برنامه ريزي گردشگري

مركز خط توليد دستگاه تصفيه روغن سوخته موتور

۹ بازديد

برنامه ريزي گردشگري در شهر و منطقه

 

امروزه هدف از برنامه ريزي گردشگري ، ضرورت ايجاد طرح ( خلق نقشه هايي از اعمال ذهن براي رسيدن به يك آينده قابل پيش بيني و به انجام رسيدن  اين اعمال ذهني است ) و برنامه ريزي پايدار براي جلوگيري از اثرات مخرب فعاليت هاي گردشگري بر روي محيط ها و مناطق گردشگري ( شهرها ، روستاها و ... )  به دليل تجاري كردن مناظر و چشم اندازهاي طبيعي و جاذبه ها ي انساني و ترس از گذشته و عدم فهم درست از برنامه ريزي از يك طرف مي باشد و ديگر اينكه  اگر چه فعاليت هاي گردشگري به اهداف و اثرات اقتصادي بهتر دستيابي پيدا كرده ، لذا آن اهداف بايد براي رضايت مندي گردشگران و ارتقاء كيفي رفاه و زندگي جوامع محلي ( ساكنين ) و بشري بكار گرفته شود.گان ( Gunn ) در كتاب ( Tourism planning ) به منظور تبيين بيشتر برنامه ريزي گردشگري ، آن را در چهار گروه اصلي تقسيم كرده است كه در ذيل به شرح آنها مي پردازيم :

1 ـ  بخش تجاري

هر هتلدار و رستوراندار براي توسعه آينده و عملكرد گردشگري برنامه ريزي مي كند . يك سرمايه گذار جديد دنبال بهترين موقعيت از نظر مكاني مي گردد . عوامل مكاني در رابطه با زمينه هاي ديگر تجاري ، اندازه ، قيمت زمين فقط برخي از عوامل هستند كه موقعيت تجاري آينده را تحت تأثير قرار مي دهند . يك وظيفه مداوم اين اصناف بعد از تأسيس ، برنامه ريزي و طراحي محصولات ، خدمات و سطح كيفيت براي پيوستن به بخش بازار گردشگري است . برنامه ريزان و طراحان اصلي مالكان(صاحبان هتلها، رستورانداران و ...) و مديران هستند . گروه اصلي تجارت خدمات گردشگري اغلب به نام « صنعت مهمان نوازي » ناميده مي شود.  بهر حال دلايل زيادي مبني بر اينكه چرا بخش تجاري گردشگري متناسب با تعريف صنعت نيست، وجود دارد .

گردشگري فقط يك محصول خاص( مثل اتومبيل) توليد نمي كند ؛ گردشگري شامل انبوهي از محصولات مي شود . محصولات گردشگري ـ  تجارب ديدار كنندگان ، رضايت مندي آنها كاملاً با محصولاتي كه در صنعت توليد مي كند در تضاد است . خدمات حمل و نقل ، سيستم توزيع گردشگري ، بازارها را به سوي محصولات در مقصد حركت مي دهد . اين امر كاملاً عكس محصولات توليد شده اي كه در بازارها توزيع مي شوند است . اين واقعيت ، يعني اهميت مقصد، استراتژي هاي برنامه ريزي كاملاً متفاوتي را در مقايسه با صنايع توليد كننده مي طلبد . موقعيت كارخانه ها در برابر بازارهاي محصولات اهميت چنداني ندارند ، اما موقعيت هاي مقصد در جهت برآوردن نيازهاي بازار گردشگري از اهميت بسزايي برخوردارند .

همه مكان هاي تفريحي و گردشگري ممكن است داراي خصوصيات مشابهي باشند اما بخاطر منحصر به فرد بودن هر كدام از آنها ، مردم به آنجا مسافرت مي كنند . تمايزات مكانها ، موقعيت هاي مختلف ، الگوهاي توسعه اي ، تاريخ ، تنوع قومي ، سنت ها و ... وجود دارد كه برنامه ريزان موظفند هر كدام از اين كيفيتها و ويژگيهاي بخصوص را كشف و آنها را متمايز نمايند و براي توسعه اين ويژگي هاي خاص كه مطلوب بازارهاي گردشگري مي باشند ، برنامه ريزي كنند .

محصولات و توليدات گردشگري بسيار فاسد شدني تر از محصولات صنايع است. به عنوان مثال اگر كارخانه اي توليد كننده لباس بچه، متوجه شود كه بازار هدف آن، سالخورده شده است ، محصولاتش را به جامعه و مردم ديگري با نرخ مواليد بالاتر توزيع خواهد كرد ؛ اما سرمايه گذار گردشگري كه سرمايه اش را در يك هتل ، بندرگاه و يا پارك بكار گرفته است ، چنانچه بازار گردشگري، قصد عزيمت به جاي ديگري را داشته ، مسلماً اگر كار جابجايي سرمايه غير ممكن نباشد ، هزينه انتقال فيزيكي تسهيلات آن بسيار بالا خواهد بود. در واقع كار گردشگري و امور مربوط به آن بسيار پيچيده و مستلزم گروه كثيري وتركيب متفاوتي از تصميم گيرندگان را مي طلبد تا در مرحله طراحي نه تنها منافع بالقوه بلكه تأثيرات فراوان بر تصميمات خود را در اقامت با محيط پيرامون گردشگري و در ارتباط با ديگر مشاغل و نيز در زير ساختار اجتماعي جامعه در نظر بگيرند.

