آيندهاي روشن تلقي
ميشود. سرمايهگذاري در اين صنعت در تمام كشورهاي داراي جاذبههاي
جهانگردي روبه افزايش است. امروزه جذب گردشگران خارجي به رقابتي فزاينده در
بين نهادهاي درگير در صنعت گردشگري تبديل شده است. زيرا اين صنعت نهتنها
در پيشبرد اقتصاد ملي و درآمدهاي ارزي نقش دارد بلكه صنعتي است پاكيزه و
عاري از آلودگي و در عين حال ايجادكننده مشاغل جديد. گردشگري براي كشورهاي
داراي جاذبههاي جهانگردي نظير ايران ميتواند به مهمترين منبع كسب درآمد
ارزي تبديل شود. مشروط بر اينكه برنامهريزي صحيح و همهجانبه توأم با
آيندهنگري براي آن تنظيم و اجرا شود. سرمايهگذاري جهاني در صنعت گردشگري
حاكي از آن است كه گردشگري صنعتي از زمره صنايع توزيعكننده درآمد است و
هنگامي كه جهانگرد وارد كشور ميشود، در مقابل خدماتي كه به وي ارائه
ميشود، بايد هزينه پرداخت كند و اين پرداخت ارزي خواهد بود. لذا اين صنعت
ميتواند جايگزين اقتصاد تكمحصولي يعني درآمد نفتي گردد.
اينكه
امروزه مشاهده ميشود كه كشورهاي صنعتي اروپا و آمريكا تمام نيرو و توان
خود را در جهت جذب جهانگرد به كار ميگيرند، مويد جايگاه اين صنعت در
اقتصاد است، عايدي حاصل از گردشگري پايدار و در عين حال امكان بهرهبرداري
از آن در كوتاهمدت فراهم است. همچنين اشتغالزايي در اين صنعت بالا بوده و
نيروي انساني موردنياز آن محتاج به آموزش بلندمدت نميباشد. امكانات موجود
در ايران نشان ميدهد كه ايران ظرفيت پذيرايي بيش از دو الي سه ميليون
گردشگر خارجي را در سال دارا ميباشد و اگر در زمينه جذب گردشگران،
برنامهريزي و موانع موجود رفع شود و آن موارد فراقانون براي كساني كه از
حاشيه امنيتي برخوردار بوده و معمولا براي ناامن جلوه دادن كشور براي
جهانگرد، كلا بهسر عقل آمده و به ماهيت اصيل اين صنعت درآمدزا پي ببرند،
ما شاهد رسوب گردشگران خارجي (توريست) در كشور بسيار زياد خواهيم بود و اين
يعني دستيابي به درآمد ارزي چشمگير.
اين
صنعت كه بعد از صنعت نفت، مهمترين گزينه براي درآمد ارزي در كشور خواهد
بود. چون كشور ايران در اين موارد يك موقعيت بسيار استثنايي و ممتاز از نظر
جذب جهانگرد داشته كه آن درآمدهاي ارزي هنگفتي را به دنبال خواهد داشت و
موضوعات مورد علاقه جهانگردان در ايران به فراواني يافت ميشود، كه از جمله
طبيعت زيبا با خصوصيات اقليمي و آب و هوايي ويژه، مردمي با فرهنگ و تمدن
كهن، آداب و رسوم و سنن باستاني و اسلامي و اماكن بسيار قديمي با سبك
معماري بينظير، بهويژه در شمال ايران و در منطقه تالشنشين و شهرك تاريخي
ماسوله با قدمتي چندين هزار ساله كه وجود دارد، در كمتر كشوري ميتوان
پيدا كرد. از طرفي كشور ايران يكي از پنج كشور مهم جهان در عصر حاضر است كه
آثار و آداب و سنن باستاني در حدي قابل توجه وجود دارد.
و
تنها كشوري است كه با داشتن اين همه جاذبههاي جهانگردي، بخش صنعت
جهانگردي را به راحتي ميتوان در آن مقبول ساخت. در حال حاضر مهمترين
مانعي كه بر سر راه صنعت جهانگردي ميباشد، رابطه ايران با جهان خارج است.
در كشورهاي جهان سازمانهايي به نام (سازمان جهانگردي ملي) NTA وجود دارند كه رابطه بين بخشهاي دولتي و خصوصي هستند.
اين
سازمانها وظيفه تسهيل امر جهانگردي و از ميان برداشتن موانع موجود از
طريق كارشناسان خبره را داشته تا مسير جهانگرد به سوي ايران تغيير يابد.
