/* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt; mso-para-margin-top:0in; mso-para-margin-right:0in; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0in; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Arial; mso-bidi-theme-font:minor-bidi;}
فرهنگ را مي توان در دو گروه كلي بخش بندي كرد كه از نظر فهم گردشگري، امروزه اهميت بسياري دارد. از اين نظر فرهنگ به دو بخش سنتي و مدرن قابل تقسيم است. و در اين دو بعد داراي چشم اندازهاي متفاوتي مي باشد. آنچه كه در گردشگري بيشتر مدنظر است پردازش جلوه هاي مختلف فرهنگ هاي سنتي مي باشد. در جهان سنتي، فرهنگ در قالب هاي انديشگي و رفتار هايي شكل مي گيرد كه در هر جامعه اي بنياد زندگي جمعي را تشكيل مي دهند و از نسلي به نسل ديگر انتقال مي يابد. هنجارهاي فرهنگ سنتي برگرفته از ميراثي است كه به نسل امروزي رسيده است. اين فرهنگ سنتي با توجه به شكل گيري نوستالژي در جوامع پسا صنعتي مي تواند جاذب گردشگراني باشد كه خواهان يافتن مكانهايي با فرهنگ سنتي هستند تا اصالت معنايي را در آن تجربه كنند.از اين رو فرهنگ سنتي بخصوص پا گرفته از گذشته هاي دور در نواحي مختلف، كه هنوز داراي اصالتي فرهنگي هستند، مي توانند گردشگران بسياري را به خود جذب كند. بر اين مبنا است كه برخي نويسندگان بر فرهنگ تاكيد مي كنند و نقش آن را در شكل گيري، رشد و توسعه گردشگري اساسي مي دانند و فرهنگ را سنگ بناي توسعه گردشگري در نظر مي گيرند
در اين ميان پذيرش گردشگران در يك منطقه از نقطه نظر اجتماعي و فرهنگي ، نحوه كنش پذيري و پويايي فرهنگ جوامع محلي در قالب احياء آداب و رسوم و سنت ها شكل مي گيرد و همچنين بازديد گردشگران از اين جوامع به يك تجربه گردشگري منتهي مي گردد . نوع و نحوه برخورد ميزبان ـ گردشگر را در يك منطقه مي توان از سه ديدگاه مورد توجه قرار داد . نخستين ديدگاه شيوه برخورد بين گردشگر ـ ميزبان را به صورت پديده اي قابل شناسايي با شماري از پيامدهاي مثبت و منفي به تصوير مي كشدكه ارزيابي آن بستگي به نگرش محقق به مسير صحيح تحقيق و توسعه خواهد داشت( نگرش تعاملي). دومين ديدگاه ، ديدگاه كاركردي عناصر مختلف جامعه مي باشد كه ممكن است تغييري را به عنوان نتيجه مستقيم گردشگري ـ نظير رفتار اخلاقي ، زبان و بهداشت ـ تجربه كند(نگرش گسستي).سومين ديدگاه عمدتاً جنبه هاي تغيير فرهنگي را در نظر مي گيرد كه ناشي از نفوذ گردشگران در باز نگري مهارت ها و رسوم سنتي مانند صنايع دستي مي باشد (نگرش پيوستي ).
گردشگري به عنوان يك امر فرهنگي در دوسويه جريان گردشگري در يك مكان تعامل ها وتبادل هاي را سبب مي شود و با انسان ها و انگيزه ها ، خواست ها ، نياز ها و آرزوي هاي آنها كه منبعث از فرهنگ جامعه است ، در ارتباط مي باشد.توسعه گردشگري به عنوان يك پديده فرهنگي موجب مي شود فرصت كافي براي تبادل فرهنگي بين گردشگر و جامعه ميزبان به وجود آيد ، بر اين مبنا آنان مي توانند يكديگر را بهتر درك كرده و به فرهنگ هم بيشتر احترام بگذارند.فرهنگ به عنوان نظام نمادهايي كه يك جامعه مي آفريند وبه كار مي برد تا خود را سامان دهد و به واسطه آن كنش متقابل را تسهيل نموده و رفتارها را قاعده مندسازد به واسطه انطباق و سازگاري با محيط زيست و كنش متقابل با ديگران تحرك مي يابد و باز تفسير مي شود.
