گردشگري و سرمايه

مركز خط توليد دستگاه تصفيه روغن سوخته موتور

۸ بازديد

در يك گستره كلي سرمايه ، گردشگري را با ويژگي هاي خود در برگرفته است.گردشگري مهم ترين ابزار سرمايه در سيطره بر فضاهاي جغرافيايي است( فضاهاي ماقبل مدرن ، مدرن، پسامدرن ).امادر اين بحث تنها پرداختن به نقش سرمايه دركنش پذيري آن در گردشگري در فضاهاي پيراموني مدنظر است.

گردشگري به علت خاصيت بازدهي زودهنگام آن ، بسترمناسبي براي سرمايه گذاري است.گردشگري مي تواند هر دو سرمايه گذاري داخلي وخارجي را جذب نموده واقتصاد رابه حركت در‌آورد.سرمايه گذاري خارجي بخصوص براي كشورهاي در حال توسعه مهم است، اما در ساير كشورها كه سرمايه گذاران داخلي علاقه‌اي به سرمايه گذاري در گردشگري ندارند؛سرمايه گذاري خارجي مي توانند توسعه گردشگري را سرعت بخشيده ومعيارهاي اقتصادي را ارتقا داده و ايده‌ها ، فن آوري ، تماس‌ها و بازارهاي جديد رابه ارمغان آورد.برخلاف ديگر سرمايه گذاري ها ، چنين سرمايه گذاري در كشورها باقي خواهد ماند.هتل ها را نمي توان مانند كالاهاي اصلي يا ساير كالاها جابجا كرد(اليوت ،47،1379).براين مبنا مي توان رهيافتي را در قالب سرمايه گذاري گردشگري مابين مركز وپيرامون ،رويه‌اي معكوس از جريان سرمايه دانست.در اين رهيافت سرمايه‌ها در زمينه گردشگري از مركز به پيرامون در حركت است كه تنها مي تواند سودآوري خود را در زمينه گردشگري در مقاصد، همان كشورهاي پيراموني،حفظ نمايد.از اين رو نگرش مركزـ پيرامون در زمينه گردشگري حالت عكس مي گيرد.درست است كه مازاد اقتصادي به وسيله يك سيستم مازاد ستاني جهاني به مراكز باز مي گردد ولي در اين نقطه سرمايه گذاري بر روي گردشگري ، به پيدايش مشاغل ودرآمدهاي منتهي گرديده ؛ كه جوامع محلي از آن بهرمند مي شوند.

در نظريه مركز ـ پيرامون تعامل اقتصاد پيراموني با مركز ،تحت تاثير سلطه مركز در تجارت و سرمايه گذاري آن در توليد مي باشد.نتيجه اين وضعيت خروج مداوم مازاد از پيرامون به سوي مركز است(هانت،208،1376).اما در گردشگري سرمايه گذاري در مقاصد يا پيرامون در پي جذب گردشگر از مركز مي باشد.الگوي تجارت در اين رويه مانور بازاريابي در مركز وعمل در پيرامون است.در اين بين جريان دو سويه اي شكل مي گيرد كه در فراتر از تجارت مركز ـ پيراموني ، روندي پيراموني ـ مركزي مي يابد.كه جريان سرمايه وگردشگر را به پيرامون سبب مي شود.در اين زمينه جذب سرمايه گذاري در زمينه گردشگري در پيرامون برپايه جذب گردشگر از بازارهاي مركز مي باشد.سرمايه گذاري در پيرامون علاوه بر شكل دهي به محصول گردشگري، آنها را به خريداران {گردشگران} مركز عرضه مي كند(به علت پايين بودن قدرت خريد ساكنين محلي ،آنها نمي تواند به اين محصول گردشگري به علت بالا بودن قيمت آن دست يابند ). از سوي براي ارائه محصول گردشگري به خريداران ، نياز به اشتغال ضروري مي شود واز آنجا كه استفاده از كارگران مركز به سبب محدوديت هاي دو سويه مركز (بالا بودن انتظارات ) و پيرامون (وجود نيروي كار ارزان) سودمند به نظر نمي رسد.از اين رو اشتغال محلي شكل مي گيرد ودرآمد حاصل از آن هرچند در برخي موارد در سطحي پايين قرار دارد ولي با اين وجود پويايي اقتصاد محلي را سبب مي شود.اشتغال درگردشگري به گونه اي است كه قابليت استفاده از تكنولوژي رابه جاي نيروي كار بخصوص در ارائه خدمات ندارد(سلطاني ،1374،). بر اين مبنا استفاده از نيروي كار براي پيشبرد اهداف سرمايه گذاري در گردشگري وسودمندي آن ضروري است.البته در اين بين محيط پيراموني را نيز بايد در نظر داشت ؛كه به كالاي براي فروش بدل گشته و به خريداران مركز عرضه مي گردد.در اين ميان سودآوري سرمايه تنها وابسته به جذب گردشگر از مركز مي باشد.

در مضرات اين گونه سرمايه گذاري در زمينه گردشگري در كشورهاي پيراموني نيز مي توان موضوعاتي را بيان نمود.كه در دو بعد محيطي وفرهنگي مطرح مي باشد.كنش پذيري محيطي گردشگران ـ ميزبان در محيط زيست در چارچوب پارادايم پايداري وتوجه به ريز شكاف سرمايه داري[1] قابل كاهش(البته نه به صفر رسيدن) مي باشد.سرمايه داري در هر صورتي تقدير اقتصادي را در فضاهاي جغرافيايي رقم مي زند.نمي توان خارج از سرمايه داري راه به توسعه پيمود.در اين ميان تنها در پيش گرفتن "مهارهاي مديريتي" مي تواند جريان سرمايه داري را با توليد فضاي اجتماعي وبركندگي محيطي تا حدودي تطبيق داد.سرمايه داري در حال حاضر در ديگر بودگي خود ،در قالب جهاني شدن سرمايه به هر طريق ممكن سعي مي كنند ففضاهاي بكر ومستعد تجارت وسود را به سيطره خود در آورد.در اين ميان هر كشوري مستعد گردشگري كه بخواهد راه توسعه اين فعاليت اقتصادي رابپيمايد ؛ مجبور به قبول ويژگي هاي سرمايه داري آميخته باآن است. اساسا" گردشگري يك فعاليت سرمايه داري است.از اين رو تنها توجه به آثار اقتصادي گردشگري وچشم بستن به تخريب هاي سرمايه داري وعدم به كار گيري مهارهاي مديريتي ، گردشگري را به مايه تباهي مكان بدل مي نمايد(Besculides,2002,306 ). اگر چه مديريت وبرنامه ريزي گردشگري در چارچوب شناخت ماهيت سرمايه داري مي تواند زمينه بهبود كيفيت زندگي ساكنان محلي وافزايش در ك ازمكان در زمينه بهره وري اقتصادي را سبب شود(سقايي ، 209،1382). همچنين مي توان در زمينه درآمدهاي حاصل از گردشگري، به نشت هاي اقتصادي آن اشاره كرد.از طريق برآورد اين نشست هاي اقتصادي مي توان در زمينه مفيد بودن سرمايه گذاري در مقاصد براي جوامع محلي شناخت حاصل نمود. برآورد نشست هاي اقتصاد سرمايه داري در يك مكان ودر قالب رهيافت پيرامون ـ مركز مي تواند در چارچوبي از سنجش پارامترهاي زير صورت گيرد.1ـ ميزان مالكيت خارجي در فعاليت هاي گردشگري وپس از آن مقدار پولي كه به عنوان سود توسط سرمايه گذاران  وسهامداران به طور مستقيم از كشور خارج مي شود.2ـ ميزان نياز هاي خدماتي كه براي پاسخگويي به توسعه گردشگري از خارج وارد مي شود. 3ـ ميزان واردات محصولات وفرآورده هاي مادي مورد نياز گردشگري كه نمي توان در داخل توليد شود(Holden,2000,111). بطور كلي اين رويكرد به گردشگري در شناخت راهكار هاي بومي كردن گردشگري مي تواند مفيد باشد.ضرورت هاي اقتصادي گردشگري در برجاي گذاري آثار اقتصادي متعددي است كه مي تواند تحرك وپويايي ودر يك حالت كلي رفاه اجتماعي راسبب شود.در حالي كه نبايد درك واكنش هاي ساكنين محلي كه در توسعه گردشگري موثر مي باشند را فراموش كرد(Yoon,2001,363). 


19ـ در زمينه ريز شكاف هاي سرمايه داري  مي توان به تغيير شيوه توليد در مقياس  محلي همراه بارويكردهاي مهار طبقاتي را مطرح نمود. همچنين پردازش فضايي سرمايه داري افسارهاي براي مهار اين اسب سركش فراهم مي آورد.


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد