برنامه ‏ريزي توريسم‏

مركز خط توليد دستگاه تصفيه روغن سوخته موتور

۸ بازديد
نويسنده : مايكل اي.كلي
ترجمه : بهزاد انتظاري
منبع : مجله رشد آموزش جغرافيا ، تابستان 1381 ، شماره 62 قسمت دوم (آخر)
مباني برنامه‏ ريزي و توسعه توريسم موفق

ريد و اسميث‏ مواد متعددي را به فهرست وينتر بادم(1993) اضافه مي‏كنند.اساسي‏ترين مادهء طراحي آنان،ايجاد يك ناحيهء ديداري با احساس يگانه و قابل اعتماد نسبت به آن است كه شامل‏ تعداد گوناگوني از تجربه‏هاي باقوه باشد.ريد و اسميث توسعهء دروازه‏ها16را در طراحي فضاهاي توريستي تشويق مي‏كنند. دروازه‏ ها يك نماد فيزيكي از ورود به ناحيهء توريستي هستند و گذر از مكان‏ها و تجربه ‏هاي معمولي به غيرمعمولي را مشخص مي‏ كنند.

تكنيك ايجاد ناحيهء ديداري،مبتني بر خوشه كردن و متمركز كردن‏ جاذبه‏ ها و خدمات است.استفاده از اين مباني در نهايت به شكل‏ گيري‏ مجموعه‏ اي مهم از محصولات توريستي منجر مي شود و مكاني به‏ عنوان يك مقصد توريستي در بازار توريسم به‏ وجود مي ‏آورد. توريست‏ ها از مكان آگاه مي‏ شوند و رفت و آمد به آن را آغاز مي‏ كنند. پژوهش در بازار راهي براي رسيدن به عرضهء محصولات درست‏ توريسم است؛به‏ ويژه جادبه‏ ها و خدماتي كه براي توريست‏ هاي كيفي‏ هدفمند در يك برنامهء توريستي اهميت دارند.دربارهء توريست‏هاي‏ هدفمند مي ‏توان گفت:محصولات مناسب براي ذائقه ‏هاي آن‏ها چيزهايي هستند كه باي در مقصد،توليد شوند.تقسيمات توريستي‏ مبتني بر آمار،نواحي جغرافيايي را براساس سن،جنسيت، تحصيلات يا سطح درآمد توريست‏ ها تفكيك مي‏ كنند و در هر منطقه، ترجيحات مخصوصي براي آنچه كه توريست ‏ها دوست دارند انجام‏ دهند،ببينند و بخورند،درنظر مي‏ گيرند.

لازم است ارتباطات و حمل و نقل براي آساني حركت مردم در ناحيهء توريستي،علامت‏دار باشند.همچنين،در جاهايي كه ازدحام‏ مردم در فصل توريسم زياد است-همچون«گراندكانيون»كه سالانه‏ 4 تا 5 ميليون ديداركننده دارد-انتقال جمعيت به صورت انبوه،به‏ سرعت جايگزين ساتفاده از اتومبيل شود.

امروزه محافظت از محيط طبيعي،فرهنگي و اجتماعي،گرانيگاه‏ اصلي براي برنامه ‏ريزي توريزم موفق است.امروزه بدين مهم،با جذب توريست‏ هاي كيفي و با مديريت جريان‏ هاي توريستي در ناحيهء ديداري مي‏توان دست يافت.انتقال جمعيت به صورت انبوه در گراندكانيون موجب حفظ محل پارك اتومبيل براي محافظت از طبيعت و افزايش لذت ديداركنندگان مي ‏شود.امسال خدمات اين‏ پارك،استفاده از يك هلي‏كوپتر آرام را شروع كرده است و در سال‏ بعد،اپراتورهاي منظره‏بني هوايي تجاري از دستگاه كم ‏صداتري‏ استفاده خواهند كرد.مقررات فضايي-هوايي محدودكننده،به زودي‏ گراندكانيون را به جاي ساكت‏ تري تبديل خواهد كرد.

در بسياري موارد،جريان توريسم فصلي است.ولي به طور كلي گردانندگان ميل دارند،از طريق سرمايه‏ گذاري زياد در تسهيلات‏ خدماتي و جاذبه ‏اي،به توليد توريست در تمام طول سال و در نتيجه‏ جريان دائم و نقدي پول در فصل‏ هايي كه حجم توريست كم است، ساكنان ملي براي مدتي در مقابل،از فشار در امان مي‏ مانند و استراحت مي‏ كنند.