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
/* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt; mso-para-margin-top:0in; mso-para-margin-right:0in; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0in; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Arial; mso-bidi-theme-font:minor-bidi; mso-bidi-language:FA;}
گردشگري در اين ميان يكي از شيوه هاي كنش متقابل فرهنگي مي باشد كه به واسطه تفسير تجربه هاي گردشگري از فرهنگ محلي كنشي متقابل را نمايان مي سازد. از اين رو مي توان آثار و پيامدهاي مثبت و منفي فرهنگي ناشي از گردشگري را در جوامع و اجتماعات محلي به صورت زير بيان نمود :
پيامدهاي مثبت
· اگر منافع گردشگري به درستي توزيع گردد مي تواند سطح زندگي مردم را بهبود بخشد.توسعة گردشگري با ايجاد مشاغلي در بخش هاي مختلف اقتصادي ، ونيز باافزايش درآمد افراد به واسطة پديد آوردن مشاغل جديد با دستمزد بهتر ، برساختاراجتماعي تاثير مي گذارد.از طرفي توسعة گردشگري بخشي از اعتبارات لازم را براي بهبود بخشيدن به خدمات و تسهيلات جوامع محلي را تامين مي كند.گسترش تسهيلات شهري ، زير ساخت ها و تسهيلات اجتماعي ـ فرهنگي به واسطة توسعة گردشگري موجب شتاب گيري شهر نشيني در مفهوم مثبت آن و جلوگيري از جريان يافتن سيل روستاييان به سمت شهرها و مراكز صنعتي مي گردد.
· با توسعةگردشگري ، اقشار اجتماعي تازهاي پا مي گيرند و مدارس رسمي توسعه مي يابند. از طرفي در پي مبادلاتي كه ميان مردم محل وگردشگران صورت مي گيرد ساختار خانواده به نوسازي ميگرايد و زنان و جوانان در چارچوب اين ساختار جديد آزادي بيشتري به دست مي آورند. تمام اينها حكايت از افزايش پويايي اجتماعي در اثر توسعه گردشگري دارد.
· گردشگري داخلي مي تواند موجب گسترش يكپارچگي و همگرايي اجتماعي ـ فرهنگي در سطح كشور و تقويت وحدت ملي گردد.به ويژه در كشورهاي در حال توسعهاي كه در آنها گروه هاي قومي متعدد و مذاهب مختلف در كنار هم حضور دارندتحرك اتباع كه همايش مردم ، مذاهب ، اقوام و گروه هاي اجتماعي را ممكن مي سازد مي تواند وحدت ملي را قوام بيشتري بخشد.
· گردشگري مي تواند ميراث فرهنگي منطقهاي را كه در صورت عدم توسعة عقلايي گردشگري و در نتيجه تحقّق توسعه عمومي از دست خواهد رفت ، حفظ نمايد.گردشگري چنانكه به خوبي برنامه ريزي شود مي تواند نيروي پرتواني براي حفاظت از ميراث فرهنگي و طبيعي هر منطقه باشد.الگوهاي فرهنگي موجود در زمينه مذهب ، سنّت ها ، جشن ها ، سبك زندگي ، فعاليت هاي اقتصادي وسنّتي ، سبك معماري محلي ، هنر وصنايع دستي ، لباس، هنرهاي نمايشي، موسيقي و رقص جاذبه هاي مهمي براي گردشگران محسوب مي شوند و اگر از دست گردشگري در آن مكان شكل نخواهد گرفت.گردشگري كمك ميكند تا حفظ اين يادبودها و الگوها توجيه شود. در برخي از نقاط ، گردشگري مي تواند محرّك احياي ارزشهاي محلي و الگوهاي فرهنگي شوند كه ممكن است از ميان روند.توسعه گردشگري هرچند موجب جهش هاي اجتماعي مشابه با جهش هاي ناشي از صنعتي شدن جوامع محلي مي گرددولي گردشگري برخلاف صنعت مي تواند هنرهاي مردمي ، سنّت ها و عادات كهن را از نو زنده كند و نسبت به حفظ ميراث فرهنگي و طبيعي نيز ايجاد علاقه نمايد.
· گردشگري مي تواند به توسعه و نگهداري موزه ها ، سالنهاي تئاتر و ديگر تسهيلات فرهنگي جامعه كمك نمايد. اين تسهيلات تاحدودي از پشتيباني گردشگري بهره مند مي شوند ولي مردم محلي هم از آن منتفع مي گردند.
· وقتي مردم محلي مشاهده كنند كه گردشگران به فرهنگ آنان با ديده تحسين مي نگرند احساس مباهات به فرهنگ خودي در آنان تقويت يا حتي زنده خواهد شد.اين نكته به ويژه در مورد برخي از جوامع سنّتي صدق ميكندكه دستخوش رشد شتابان و دچار از دست رفتن حس اعتماد به فرهنگ خودي شده اند.
· توسعه گردشگري مي تواند فرصت هايي را براي برقراري مبادلات فرهنگي ميان گردشگران و مردم محل فراهم سازد تا بدين ترتيب دو طرف با فرهنگ يكديگر بيشتر آشنا شوند و به تدريج به فرهنگ هم احترام گذارند.مبادلات فرهنگي حاصل از گردشگري موجب وسيع تر شدن افق انديشة طرفين ، كاهش پيشداوريها و نزديكتر شدن انسان ها به يكديگر ميشود.
· علاوه بر آن گردشگري مي تواند در پيرامون كنش فهم ارتباطي و گردشگري اجتماعي مستقل از امر سرمايهداري ، فضايي را پديد آورد كه در آن الزامات گردشگري با هدف اخلاقي سازمان هاي جهاني گره خورد واز گردشگري براي ارتقاي صلح و تفاهم ميان ملتها و حفظ و تكريم هويت هاي فرهنگي استفاده شود
پيامدهاي منفي
· تراكم بيش از حد گردشگران در بعضي از مقاصد گردشگري ممكن است به برانگيختن خشم ،ناراحتي و حس دشمني ساكنان محلي نسبت به گردشگران منجر شود.اگر جريان گردشگري به يك منطقه بسيار زياد باشد، جاذبه ها و اماكن تفريحي ، رستوران ها ، تسهيلات خريد وحمل ونقل توسط گردشگران بيش از اندازه استفاده مي شود و افراد محلي نمي توانند به راحتي از آنها بهره برداري كنند.اگر ساكنان محلي، از دسترسي به اماكن تفريحي محروم شوند، رنجش و خشم آنها شديدتر مي شود.علاوه بر آن اگر ساكنان محلي از مزاياي اقتصادي گردشگري همانگونه كه در بالا بدان اشاره شد منتفع نگردنند و منافع آنها توسط افراد غير بومي كنترل شود ، رنجش و ناراحتي آنها از اين هم بيشتر خواهد شد
· با توجه به شكنندگي خاص ميراث فرهنگي ممكن است توسعة گردشگري موجب صدمه ديدن اصالت الگوهاي فرهنگي محلي گردد.مردم محلي كه به شيوه سنّتي زندگي مي كنند مي تواننددر تماس با گردشگران براي هميشه دچار استحاله شوند.
· ممكن است ديدار بيش از حد گردشگران از مكانهاي تاريخي و باستاني مهم موجب ويراني تدريجي آنها شود.اين ويراني ممكن است ناشي از بي توجهي به ظرفيت پذيري محل مزبور باشد يا حاصل فعاليت هاي سود جويانه گردشگران نا فرهيخته باشد.
· ممكن است به واسطه افراط در ايجاد جذابيت گردشگري ، برخورد بيش از حد تجارت مآبانهاي با كهجلوه هاي فرهنگي در مقاصد گردشگري صورت مي گيرد، اعتبارو اصالت مناسك مذهبي ، عادات وسنن ، جشنها ، صنايع دستي ، موسيقي، رقص و ديگر الگو هاي فرهنگي به واسطة ارائه نامناسب و ناشايست آنها به عنوان جاذبههاي گردشگري از دست برود وبه عبارتي ارزش هاي محلي مبدّل به كالا شود.
· ممكن است به واسطه ايستارهاي مصرفي گردشگري ، مردم مقاصد گردشگري بخصوص جوانان دچار عارضه تشبّه به بيگانگان شوند و از الگوهاي رفتاري و پوشاكي گردشگران تقليد كنند ؛ تقليدي كه بدون شناخت تفاوت پيشينههاي فرهنگي وموقعيت اجتماعي ـ اقتصادي گردشگران صورت مي گيرد.همچنين ممكن است به واسطة نامتوازن شدن تبادلات ميان گردشگران و مردم محل ، رفتارهاي ضد اجتماعي در جوانان بروز كند.
· ممكن است به واسطة تفاوت زبان وعادات وسنن بين ساكنان محلي و گردشگران ، سوء تفاهمات وبرخردهايي بروز كند.
· وبالاخره ؛ ممكن است گردشگري موجب تشديد آسيب هاي اجتماعي همچون ميگساري ، اعتياد ، بزهكاري و روسپيگري شود.هرچند پژوهشهاي صورت گرفته نشان مي دهد كه به ندرت گردشگري علت اساسي چنين پديدههايي است ولي مي تواند فرصت و زمينة گسترش آنها را فراهم آورد.
مصداق هاي عيني هر يك از آثار مثبت و منفي فرهنگي ناشي از گردشگري در مقاصد گردشگري كشور بخصوص گردشگري داخلي قابل بحث و بررسي بوده و عينيت آن چنان قابل مشاهده است كه هر گونه شك را برطرف مي كند. در اين زمينه مي توان به آثار فرهنگي گردشگري داخلي بر جوامه محلي در دو مقصد عمده گردشگري داخلي يعني گردشگري مذهبي و زيارت و گردشگري تفريحي ÷رداخت كه نمونه ئبارز اين مقاصدغهده گردشگري شهر مشهد و سواحل درياي خزر مي باشند كه در اين زمينه نيازمند بحث و بررسي جداگانه و تفصيلي مي باشيم.