ورود جهانگرد به ايران سرمايهگذاري را افزايش داده، به خصوص سرمايهگذاران
را تشويق به سرمايهگذاري در زمينه احداث اقامتگاه، سالنهاي غذاخوري مجهز
بينراهي، احداث تلهكابين به خصوص در مناطق جنگلي شمال و بخش تالشنشين
كه طبيعت بكر و وصفناشدني دارد و صدها مواردي كه با ايجاد آنها اشتغال
ايجاد كرده و هم جهانگردان خارجي را به خرج كردن ارزهاي خودشان در ايران
تشويق ميكند. يك جهانگرد اگر احساس كند كه واقعا به عنوان گردشگر به آن
اهميت ميدهند همهگونه امكانات رفاهي كه لازمه جذب جهانگرد ميباشد در
ايران وجود دارد خواهان ماندن بيشتر در ايران و سير و سياحت در مناطق مختلف
كشور كه هركدام به تناسب خود يك جاذبهاي دارد سفر كرده و با خاطرهاي خوش
از ايران رفته و فرهنگ برخورد درست ما در آن اثر گذاشته و در كشور خودش
جداي از تعريف جاذبههاي گردشگري در ايران، به مسائل فرهنگي، كه اگر درست
با آن برخورد شده باشد پرداخته و از اين امر يك گام مهم و مثبتي در جهت
خدمت به توسعه اقتصادي كشور برداشته ميشود كه نهايتا برآيند آن ميتواند
عامل موثري در تحرك و تسريع فرآيند رشد و توسعه اقتصادي كشور باشد.
براساس
تجربيات حاصله در اين زمينه عدهاي از دستاندركاران بخش صنعت توريسم
معتقدند كه هر يك نفر جهانگرد كه وارد كشور ميشود برابر با صدور صدها بشكه
نفت براي كشور ايران سودآور ميباشد و براي تحقق اين امر مهم و حياتي
مشاركت تمامي افراد و مسوولان دستاندركار بخش توريست و صنعت جهانگردي را
ميطلبد. در رابطه با گردشگران و مسائل مربوط به آنان مشكلاتي وجود دارد كه
از جمله تطبيق توريستها با قوانين ايران ميباشد. طبيعي است وقتي گردشگر
خارجي از قوانين ما مطلع باشد به دنبال آن تحريكاتي نيز وجود نخواهد داشت،
لذا با آموزشهاي لازم، اشاعه توريسم به هيچوجه خطرآفرين نيست.
مسئله
بسيار مهم و پراهميتي كه در مورد بخش جهانگردي بايد مورد توجه قرار گيرد،
داشتن راهنماهاي متعدد و آگاه كه از موارد بسيار پراهميت ميباشد زيرا
راهنماهاي توريستها، مبلغان كشور ما هستند، چون توريست خارجي كه از شرايط
ايران اطلاع كافي ندارد و كلام و گفتار راهنما را آينه تمامنماي شرايط
ايران ميپذيرد. توريست خارجي دنبال ارزشها و اعتقادات ماست و ميخواهد
كنجكاوياش را ارضا كند، لذا روي حرفهاي راهنما حساب باز ميكند، پس
بنابراين راهنماها بايد مورخ، اديب، صادق و متعهد باشند، تا اينكه
توريستها را با واقعيات آشنا نمايند. در كل صنعت جهانگردي و توريسم دو هدف
عمده ميتواند داشته باشد:
۱) درآمد اقتصادي
۲)
اشاعه فرهنگ ملي و اسلامي. از آنجاييكه عدهاي فقط به درآمد اقتصادي
ميانديشند، در حاليكه خود اشاعه فرهنگ ملي و ديني در بلندمدت درآمدزا نيز
هست. برخلاف ادعاي كسانيكه توريستها را از نظر فرهنگي براي ما
مشكلآفرين ميدانند، به هيچوجه نياز به رهاسازي فرهنگي نداريم، بلكه با
شناختي كه از توريست پيدا ميكنيم آنها بسيار راحت خود را با شرايط ما
تطبيق ميدهند. واقعيت اين است كه غربيها از شرايط حاكم بر غرب و
انگارههاي فرهنگي آنجا خسته شدهاند لذا جذابيت فرهنگي براي توريستها
همان نانوايي سنتي ما، گليمبافي و كارگاههاي سنتي ساخت ابزار و آلات
كشاورزي با ابزارهاي اوليه و با دست و ديدن بازارچههاي سنتي به سبك بسيار
قديم معماري. اين معنا و مفهوم ندارد كه بخواهيم با مدرنسازي آنچه متعلق
به فرهنگ ملي و ديني ماست دچار رهاسازي فرهنگي شويم، چون جهانگردان غربي از
مظاهر مدرنيسم غرب دلزده شدهاند. لذا در جهانگردي به دنبال چيزهاي تازه
هستند، به اميد اينكه مسوولان اين بخش به خصوص سازمان جهانگردي و ميراث
فرهنگي كشور با حركتهاي مثبت در مورد رونق بخش جهانگردي، شاهد رونق بيشتر
اين صنعت اشتغالزا و پردرآمد باشيم. به اميد روزي كه ايران در بخش صنعت
توريست در دنيا حرف اول را بزند.