مركز خط توليد دستگاه تصفيه روغن سوخته موتور

مركز خط توليد دستگاه تصفيه روغن سوخته موتور

۵ بازديد

در پيرامون گردشگري و برنامه ريزي آن از گذشته تا اكنون مطالعات بسياري توسط پژوهشگران و محققان صورت پذيرفته است. به گونه اي كه از دهه 1930 به بعد گردشگري و تفريح سوژه تحقيقات جغرافيايي انگلو ساكسون و آمريكا بوده است.طي دهه 1960 ميلادي بازبيني هاي تأثيرگذاري در مورد جغرافياي گردشگري و تفريح انجام گرفته و جغرافياي گردشگري دركمك هاي اساسي به توسعه محيطي در علوم منطقه اي مطرح گرديد(Hall and Page,2002:6). در اين بين مدل هاي مختلفي نيز در رابطه با گردشگري ارائه گرديد در اين نوشتار در پي آن هستم به بررسي اين مدل ها بپردازم.

مدل باتلر[1]

باتلر مدل خود را در سال 1980 با توجه به تحقيقاتي كه در زمينه توسعه گردشگري انجام داد با عنوان« چرخه زندگي مقصد[2] » ارائه داد. او براي توسعه گردشگري مراحل مختلفي را بر مي شمرد كه در شكل زير نشان داده مي شود.

شكل : چرخه زندگي مقصد[ مدل باتلر] (Butler,1993)

مراحل توسعه گردشگري در مدل باتلر به شرح زير مي باشند:

1 ـ  اولين مرحله در فرآيند توسعه گردشگري مر حله « كشف[1]» است. باتلر عقيده دارد كه براي يك شهر تعداد معدودي گردشگر وجود دارد و اثرات اقتصادي گردشگري كم است. تعداد گردشگران به اندازه اي نيست كه سبب فراهم آوردن امكانات خاصي باشد، زيرا عوائد دريافتي كم است. ارتباط گردشگري با اقتصاد محلي بسيار كم است و افراد محلي، منطقه خود را در كنترل خود دارند. ارتباط با گردشگران معمولاً صميمي است و با آنها به عنوان مهمان افتخاري رفتار مي شود. اين مرحله، مرحله كشف ناميده مي شود. فعاليت گردشگري به صورت رسمي وجود ندارد و در حاشيه قرار مي گيرد. در اين مرحله گردشگران معمولاً ناگزير به تطبيق خود با شرايط محلي هستند.

2 ـ به عنوان مرحله « وارد عمل شدن[2] » ناميده مي شود. اين مرحله افزايش فعاليت هاي گردشگري است. در اين مرحله تعداد گردشگران شروع به افزايش مي كند. در اين مرحله معمولاً گردشگران مدت اقامت كوتاهتر اما با تعداد بيشتري به يك مكان مقصد مي آيند. مؤسسات تجاري شروع به احداث خدمات و امكانات تخصصي گردشگري مي كنند. مهمانخانه ها و هتل هاي كوچك و مكان هايي براي غذا خوردن احداث مي شود كه به فراهم آوردن راهنما و فعاليت هاي گردشگري كوچك مي پردازند. بعضي از مردم به سادگي يك يا دو اتاق براي گردشگران، در خانه هاي خود فراهم مي كنند. تعدادگردشگران به اندازه اي است كه عوائد كافي به همراه دارد. مرحله اثرات افزايشي وجود مي آيد يعني فراهم آوردن امكانات گردشگري امكانات بعدي را با خود به همراه مي آورد و جذب يك گردشگر سبب جذب گردشگرهاي بعدي مي شود.خدمات رساني به گردشگران به صورت رسمي صورت مي گيرد و اجتماع، به تدريج خود را با فعاليت هاي گردشگري و حضور گردشگران تطبيق مي دهد.

3 ـ در مرحله توسعه؛  رشد سريع گردشگر و تغييرات دراماتيك در همه جنبه هاي بخش گردشگري در يك مدت زمان نسبتاً كوتاه بوجود مي آيد. اين مرحله نيز مانند ساير مراحل مدل به صورت انتقالي صورت مي گيرد تا اينكه به سرعت صورت گيرد. نرخ رشد واقعيگردشگري  و خصوصيات رشد بستگي به عوامل جاذب و تلاش هايي داردكه براي كنترل مديريت گردشگري مي شود. مقصد گردشگري وارد يك سيستم يكپارچه رسمي گردشگري مي شود كه سيستمي از شركت ها و بنگاه هاي غيرمحلي و فراملي است و فعاليت گردشگري در قالب يك ساختار كاملاً سازمان يافته صورت مي گيرد. هتل هاي كوچك تبديل به هتل هاي بزرگ مي شوند. در اين مرحله دورنماي گردشگري شكل گرفته و مقصد حالتي فراملي مي يابد.