«مشاركت»اصل بعدي است كه بايد در برنامه ‏ريزي براي رسيدن‏ به توريسم موفق مورد توجه قرار گيرد.به خاطر ماهيت كثرت‏گرايي‏ توريسم،لازم است درمورد هدف‏ ها و مقاصد توريسم مشاركت به‏ وجود آيد تا از خدمات توليدي هر عضو شريك،به طور بهينه استفاده‏ شود.اين ايدهء اشتراك مساعي است كه در آن،كل بيش از مجموع‏ قسمت‏ ها مؤثر است.

يك اصل ديگر مورد توحه در برنامه ‏ريزي توريسم،«چرخهء عمر محصول»است.محبوبيت محصولات توريسم،همچون بسياري‏ محصولات ديگر،رشد مي‏ كند و بعد از مدتي كاهش مي‏ يابد.كليد موفقيت در اين امر،آماده بودن به هنگام كم‏رنگ شدن محبوبيت و داشتن برنامهء آماده،براي دميدن حيات جيدد به جاذبهء خدمات است. يك اصل نهايي براي برنامه‏ ريزي موفقيت‏ آميز توريسم اين است‏ كه برنامه ريز بايد براي اخذ سود اقتصادي فرصت كافي به ‏وجود آورد. توريست‏ ها عموما مي‏ خواهند پول خرج كنند،ولي مثل مورد«هاباي» كه قبلا ذكر شد،ممكن است فرصت‏ هاي برنامه‏ ريزي براي آن‏ها كافي‏ نباشد.مثلا،بيش‏تر توريست‏ هايي كه به«هاباي»مي‏آيند، ديداركنندگان روز هستند و پولشان را براي شب‏ماني در شهرهاي مرزي‏ «فلگستاف»18،«وينزلو»19و«هالبروك»20هزينه مي‏ كنند.در هاباي تنها چند محل براي خريد غذا و بنزين هستن و فقط يك موزه وجود دارد كه‏ ورودي‏اش 3 دلار است.بيش‏تر تورهاي هدايتي ناحيه،منشأ غيرمحلي دارند.اگر مجريان غيربومي باشند،لازم است كه سالانه‏ مبلغ هزار دلار به حكومت قبيل ه‏اي بپردازند.تنها محلي كه توريست‏ ها مي‏توانند در«هاباي»پول خرج كنند،ده-دوازده مغازهء هنر و صنايع‏ دستي و گالري‏هايي است كه در طول بزرگ‏راه ايالتي 264 گسترده‏ شده‏اند.آن‏ها به عنوان صنايع كوچكي كه به حكومت قبيل ه‏اي مالياتي‏ پرداخت نمي‏ كنند،فعاليت دارند.

فرايند طراحي برنامهء توريسم

برنامه ريزان گرچه در كار خود متخصص هستند،اما بصيرت و خواست جامعه را نز در توفيق برنامهء توريسم بايد درنظر داشت. زيرا اين ساكنان محلي هستند كه بايد زير باز هزينه‏هاي حمايت از توريسم،در فضاي زندگي خود بروند.مورفي‏21يك مدل جامع براي‏ برنامه‏ريزي توريسم مبتني بر خصوصيات جامعهء محلي ارائه مي‏دهد. برنامه‏هاي عملي و اجرايي در برنامه‏ريزي توريسم ابزارهاي‏ هماهنگي بين مردم و سازمان‏ها در ناحيهء مقصد هستند.بدون‏ هماهنگي،يعني بدون آن‏كه معلوم شود،كي،با چه كسي،چه‏ چيزي،و كدام منابع كار را انجام خواهد داد و بدون ثبت اين‏ هماهنگي به شكل برنامه،مردم آنچه را كه بايد انجام شود،فراموش‏ خواهند كرد.

كنترل و ارزيابي به منظور اندازه‏گيري موفقيت برنامه و براي‏ اصلاح آن نيز مهم است.مديريت موفق به شناخت نقطهء شروع داده‏ها بستگي دارد و تغيير بايد از نقطه اندازه گرفته شود. البته لازم نيست‏ همه‏چيز يك برنامه را اندازه‏گيري كرد.كافي است،شاخص‏هاي‏ كليدي متعددي انتخاب كرد و در طول زمان با آن‏ها كار ارزيابي راانجام دهيم.

مقياس‏ هاي برنامه‏ ريزي توريسم

دامنهء مقياس در برنامه‏ ريزي توريسم از برنامه‏هاي فيزيكي براي‏ مكان‏ هاي خاص تا برنامه‏ هايي در سطح متوسط و عموم جامعه،و از برنامه‏ هايي در بعد منطقه‏ اي تا برنامه‏ هاي ملي،گسترده است. اهميتي ندارد كه برنامه‏ ريز توريسم در چه مقياسي كار مي‏ كند،بلكه‏ مهم محاسبهء تمام اجزاي ساختاري،عناصر،اصول و فرايندهايي‏ است كه تشريح شد.بدين بدين طريق،امكان دست‏يابي توسعهء توريسم‏ متعادل و پايدار وجود خواهد داشت.

نيمه درست-نيمه غلط و ملاحظات

گان در سال 1994،يك سلسله از سوءتفاهم‏هايي را درمورد توسعهء توريسم ذكر مي‏كند كه برنامه‏ ريزان بايد در طراحي‏ شان در نظر داشه باشند:

تبليغ به معناي توسعه و برنامه‏ ريزي توريسم است؟

خير چنين نيست!اين سوءتفاهم را قبلا نيز چندبار توضيح‏ داده‏ ام،ولي ارزش تكرار كردن دارد كه تبليغ فقط قسمتي از ساختار توريسم موفق است و فقط يكي از چهار جزء اصلي عرضهء توريسم‏ محسوب مي‏شود.

توريسم يك صنعت است؟

خير نيست!توريسم از صنايع متعددي شامل:هوانوردي، جايابي،تهيهء غذا و نوشيدني،جاذبه‏ ها و مشاغلي كه دامنهء آن‏ها از چند شركت بين المللي تا مشاغل كوچك متعدد گستردگي دارد، تشكيل يافته است.حكومت يعني بخش عمومي،بازيگر عمدهء ديگري در توسعهء توريسم است.حكومت‏ ها جاذبه‏ هاي متعددي از طريق تأمين«كالاهاي عمومي»،برنامه‏ هاي تبليغاتي براي مناطق، راهنمايي‏ ها و گاهي يارانه‏ هاي لازم،به‏ وجود مي‏ آورند.بخش‏ غيرانتفاعي داوطلب نيز در اين مورد عمل مي‏ كند.از نمونه‏ هاي خيلي‏ متداول در اين زمينه،موزه‏ هاي تاريخي شهرستان‏ ها هستند.

توريسم يك صنعت پاكيزه است؟

خير نيست!توريسم مي ‏تواند موجب آلودگي،ازدحام بيش از حد،تراكم،تخريب منابع طبيعي و فرهنگي،آلودگي ذخاير آب، از بين رفتن چشم‏ اندازها و مناظر و دورنماها با توسعهء طبيعي بزرگ‏تر از حد،و لطمه‏ هاي فرهنگي به عادات و ارزش‏ ها شود و متأسفانه‏ هم مي‏ شود.برنامه‏ ريزي توريسم بايد روي اين موضوعات خيلي‏ حساسيت به خرج دهد و بكوشد،تأثيرات ناميمون را پيش‏بيني كند و قبل از توسعه،آن‏ها را تخفيف دهد.

توريسم منجي اقتصاد روستايي و شهرهاي كوچك‏ است؟

نه لزوما!روستاها و شهرهاي كوچك بايد دسترسي منطقي به‏ بازارهاي توريستي داشته و مكان مناسبي براي جذب باشند تا به‏ مكان‏ هاي موفق توريستي تبديل شوند.روستاها و شهرهاي كوچك، هوشمندانه همسايه‏ هاي بزرگ شهري خود را كه در فاصلهء يك تا يك‏ و نيم ساعت رانندگي از آنان قرار دارند،به عنوان بازارهاي توريسم‏ خود درنظر مي‏گيرند و جاذبه‏ ها و عرضهء محصولاتي را كه مي‏توانند توريست‏ ها را جلب كنند،توسعه مي‏ دهند.

توريسم همه‏ جا پتانسيل دارد؟

خير ندارد.درمورد برخي مكان‏ ها،تمام تكان‏هاي جهاني نيز نخواهند توانستي بر يك فقدان ذاتي منابع طبيعي و فرهنگي كه بايد جاذبه‏هاي توريستي در آن ايجاد شود،غلبه نمايند.در مكان‏هاي‏ ديگري،هيچ احساسي مشخصي از مكان وجود ندارد و يا به جاي‏ اعتبار و منحصر به فرد بودن توسعهء تجاري يكنواختي ديده مي‏شود. در برخي مكان‏هاي ديگر نيز،ساكنان محلي به توسعهء توريسم‏ علاقه ‏اي ندارند و بدون حمايت محلي،توسعهء موفقيت‏آميز،حتي‏ در بهترين حالت مشكل خواهد بود.



تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد