گردشگري انبوه

مركز خط توليد دستگاه تصفيه روغن سوخته موتور

۴ بازديد
/* /*]]>*/

روند توسعه‌ گردشگري‌ در چارچوب‌ اقتصاد سرمايه‌داري‌ با افزايش‌ نوآوري‌هاي‌ تكنولوژيكي‌ و مديريتي‌ همراه‌ با سير تحول‌ اجتماعي‌ ناشي‌ از آنها، در ميل‌ به‌ مصرف‌ اوقات‌ فراغت‌ بيشتر در مدرنيته‌ متأخر[1] ابعاد ديگري‌ به‌ خود گرفت‌. توليد انبوه‌ كه‌ در اين‌ دوره‌ در چارچوب‌ فورديسم‌[2] شكل‌ گرفت‌، نشان‌ از يك‌ روند دگرگون‌ كننده‌ داشت‌. در اين‌ شيوه‌، توليد انبوه‌ كالا به‌ يك‌ هنجار بدل‌ شد و توليد استاندارد شده‌، توليد محصول‌ با استفاده‌ از فرآيندهاي‌ گروهي‌ (سيستم‌ خط‌ توليد انبوه‌)، توليد به‌ مقدار بسيار زياد و بهره‌گيري‌ از الگوي‌ يكسان‌ (يخچال‌، لباسشويي‌، تلويزيون‌ و غيره‌) در عرصه‌هايي‌ مانند مهندسي‌، كالاهاي‌ الكترونيكي‌ و اتومبيل‌ يك‌ مشخصه‌ بارز به‌ حساب‌ مي‌آمد. كارخانجات‌ توليدي‌ به‌ طور معمول‌ در مقياس‌هاي‌ بزرگ‌ اندازه ايجاد شد. در بالاترين سطح كارخانه فورد در ديترويت چهل هزار كارگر را در يك مجموعه عظيم گرد آورده بود و از آنجا كه توليد انبوه كم هزينه، به اقتصادهايي با مقياس كلان نياز داشت، دارا بودن صدها يا هزاران كارگر امري عادي بود. تسري توليد انبوه به تمامي سطوح اقتصاد سرمايه‌داري، گردشگري را نيز در برگرفت. گردشگري در اين ميان با كسب ويژگي‌هاي سرمايه‌داري در چرخه توليد ـ مصرف، نه به عنوان سفري براي تجربه گردشگري، كه «خود» كار محسوب گرديد. اين «خود» به شكل‌گيري گردشگري انبوه فرصت داد كه در آن گردشگري به عنوان محصولي بسته‌بندي شده و استاندارد به عنوان دو هفته تعطيلات در سال و در كنار دريا ارائه گردد.

سواحل در گردشگري انبوه از اهميت بالايي برخوردار بودند و گردشگران به وسيله تورهاي گردشگري به صورت دسته‌جمعي به مناطق ساحلي روي مي‌آورند و امتداد آرامش در خانه را در اين مكان‌ها جستجو مي‌كردند. «به عنوان مثال سواحل درياي مديترانه نمونه خوبي براي گردشگري انبوه است. به گونه‌اي كه رشد سفر به اين سواحل از كشورهاي اروپايي بعد از جنگ جهاني افزايش چشمگيري يافت. آنچه فرآيند گردشگري انبوه را در اين سفرها رقم مي‌زد، دلبستگي به چهار «s» معروف بود كه در دريا، خورشيد، ماسه و ********[3] خلاصه مي‌شد. از اين رو گردشگران انبوه به دنبال يافتن آرامش در جستجوي مناطقي بودند كه از اهميت چنداني برخوردار نبوده، اما به دليل واقع شدن در كنار دريا و يا موقعيت خورشيدگير انتخاب مي‌شدند. اين گردشگران از نظر فرهنگي خود را بالاتر از ميزبانانشان دانسته و به همين دليل احتياج به آشپزي و امكانات مربوط به محيط خود را در خارج از كشور خود داشتند. آنان هر چند به دنبال آرامش بودند ولي معمولاً باعث به وجود آوردن تأثيرات مخرب بسياري براي ميزبانان خود مي‌شدند.بطور كلي گردشگري انبوه نشان دهنده مصرف چشمگير اوقات فراغت در مكان‌هاي استاندارد شده بود، كه با افزايش بهره‌بري از فضاهاي گردشگريـ بخصوص در سواحل ـ حداكثر باز خور منفي را ايجاد مي‌نمود( پاپلي يزدي و سقايي,40,1382).


[1] - Late Modernity

[2]- Fordism

[3] - Sea, Sun, Sand, ********


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد