ژئوتوريسم[1] يكي از زيرمجموعه هاي اكوتوريسم محسوب مي شود كه دربرگيرنده سفر گردشگران براي بازديد از جاذبه هاي گردشگري مرتبط با ژئومورفولوژي و زمين شناسي در يك مكان كه هويت فضايي ـ مكاني آن حفظ شده است. به عبارت ديگر پديده هاي خاص ژئومورفولوژيكي كه داراي جذابيت گردشگري بوده به عنوان يك جاذبه گردشگري به بازار گردشگري (تقاضاي گردشگري) عرضه مي شود و گردشگران علاقه مند براي بازديد از آن پديده ها به مكان مربوطه سفر مي كنند. آن مكان به عنوان يك محيط طبيعي داراي هويت فضايي ـ مكاني بوده و تبلوري از گردشگر (انسان) و محيط طبيعي(مكان گردشگري) محسوب مي شود، به همين دليل است كه در برخي متون از ژئوتوريسم به عنوان "گردشگري جغرافيايي" نيز ياد مي كنند.
از ويژگي هاي بارز ژئوتوريسم ، گرايش عمده اي است كه به التذاذ گردشگران از پديده هاي خاص طبيعي داشتهو علاوه برآن برحفاظت از محيط طبيعي تاكيد دارد. در واقع حفاظت از محيط طبيعي و چشم اندازهاي آن در رابطه با عدم تغيير و خودداري از دخالت انسان در بر هم زدن چهره زمين از اهداف اصلي ژئوتوريسم است. در ژئوتوريسم تلاش بر اين است كه دخالت و تصرفي توسط انسان در محيط صورت نگيرد اما به ناچار اگر اقدامي صورت گرفت اين اقدام بايستي منجر به كمال در طبيعت شود. ايجاد تغيير نبايستي ناسازگاري با محيط داشته باشد و چهره منطقه را دگرگون و ناهمگون كند. در ژئوتوريسم طبيعت دائم توسط فرسايش آبي و بادي در حال تنوع و دگرگوني است. اين دگرگوني توسط خود عوامل فرسايش طبيعي شكل ميگيرد نه انسان. از اين رو ژئوتوريسم اين امكان را براي محققان و بهرهبرداران به وجود آورده است كه بتوانند محيط را بهتر و كيفيت بازديد را ارتقاء دهند به طوري كه دخالت انسان در زمين منجر به نشان دادن برجستگي ويژه و تازهاي از طبيعت گردد.
برخي كارشناسان، ژئوتوريسم را در حفظ هويت جغرافيايي يك مكان حائز اهميت دانسته و معتقد هستند كه درآمد حاصل از ژئوتوريسم به حفط محيط هاي طبيعي كمك فراواني مي كند. اين خود نشان از سويه نگرشي متفاوت به ژئوتوريسم دارد و در پي گسترش دايره معنايي ژئوتوريسم است. اين بدان معنا است كه برخي كارشناسان ، ژئوتوريسم را معادل " گردشگري پايدار موفق" معادل سازي نموده و در مقابل گونه هاي ديگر گردشگري قرار مي دهند. چرا كه متعقدند اين گونه از گردشگري با حفظ منابع گردشگري، درآمد براي جامعه ميزبان و بهره معنوي براي گردشگران را به همراه خواهد داشت. با اين وجود اين كارشناسان با افزايش گستره معنايي ژئوتوريسم و فراكاست گرايي آن، شمول گونه شناسي گردشگري را ناديده گرفته و برداشتي يك بعدي را از گردشگري و گونه شناسي آن ارائه مي دهند. ناديده گرفتن گونه هاي ديگر گردشگري كه در رابطه با محيط طبيعي وجود داشته و تحت الگويي فضايي " گردشگري مبتني بر طبيعت" قابل بررسي مي باشند در واقع ناديده گرفتن بازار تقاضاي گردشگري است.
اين واقعيت كه جرياني از گردشگري تحت عنوان ژئوتوريسم وجود داشته كه در آن بازديد ازپديده هاي محيط طبيعي انگيزه سفر محسوب مي شود ولي اين گونه از گردشگري در وهله اول محدود به پديده هاي طبيعي خاص بوده كه داراي جذابيت گردشگري هستند و در وهله دوم ، گروه هاي هدف در اين گونه از گردشگري بيشتر متخصصان و علاقه مندان به محيط طبيعي بوده كه حداقلي از دانش در رابطه با محيط زيست را دارا مي باشند. در حالي كه گسترده ترين گونه گردشگري در رابطه بامحيط طبيعي و در الگويي فضايي " گردشگري مبتني بر طبيعت" را مي توان در " گردشگري تفريحي " بازجست. گردشگري تفريحي يكي از پرتقاضاترين بازارهاي گردشگري در رابطه با محيط طبيعي مي باشد كه در آن انگيزه سفر بر بنيان تفريح در قالب گذران اوقات فراغت در محيط طبيعي قرار دارد و دغدغه حفظ محيط زيست ارجحيت چنداني ندارد. به عنوان مثال سفرهاي آخر هفته به محيط هاي طبيعي پيرامون شهرها كه در بيشتر نقاط شهري كشور و بخصوص كلانشهرها رايج است گونه است " گردشگري تفريحي" محسوب مي شود و نمي توان آن را تحت نام " اكوتوريسم" يا " ژئوتوريسم" دسته بندي نمود كاري كه متاسفانه در كشور و مابين متخصصان رايج گرديده و به يك اشتباه و عدم دانش و شناخت ، وجه علمي داده است. فصاحت بار تر آنكه هر گونه تذكر اين امر ، برخورد شديدي را در بر دارد. گويي عادت كرده ايم به دلبخواه جلوه دادن هر آنچه كه بخواهيم و در اين بين پارامترهاي شناخت علمي را به پشيزي نمي گيريم.
با اين وجود، ژئوتوريسم يكي از گونه هاي گردشگري در الگويي فضايي " گردشگري مبتني بر طبيعت" محسوب شده كه داراي عرضه محصول و بازار تقاضاي منحصر به خود مي باشد و در برگيرنده بازار هدف خاصي است كه در آن گردشگران از حداقل هايي شناخت محيط طبيعي برخودار مي باشند. اميد است همانند اكوتوريسم ، تحت به اصطلاح توصيح دادن در رابطه با اين گونه از گردشگري كارشناسان نورسته شقايق را به گودرز مرتبط نسازند.
[1]- Geotourism