2- بخش عمومي به عنوان برنامه ريزان گردشگري

با وجود اينكه گردشگري يك صنعت است اما فقط با بخش تجاري احاطه شده است ؛ همچنين توسط گروه و بخش ديگري به نام بخش عمومي، اداره و رشد مي يابد . عموماً اولين نقش و وظيفه دولت،سرپرستي ، تصويب و اجراي قانون ، نظم و آمادگي براي دفاع و انتظامي مي باشد. به هر حال بيشتر كشورها براي گردشگري جايگاه و نقش خيلي مهمتري از نظم و مقررات در نظر گرفته اند . در اكثر كشورها ارتفاء گردشگري و بازاريابي يكي از وظايف دولت است . سالانه ميليون ها دلار صرف جذب گردشگران و بازديد كنندگان در كشورشان مي كنند . در تمام جهان ، دولت ها جذابيت هاي زيادي را مانند موزه ها ، مكان هاي باستاني ، ساخت هتل ها ، پارك هاي ملي و ... براي جذب گردشگر انجام مي دهند . بخش دولتي بيشتر زير ساخت هايي ،مانند منابع آب ، دفع فاضلاب، پليس ، آتش نشاني ، روشنايي خيابانها ، نيروگاه ها و ... را كه گردشگري به آنها وابسته است در اختيار دارد و آنها را مديريت مي كند .

اگر چه عوامل دولتي ممكن است ابتدا براي ساكنين بومي سياستگذاري وبرنامه ريزي كنند ، اما اين خدمات شهري براي گردشگران اهميت حياتي دارند . برخي از مناطق و تفريحگاهها خيلي براي گردشگران شناخته شده نيستند ؛ برنامه ريزي شهر به طور رسمي ، كد گذاري و منطقه بندي و يا چگونگي پيشرفت و توسعه گردشگري در ارتباط و عملكرد دولت بر روي برنامه ريزي گردشگري و توسعه آن مانند تصميمات بخش تجاري، ضروري است .

3- بخش غير انتفاعي به عنوان برنامه ريزان

سازمان هاي غير انتفاعي به عنوان بخش توسعه و طراحي اوليه از اهميت زيادي برخوردار هستند ؛ در همه جاي دنيا سازمان هاي داوطلب توسعه زيادي را در بخش گردشگري ايجاد مي نمايند . اكثر سازمان ها مثل بهداشت ، سازمان ها و نهادهاي ديني ، مذهبي ، تفريحي و سرگرمي ، تاريخي ، قومي و قبيله اي ، شغلي و حرفه اي ، باستان شناسي و طراحي سازمان هاي جوانان مكان ها و خدماتي را براي گردشگران تهيه و اداره مي كنند . در سال هاي اخير به جهت پيشرفت و گسترش و حمايت سازمان هاي غير انتفاعي ، تعداد جاذبه هاي طبيعي و فرهنگي افزايش يافته است . جوامع تاريخي و قديمي ارزش حفظ مناطق خود را فهميده اند و در كنار محافظت از بناها و مكانهاي تاريخي ـ  فرهنگي خود ، فضاها و ساختمان هايي را با سليقه گردشگران ساخته و پرداخته اند . بخش هاي غير رسمي مانند خانوارها و گروههاي داوطلب نيز نقش عمده اي در گسترش گردشگري بخصوص در گسترش و رشد ييلاق ها دارند به جاي دعوت از شركت هاي چند مليتي براي سرمايه گذاري مي توان از استعدادهاي محلي در شكوفايي گردشگري محلي كمك گرفت و از آنجاييكه هدف بيشتر آنها ايده آل خواهي است تا سود جويي، لذا از توسعه گردشگري ، منافع فرهنگي غير انتفاعي فراواني عايد مي شوند . اگر چه قوانين متنوع هستند ؛ اما بخش غير انتفاعي عموماً بخشي است كه در آن هزينه هايي بايد براي خدمات و محصولات در نظر گرفته شود ، اما ماليات بايد جزء هزينه هاي سرمايه اي محسوب شوند نه جزء سرمايه گذاري ها ؛ جاذبه هاي غير انتفاعي معمولاً مالياتي را از كمك ها و اعانات ، مجوزهاي صادره و مجوزهاي بنيادي دريافت مي كنند .

4- مشاورين حرفه اي

امروزه چندين گونه متخصص و كارشناس در برنامه ريزي گردشگري فعاليت مي كنند . آنها نقش سرمايه گذاري يا  مديريت را برعهده ندارند ، بنابراين برنامه ها و اطلاعات بدون غرض و عاري از تعقيب در اختيار برنامه ريزان و مديران مي گذارند . هيچ گروه ديگري به اندازه آنها نمي تواند در برنامه ريزي مؤثر واقع شود . اولين گروه كه همه به نوعي با آنها آشنا هستند معماران ساختماني مي باشند . پروژه هاي آنها به طور جهانشمول مانند هتل ها ، تفريح گاهها ، رستورانها ، استراحتگاهها ، جاذبه ها ، بناهاي يادبود ، پايانه هاي فرودگاهي ، تئاترها ، ميدانها و ... در همه جا فراوان يافت مي شوند . فرآيند معمولي طراحي از مشورت با مالكين ، گسترش برنامه طراحي ، خلق و طراحي ،سازه ، كامل كردن طراحي ها و ساخت جزئيات و نوشتن قرار داد ساخت شروع مي شود . معماران هم در بخش خصوصي و هم در بخش عمومي يافت مي شوند . بعد از معماران ساختماني ؛ معماران محطه ساز يا طراحان زمين ( شهر ساز ) هستند كه بسيار كار آنها به هم مرتبط است . آنها كارشناس زمين و مكان هستند . پروژه هاي آنها آميخته اي از استعدادشان و درك آنها از منابع زمين و استفاده آن از اين منابع است . گردشگري به طور عمده تحت تأثير كار اين گروه مي باشد . كه كارشان شامل طراحي مكاني اقامتگاهها ، بندرگاهها ، جاده ها ، مرمّت بناهاي تاريخي و برنامه هاي شهري و اجتماعي مي باشد . بيشتر پاركها در تمام نقاط جهان توسط اين گروه طراحي مي شوند . اين گروه از معماران ،كارشان با مشورت با مشتري و پيروي از تجزيه و تحليل نظرات كلي و جزئي آنها، برداشت و برنامۀ ساخت و طراحي نهايي را رائه مي دهند . آنها همينطور در عملكرد خصوصي و عمومي نيز شركت داده مي شوند .

محدوده و زمينه كار برنامه ريزي شهري ، فراهم كردن راهنمايي در خدمات ، خدمات شهري ، حمل و نقل و كاربري و استفاده زمين براي جامعه است . اغلب اين كار، مبناي منطقه بندي و قوانين قرار گرفته است . نقش آن نخست بر روي ساكنين محلي مي باشد ، چون درآمد حاصل از ماليات محلي صرف فعاليتهايشان مي شود . برنامه ريزي براي استفاده گردشگران و بازديد كنندگان هنوز يك فعاليت عمده نيست ، اما فرصت هاي زيادي براي فراهم كردن تركيبي بهينه و ارزشمند از استفاده گردشگران و ساكنان محلي ( بوميان ) وجود دارد .

مهندسين راه و ساختمان طرح ها وجزئيات پروژه هايي مانند پل ها ، اسكله ها ، فرودگاهها ، سواحل ، سيستم آب و فاضلاب و ...  كه مربوط به گردشگري است را آماه مي كنند .

تغيير عمده در بين اين كارشناسان در مورد گردشگري در تشريك مساعي آنها به عنوان تيم ها و گروههاي تخصصي است ، بيشتر افراد خبره به منظور دستيابي به تركيب لازم براي پروژه هاي خدمات معماران ، طراحان زمين ، مهندسين و افراد ديگر را با همديگر تركيب مي كنند . اغلب از متخصصين ديگر از جمله كارشناسان تاريخ ، باستان شناسان ، متخصصين زندگي حيوانات وحشي ، جنگلبانان ، طراحان و ... استفاده مي كنند .

از آنجا كه دانشگاه ها در برنامه ريزي درسي خود گردشگري را نيز گنجانده اند ، محققين و استادان راهنما در برنامه ريزهاي گردشگري، طرف مشورت قرار مي گيرند . آنها اغلب پيش زمينه هاي تركيبي از يك سري اصول مانند جنگل داري پارك ها ، تاريخ ، معماري و شهرسازي ، برنامه ريزي ، مردم شناسي ، اقتصاد ، بازاريابي و ... دارند . آنها چون طرف هيچ سودي محسوب نمي باشند لذا مي توانند واقعي تر عمل كنند. نهايتاً نقش مهم مردم بايد به كار خبرگان و متخصصين برنامه ريزي و طراحي اضافه شود . با رشد جهاني گردشگري ، گرايش مردم عامه با ارزش تر شده است . تجربه سفرهاي شخصي اين افراد غير متخصص يكي از داده هاي با ارزش براي هدايت و جهت دادن رشد فيزيكي ، تأثير محيطي و كيفيت خدمات گردشگري است .


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد