در ابتدا ماهيت مصرف گردشگري دستخوش تغييرات مهمي شده است.ظهور گردشگر به اصطلاح نو را شاهديم كه به دنبال جايگزيني براي sea-sand-sun سنتي و لذت بردن از تعطيلات است.افزايش تقاضا در آن بخش از گردشگران حساسي كه به كيفيت و پول (در قبال خدمت دريافتي) اهميت مي دهند،آشكار است.همچنانكه گردشگران باتجربه مي شوند،اولا: به خدمات متوسط قانع نمي شوند،ثانيا: از حقوق خود به عنوان مصرف كننده آگاهند و ثالثا: در يك محيط رقابتي در حال رشد،شركت هاي گردشگري مي كوشند تا به سمت مدلي بر مبناي فايده رقابتي مبتني بر كيفيت،حركت كنند.
كيفيت تنها مربوط به شركت ها و سازمان هاي خصوصي نمي شود.بنا به دلايل متعدد - حفظ و افزايش سهم بازار،جذب بازديدكنندگان خرج كن،كسب سود بيشتر - بسياري از مقاصد،در حال به روز كردن سياست گردشگري باكيفيت هستند،به ويژه آناني كه در بازارهاي رقابتي فعاليت دارند (به دليل حساسيت قيمتي ودرجه بالاي جايگزيني). در كل،خصوصيات گردشگري به عنوان يك خدمت - لمس ناپديري(نامحسوس بودن)، عدم تجانس(غير يكنواختي)، فناپذيري،همزماني توليد و مصرف – و ماهيت متضاد تجربه گردشگري، چالش هاي مهمي را در اجراي موفق رويه ها و سياست هاي مديريت كيفيت ايجاد مي كند.عوامل انساني در خدمات، به ويژه رفتارهاي تهيه كنندگان خدمات، در زمينه انتظارات مشتري،يكي از جنبه هاي اساسي مديريت باكيفيت است كه هنوز كنترل آن سخت است.