4 ـ  اين مرحله با عنوان « تحكيم بخشي» ناميده مي شود. در اين مرحله نرخ رشد گردشگران و ساير فعاليت هاي مربوط به گردشگري كاهش مي يابد گرچه تعداد واقعي گردشگران درحال افزايش است. برطبق نظر باتلر، كل تعداد بازديدكنندگان در يكسال بيش از جمعيت ساكن در مقصد است. آنچه در اين مرحله اهميت دارد اين است كه سطح توسعه گردشگري بيش از ظرفيت هاي كشش محيطي، اقتصادي و اجتماعي مقصداست و سبب روبه زوال رفتن محصول گردشگريمي شود. در اين مرحله گردانندگان گردشگر و زنجيره هتل ها سفرهاي توريستي را ترتيب مي دهند و مقصد، جزئي از يك سيستم يكپارچه مي شود و گردشگر بر اقتصاد منطقه غالب است. جاذبه هاي موجود حالت تخصصي و غيرمنحصر به فرد به خود مي گيرند. علاوه بر اين فصلي بودن فعاليت گردشگري مانعي براي اقتصاد منطقه است.

 5 ـ مر حله ركود[3] مرحله بعدي است كه به آن مرحله اشباع [4]نيز گفته مي شود. در مرحله ركود مشكل افزايش ظرفيت بر يا ظرفيت بيش از اندازه شكل مي گيرد و اين مساله سبب زوال محصول گردشگري مي شود. مقصد ممكن است داراي امكانات بالاي گردشگري باشد اما سبب افزايش گردشگران نشود.گردشگران مراجعه كننده معمولاً تكراري هستند.

6 ـ ممكن است مرحله ركود براي مدتي وجود داشته باشد و پس از آن، ممكن است دو حالت افزايش و يا كاهش در تعداد گردشگران مراجعه كننده به وجود آيد. حالت كاهش زماني وجود مي آيد كه گردشگراني كه مكرر مي آيند با محصولاتي كه عرضه مي شود راضي هستند. بعضي از بازديدكنندگان قبلي فوت كرده اند يا قادر به سفر كردن نيستند. در اين مرحله معمولاً تلاشي توسط كساني كه فعاليت گردشگر را در مقصد كنترل مي كنند صورت نمي گيرد و يا تلاش ها ناموفق هستند. رفتار مردم نسبت به گردشگري حالت مطلوبي ندارد و كسانيكه جديداً در صنعت گردشگري شروع به رقابت كرده اند، مخصوصاً « فرصت هاي مداخله گر[5]» شروع به منحرف كردن و تسخير بازارهاي سنتي گردشگري كرده اند. هرچه تعداد گردشگران كم مي شود، هتل ها و امكانات تخصصي كمتر مورد استفاده قرار مي گيرند.منظور از فرصت هاي مداخله گر فراهم آوردن فرصت هاي گردشگري در مكان هاي ديگري است كه بازار گردشگري را به طرف خود جذب مي كنند.

7 ـ مرحله نوسازي: كه منظور از آن، تجديد ساختار مقصد است. در مدل باتلر اينگونه شرح داده مي شد كه بعد از مرحله ركود؛ مرحله تجديد ساختاري اتفاق مي افتد. به عقيده باتلر تجديد ساختار زماني اتفاق مي افتد كه محصولات جديد گردشگري عرضه شده و يا تصوري جديد متفاوت از مقصد براي مردم بوجود آيد. باتلر يكي از سه حالت هاي ممكن بعد از مرحله ركود پيشنهاد مي كند. سه حالت ممكن عبارتند از:

1 ـ كاهش

2 ـ ادامه حالت ركود

3 ـ تجديد ساختار

در حاليكه به نظر ميرسد كه ابتدا مرحله كاهش و بعد مرحله تجديد سازي  اتفاق مي افتد. توصيه مي شود كه آنچه به عنوان محصولات جديد گردشگري عرضه مي گردد حالت جديد و منحصر به فرد داشته باشد. استنباط از تجارب به دست آمده اين است كه مرحله تجديد سازي كمتر به صورت «خود به خود»صورت مي گيرد بلكه به طي يك مرحله سنجيده و يا به كارگيري استراتژي هاي مناسب ايجاد مي شود.

 

[1]- Exploration Stage

[2]- Involvement stage

[3]- Stagnation

[4]- Saturation stage

[5]-intervening opportunities

[1] - Butler

[2]- Destination Life Cycle


۲ بازديد

اثرات ناشي از فعاليت گردشگري در بازار كار وتامين اشتغال يكي از مباحث اقتصادي مربوط به گردشگري مي باشد.از آنجا كه بسياري از خدمات گردشگري به هيچ وجه نمي توانند با استفاده از تكنولوژي ارائه شود در مقياسي قابل توجه به اشتغال نيروي انساني به طور مستقيم نيازمند است، اين خود موجب آن مي شود كه با توسعه گردشگري در مكان هاي مختلف در يك كليت اقتصادي زمينه هاي ايجاد اشتغال فراهم آيد واز نرخ بيكاري كاسته شود.بديهي است كه اين اشتغال حاصل از فعاليت هاي گردشگري مي توانند كمبود باراز كار‏خانه هاي توليدي را جبران نمايد.زيرا ميزان سرمايه گذاري براي ايجاد يك شغل در زمينه خدمات گردشگري در مقايسه با ديگر صنايع تفاوت فاحشي دارد و كمتر مي باشد.علاوه بر اين اشتغال در فعاليت هاي ديگر كه در ارتباط با گردشگري مي باشند همچون كارهاي ساختماني ، تعميرات ،كرايه دادن اتومبيل ، دستفروشي ونظير اينها براي افراد بومي فراهم مي گردد.هرچند اين گونه فعاليت ها از نظر ثبات درآمد نامطمئن مي باشند(سلطاني ،109،1374) ولي در يك حالت از بالا بودن نرخ بيكاري مي تواند حداقلي از كسب درآمد را براي خانوارها سبب شود.از اين رو مي توان يكي از آثار مهم ومفيد توسعه گردشگري را مكان هاي مختلف يك كشور ـ بخصوص در كشورهاي در حال توسعه ـ ايجاد اشتغال واستفاده از نيروي غير متخصص دانست. گردشگري به صورت يك بخش فعال اقتصادي مي تواند  از عامل كار بيشتر از ساير عوامل استفاده كند وموجب بالا بردن سطح اشتغال را فراهم آورد .

در مجموع سه نوع اشتغال نيروي انساني (نيروي كار ومديريت) در مورد گردشگري قابل تفكيك است : 1ـ اشتغال اوليه : اين نوع اشتغال عمدتا" در فعاليت هايي است كه براي فراهم آوردن زمينه ها وقبل از انجام سفر يا در حين مسافرت به منظور اطلاع بيشتر از پتانسيل هاي بهره‌وري قرار دارد؛ فعاليت موسئسات گردشگري واطلاع رساني از اين نوع است. 2ـ اشتغال در تامين نيازها : اين نوع اشتغال كه سهم عمده اي از اشتغال در فعاليت هاي گردشگري را شامل مي شود ، در فعاليت هاي است كه بطور مستقيم نيازهاي‌ روزمره گردشگر را تا زماني كه در مقصد است برطرف مي سازد.اين نوع اشتغال دامنه وسيعي را از فعاليت ها در حمل ونقل ، هتل داري ، رستوران ها و فعاليت ها در ارائه خدمات تفريحي و ورزشي شامل مي شود. 3ـ اشتغال غير مستقيم : اين نوع اشتغال كه بيشتر با فعاليت هاي توليدي مرتبط است همزمان با سرمايه گذاري در گردشگري فراهم مي‌آيد.فعاليت در احداث هتل ها وكليه فعاليت ها قبل از آن ، توليد وسايل حمل ونقل (تا جايي كه سهم گردشگري راشامل مي شود) ونيز سهم گردشگري در ايجاد تاسيسات زيربنايي در زمره اين نوع اشتغال است. اشتغال غير مستقيم همان گونه كه از نام آن پيداست به طور مستقيم وتنها بافعاليت هاي گردشگري مرتبط نيست بلكه تنها با نسبت حجم سرمايه گذاري در گردشگري به كل تشكيل سرمايه در اقتصاد مشخص مي گردد(زماني ،36،1373).

هرچند ايجاد اشتغال هدف عمده توسعه گردشگري نيست ولي بي شك توسعه آن با فعاليت وخدماتي سروكار دارد كه خود به خود ظرفيت اشتغال را بالا مي برد. به گونه‌‌اي كه توسعه گردشگري سبب بالا رفتن اشتغالات بخش كشاورزي بطور غير مستقيم مي شود زيرا با بالا رفتن تقاضا به سبب ورود گردشگران ، توليدات كشاورزي تحت تاثير آن افزايش مي يابد(بيك محمدي،250،1379).بطور كلي از مزايايي گردشگري در يك مقياس وسيع ايجاد فرصت هاي اشتغال مي باشد. البته ماهيت اين اشتغال‌ هميشه ممكن نيست كه رشد اقتصادي مقاصد را تسهيل كند.در بيشتر مواقع اشتغال در زمينه گردشگري گرايش به همپوشي باديگر بخش هاي اقتصادي دارد (مانند كشاورزي ، حمل ونقل ) .اين مي تواند به عنوان مكملي براي درآمد هاي پايين در بخش هاي ديگر اقتصادي باشد. اشتغال در زمينه گردشگري در رابطه با عوامل زير  مي تواند كيفيت پائين اشتغال وعدم تحرك اقتصادي را سبب شود((Weaver,2000,272:

·        ماهيت غير تخصصي بيشتر اشتغال ها در زمينه گردشگري كه به نسبت داراي قابليت فزايندهاي درزمينه ايجاد فرصت هاي اشتغال دارد.

·        ميزان بالاي تغيير كار

·    ناتواني در شكل گيري اتحاديه ها ومعامله‌ي گروهي(مذاكرات بين كارگران وكارفرمايان) در زمينه اشتغال در گردشگري(با توجه به خصلت فصلي بودن )

·    گرايش تعدادي از كارفرمايان به زير پا گذاشتن ساماندهي حداقل دستمزد ها (به توجه به وجود نرخ بيكاري بالا وهمچنين خصلت فصلي بودن اين نوع اشتغال)

·        گرايش كارفرمايان به استخدام نيروي كار تخصصي به عنوان  نيروي كار غير متخصص وبه تبع با دستمزد حداقل

در اين ميان در نظر گرفتن اين عوامل براي بهبود اشتغال در فعاليت هاي گردشگري اهميت اساسي دارد.اين در حالي است كه رويكرد به تامين منابع انساني نيز براي اشتغال در اقتصاد گردشگري نيازمند توجه به امر آموزش نيروي انساني بخصوص پيرامون درك و شناخت گردشگري و پي ريزي بنيان هاي مستحكم براي فعاليت در اين امر اقتصادي مي باشد.افزايش اشتغال در گردشگري وابسته به دو امر اساسي مي باشد از يك سو بايد زمينه هاي جذب گردشگر به فضاي سرزميني مهيا باشد كه اين خود وابسته به سنجش پتانسيل هاي گردشگري در هر فضاي سرزميني و در پيش گرفتن استراتژي هاي مدنظر در پيرامون بركنش هاي ژئوپليتيكي گردشگري در عصر پسامدرن مي باشد كه در لايه هاي زيرين خود ريزوم هاي بينا متني را شكل مي دهد و جريان شبكه اي گردشگري را به فضاي سرزميني سبب مي شود از ديگر سو وجود امر آموزش گردشگري براي مهيا نمودن منابع انساني مورد نياز توسعه گردشگري ضروري مي باشد.در راستاي آموزش نيروي انساني براي فعاليت در زمينه گردشگري است كه مي توان با بهره بردن از يك نيروي متخصص و آموزش ديده گستره فعاليت گردشگري را گسترش داد و ضريب اشتغال را در اين فعاليت اقتصادي افزايش داد و براي ساكنان فضاي سرزميني فرصت اشتغال بيشتري را مهيا نمود.


۴ بازديد

مفهوم شهر تاريخى

شهر تاريخى بنا به تعريف، شهرى است كه اقتصادش عمدتا متكى بر گردشگرى است و شهرتش به سبب مشخصه‏هاى تاريخى آن است. منافع اقتصادى شهر تاريخى از ميراثش و محتواى بى‏نظير و سيماى سنتى و كهن آن تامين مى‏شود. به گفته يورى (Urry, 1995) اين امكان وجود دارد كه سه پيش شرط براى شهر «تاريخى‏» يا «ميراثى‏» مد نظر قرار گيرد.

اول: شهر تاريخى به ميراثى جاذب و بناهايى نياز دارد كه به نحوى از ادوار گوناگون تاريخى بر جاى مانده باشند.

دوم: بناهاى شهر تاريخى الزاما بايد به شيوه‏اى متناسب با تقاضاى گردشگرى مورد استفاده قرار گيرند.

سوم: هر يك از ساختمانهاى شهر تاريخى يا شهر به مفهوم عام بايستى داراى اهميت تاريخى باشند، يا واقعه‏اى كليدى از ادوار گذشته نشان دهند. اين طبقه‏بندى با خطوط هدايتى ارائه شده توسط گلاسون و ديگران (1995 ) و مديريت‏يادمانهاى گردشگرى در تعدادى از شهرها و شهركهاى تاريخى اروپا هماهنگ است. در مطالعه گلاسون و ديگران، شهرهاى تاريخى از طريق جاذبه‏هاى مشهور، همراه با ظهور آنها به عنوان مقاصد گردشگرى عمومى شناسايى شده‏اند.

بنابراين سه عامل «دوران گذشته‏»، «تاريخ‏» و «ميراث باستانى‏» در شناسايى شهرهاى تاريخى / ميراثى اهميت ويژه دارد. با اين ترتيب، شهر تاريخى بايستى داراى قدمت زمانى، بيانگر تحولات تاريخى و نمايانگر سطح فرهنگ و تمدن باستانى باشد. از تركيب اين سه عامل شكل خاصى از برنامه‏ريزى شهرهاى تاريخى / ميراثى به شرح ذيل به وجود مى‏آيد.

بنابراين از مفهوم شهر تاريخى / ميراثى، گذشته به دليل «زيبايى‏» و «بى‏نظيرى‏» فرم / كالبد و كاركرد بناها، محلات و شهر و حفاظت فعال آنها مطرح مى‏شود. يعنى در واقع نگرش «درون‏زا و پايدار» به جاى «نگرش برون‏زا» و «مقطعى‏» براى حفظ و حراست‏شهر اهميت مى‏يابد.

طبقه‏بندى شهرهاى تاريخى / ميراثى

مديريت‏شهر تاريخى در عمل مديريت مجموعه‏اى از كاركردها است (كاركرد تفريحى / توريستى، كاركرد فرهنگى / پذيرايى، كاركرد خريد تفريحى / تخصصى). به هر حال شهر تاريخى محصولى متفاوت از مجموعه‏اى بى‏نظير از وضعيتهاى برنامه‏ريزى و تاريخى است. لذا نيازمند انواع متفاوت مديريت‏براى هر نوع شهر تاريخى است.

مشكل قابل طرح طبقه‏بندى شهرهاى تاريخى است. يك طبقه‏بندى كارآمد بايد بر مشخصه‏هاى مكانهاى شهرى و نه بر روى منابع ذاتا بى‏نظير و منفرد و تاريخى متكى باشد و مسايلى از قبيل اندازه شهر، تركيب كاركردها و موقعيت آنها همراه با طيفى متكى بر تقاضا و متكى بر منابع شهر مدنظر قرار گيرد. اگر از چنين متغيرهايى استفاده شود، امكان دستيابى به مثالهايى از نمونه‏هاى شهر تاريخى به شرح ذيل وجود دارد.

1- شهر تك نقشى «منبع - متكى‏»[1] : وجود بناهاى ميراثى / تاريخى غيرمتحرك باعث ايجاد شهر «منبع - متكى‏» صرف نظر از موقعيت مكانى تقاضا براى آن شده است. اين جا منابع تاريخى براى غلبه بر مورفولوژى (سيما) و كاركردهاى شهر مهم هستند. اغلب، شهرهاى «جواهر نشان‏» كوچك شبيه و بسيارى شهرهاى ديگر در سراسر اروپا و ساير سرزمينهاى دنيا چنين شهرهايى مى‏باشند. سازگار كردن اين شهرها با كاركردهاى مدرن مشكل است. و نيازمند شيوه مديريتى حساس براى حداقل سازگارى با كاركردهاى مدرن مى‏باشد.

2- شهر تك نقشى «تقاضا - متكى‏»[2] : در واقع آفرينش ميراثى تك‏نقشى بر اساس تقاضا است. تمايز مابين مكانهاى ميراثى «تقاضا - متكى‏» و «منبع - متكى‏» روشن نيست، رشته‏اى از گامهاى كوچك از قبيل حفاظت گزينشى، مرمت، نوسازى، تقليد بناها و ساختمانهاى جديد را به حال و هواى گذشته پيوند مى‏دهد. نسخه‏هاى المثنى از آنچه در سابق وجود داشته مى‏تواند ساخته شود از قبيل شهر  ، يا آنچه كه ممكن است، همينطور در شهر وجود داشته باشد. و نهايتا آنچه مى‏بايست و يا مى‏توانست وجود داشته باشد، مى‏تواند آفريده شود. يعنى در واقع براساس تقاضاى روزافزون در مكانهاى شهرى مطلوب براساس اسلوب گذشته بناهاى ميراثى نزديك به واقع به صورت معنوى ساخته شود.

3- شهر چند نقشى با اندازه متوسط: اين نوع، معمول‏ترين شهر اروپايى است. براى اكثر اروپاييان محيط شهرى آشنا است. چنين شهرهايى معمولا داراى منابع تاريخى با اهميت محلى و ناحيه‏اى مى‏باشند. اما به طور مساوى ميراث با رشته‏اى وسيع از ديگر كاركردهاى شهرى به صورت همزيستى وجود دارد. مديريت اينجا هم امكان‏پذيرتر و گزينشى است و به همان خوبى رقابتى است. كه منجر به سازش ميان ميراث و ديگر راهبردهاى توسعه مى‏شود. مدل «شهر تاريخى - توريستى‏» كه مقدمه تكامل تدريجى يك شهر تجارى مدرن و تاريخى - توريستى از نظر فضايى به شمار مى‏آيد، در شكل زير مشخص شده است. در تقسيم‏بندى شهرهاى تاريخى، شهر مشهد تا حدى بيانگر چنين مدلى است.

4- مادر شهرهاى عمده، شهر بزرگتر، بهتر و از نظر كاركرد متنوع‏تر مى‏باشد. كاركرد تاريخى كم اهميت‏تر است و به ساير كاركردهاى شهرى وابسته مى‏باشد. منابع تاريخى درطول زمان در اثر تجديد توسعه براى اهداف ديگر از بين رفته‏اند. مديريت ميراث در شهرهاى عمده معمولا مديريت محلهاى با اهميت در پيوند با يك بازار جهانى است كه به هر حال از نظر فضايى به صورت «جزاير ميراثى‏»» متنوع در يك شهر چند نقشى مجزا شده‏اند.

در نتيجه مى‏توان گفت‏شهر تاريخى از نظر «اندازه جمعيتى، نقش و كاركرد» مى‏تواند كوچك اندازه و تك نقشى («منبع - متكى‏» يا «تقاضا - متكى‏») باشد، يا «ميانه اندام و چند نقشى‏» كه نوع تاريخى توريستى نمونه آن است و يا بزرگ اندام و چند نقشى، كه در آن نقش تاريخى داراى اهميت نسبى كمترى است. با توجه به تقسيم‏بندى فوق و شاخصهاى تشخيص شهر تاريخى، شهر مشهد در طبقه شهرهاى ميانه اندام تاريخى / توريستى قرار مى‏گيرد.

اهميت‏شهرهاى تاريخى و حفاظت از آنها

ضرورت حفظ شهرهاى تاريخى داراى ابعاد متعددى است. در اين ميان «حفظ هويت تاريخى و ميراث فرهنگى‏» كه با گذشته يك ملت پيوند خورده و نمايانگر تمدن ملى است. اهميت ويژه‏اى دارد. همچنين «چشم‏انداز اقتصاد فرهنگى‏» در قرن بيست و يكم، كه يكى از پايه‏هاى اقتصادى عمده جوامع را تشكيل مى‏دهد از بهترين دلايل توجه به حفظ شهرهاى تاريخى است كه در پايين تشريح شده است.

1- حفظ هويت تاريخى و ميراث فرهنگى

ميراث فرهنگى زاييده استعدادها و ذوق هنرى انسان است و شامل آثار و ابنيه تاريخى، علوم فرهنگى، اسناد و مدارك علمى، صنايع دستى و موارد مشابه است كه يادآور نبوغ و خلاقيت پيشينيان ماست و در انحصار فرد يا گروهى خاص نيست. بنابراين آثار و ابنيه داراى جاذبه‏هاى منحصربه‏فرد و ارزشهاى عمومى و كلى بيانگر سنتها و عادتهاى برجاى مانده از نسلهاى قبل، در زمره ميراث فرهنگى به حساب مى‏آيند. در همين جهت مجمع ميراث جهانى ملاكهاى لازم را براى تنظيم فهرست آثار به صورت زير تعيين كرده است:

«گنجينه‏هاى فرهنگى‏» بايستى معتبر، اصيل، داراى تاثيرات قوى و جزء مدارك بى‏همتا، منحصر به فرد و مرتبط با عقايد و آراء مردم و همچنين ارزشها، سنتها و عادتهاى برجاى مانده از نسلهاى قبل براى مردم كنونى جهان باشد.

شهرهاى با سابقه تاريخى به مثابه نماد زندگى و تمدن گذشته، با سيماى متنوع كالبدى بيانگر تكامل تدريجى تمدن بشرى‏اند. استعداد و ذوق هنرى ساكنان آن شهرها در سيماى كالبدى شهر در دورانهاى تاريخى تجلى يافته است. و پيوستگى تكامل تاريخى را با حركت از هسته قديم (مركزى) و اوليه شهر تا توسعه‏هاى اخير مى‏توان مشاهده نمود. دخالتهاى كالبدى سودجويانه منجر به تخريب بخشى از كالبد سنتى و تاريخى شهر شده است. بنابراين حفظ هويت تاريخى و ميراث فرهنگى، نيازمند نگهدارى از بخشهاى قديم شهرها است.

2- اقتصاد فرهنگى

دليل ديگر در ضرورت وجود و حفظ شهرهاى تاريخى توجه به اقتصاد و فرهنگ در چشم‏انداز قرن بيست‏ويكم است، يعنى قرنى كه دوره صنعتى كلاسيك به پايان رسيده، به قول «آلوين تافلز» وارد يك موج سوم شده‏ايم. پايه‏هاى اوليه رشد صنعتى بيشتر نه مواد خام بلكه «اطلاعات‏» است. محصولات كوچكتر و سبك‏ترند و مواد و انرژى حفظ و ذخيره مى‏كنند.

قسمت عمده هزينه‏ها مواد اوليه و خام نيست; بلكه فرآيندهاى اطلاعاتى، تحقيقاتى، فنى و مانند آن است. به طور خلاصه آنچه مشاهده مى‏شود تمايل در حال رشد به «سمت مادى‏زدايى اقتصاد» است. در درون اين فرايند است كه «ارزش اقتصادى فرهنگ، بايستى حفظ شود. در اين ميان، مراكز شهرى كه نماد زندگى گذشته و تمدن ميراثى هستند، بهترين جايگاه را دارند.

بنابرآنچه گفته شد، يكى از پايه‏هاى اقتصاد فرهنگى، شهرهاى «با سابقه تاريخى‏» به ويژه بافتهاى «قديمى/ تاريخى‏» بخشهاى مركزى اين شهرها با معابر پر پيچ و خم و فرم معمارى سنتى مى‏باشند كه سابقا مردم به سبب دشوارى رفت و آمد وسايط نقليه موتورى از آنجا مى‏گريختند، ولى ناگهان به معادن واقعى طلا تبديل شده است. دراين قسمت از شهر هسته اوليه شكل گرفته آثار با ارزش فرهنگى و هنرى كم‏نظيرى موسوم به «منابع تاريخى‏» به چشم مى‏خورد، كه نماد عينى تمدن گذشته و زندگى شهرى است. (6) و مبناى پايدارى از نظر اقتصادى به شمار مى‏روند كه بر پايه «منابع مادى ساخت دست‏بشر» (7) قرار دارد. يكى از مولدهاى عمده «اقتصاد فرهنگى‏» به شمار مى‏روند. لذا حفاظت از اين بافتها كه به واقع ميراث باستان، هويت فرهنگى و يكى از منابع با ارزش اقتصادى است، ضرورت دارد. در نتيجه، الگوهاى احياء و بازسازى مراكز تاريخى شهرهاى با سابقه نيز بايستى بر پايه نگرش «اقتصاد پايدار از نظر فرهنگى‏» استوار باشد و از «انديشه توسعه پايدار» منابع مادى كه حاصل ذوق، انديشه، استعداد و لاقيت‏بشرى است، تغذيه كند. يعنى به واقع در مواجهه با شهرهاى تاريخى دو گزينه در مقابل يكديگر قرار دارند:

1- گزينه با جهت‏گرايى اقتصاد بازار ,(Market oriented) اين گزينه باعث تخريب اقتصاد شهرى پايدار و «ميراث فرهنگى هسته شهرى‏» مى‏شود.

2- «گزينه با جهت‏گرايى حفظ ارزش كاربرى‏» باعث تجديد حيات اقتصادى مركز شهر از نظر فرهنگى پايدار مى‏شود.

مزايا و معايب اين دو گزينه عبارتند از:

رهيافت‏با جهت‏گرايى اقتصاد بازار - تغيير و تحول دايمى (توسعه) - تحريك توسعه اقتصادى - تشويق فعاليتهاى نو و پايدار از نظر اقتصادى و تغييرات كاربرى‏اراضى ترجيحى - فعاليتهاى متمركز و تشديدى و توسعه جديد براى پوشاندن حداكثر هزينه اجاره زمين و افزايش پايه مالياتى - افزايش رقابت‏آميز مركز شهر به عنوان يك سرمايه‏گذارى مكانى / جذب سرمايه‏هاى جديد براى تجارى (بازارى) كردن بافت مركزى شهر. - خلق تصويرى قوى و تازه از محدوده مركز شهر به عنوان نماد قدرت اقتصادى و سياسى

رهيافت‏حفظ ارزش كاربرى

- حفظ استحكام - حفظ فعاليتهاى موجود و كالبد فيزيكى و اجتماعى و معرفى ارزشهاى جديد - محدود كردن شدت كاربرى‏ها و تراكم توسعه، تمركز زدايى كاركردهاى خدماتى ويژه از نواحى تاريخى - حمايت از مشاغل محلى موجود و حفاظت از ساكنان كم‏درآمد، خوددارى از انتقال مردم از طريق افزايش آگاهى اجتماعى - حفاظت و نگهدارى از ساختمانهاى قديمى و سبكهايى كه كنترل دقيقى بر تغييرات فضايى و معيارهاى زيبايى‏شناسى تحميل مى‏نمايند. - حفظ تصوير و چشم‏انداز محدوده شهر به عنوان نماد ارزش روحى و فرهنگى در مقياس شهرى.


[1] -Resource - Based

[2] - Demand - Based


۲ بازديد

گردشگري ورزشي

گردشگري ورزشي فعاليت‌هاي مرتبط با ورزش است و از آنجا كه اين بخش تنها دربرگيرنده پيگيري حوادث و رويدادهاي ورزشي نيست، به گردشگري ورزشي نه فقط به‌عنوان تماشاي يك حادثه ورزشي، بلكه به‌عنوان عامل سفر نيز توجه مي‌شود گردشگري ورزشي طيف گسترده اي از گردشگري ماجراجويانه[1] تا گردشگري تفريحي[2] را در بر مي گيرد.

از آنجا كه گردشگري پسامدرن گونه اي حق گذران اوقات فراغت را در عصر فرا ـ پسامدرن شكل مي دهد(پاپلي يزدي وسقايي، 32،1382)گردشگري ورزشي نيز گونه اي از گردشگري پسامدرن محسوب مي شود.از اين رو دو مقوله گردشگري و ورزش از ارتباط متقابل، تنگاتنگ و تاثيرگذاري سود مي‌جويند، به‌گونه‌اي كه ورزش حجم قابل توجهي از افراد را به سفر وا مي‌دارد و رويدادهاي بزرگ ورزشي، به خودي خود از مهمترين جاذبه‌هاي دوره‌اي كشورها به حساب آمده و تاثير بسزايي در وجهه گردشگري كشورهاي ميزبان دارد(Ritchie,2002,4 ).

علاوه بر آن فوايد اقتصادي گردشگري ورزشي نيز يكي از دلايل توجه به گردشگري ورزشي مي باشد. به گونه اي كه گردشگري ورزشي يك تجارت چند ميليون دلاري است كه داراي سريعترين رشد، يعني حدود 5/4 تريليون دلار در سطح دنيا است و تا سال 2011 ميلادي انتظار مي‌رود كه حدود 10 درصد اقتصاد بومي را در برگيرد. رويدادهاي ورزشي كه در كشورهاي مختلف برگزار مي شود خود مي تواند به عنوان جاذبه اصلي گردشگري ورزشي، ضمن جذب گردشگران ، سبب شكل گيري فوايد اقتصادي بسياري گردد. به عنوان مثال مي توانيد از مطالعات كي لي در زمينه فوايد اقتصادي حاصل از گردشگري ورزشي  جام جهاني فوتبال 2002در كره و ژاپن اشاره كرد.

گردشگري ورزشي در چارچوب ژئو پلتيك گردشگري(پاپلي يزدي و سقايي،1385) مي‌تواند ده‌ها ميليون تماشاگر (گردشگر) را به سمت رقابت‌هاي المپيك و جام جهاني جذب كنند. به‌عنوان مثال استراليا براي المپيك 2000 سيدني، 7/1 بيليون دلار هزينه كرد و پيش‌بيني مي‌شود در طول 10 سال 5/4 بيليون دلار درآمد از اين راه كسب كند فوايد كوتاه مدت و مستقيم حضور گردشگران ورزشي در كشور ميزبان پول و ثروت و ايجاد فرصت‌هاي شغلي و فوايد بلند مدت و غيرمستقيم آن، رشد و توسعه زيرساخت‌هاي صنعتي و اقتصادي كشورها است كه اين امر از طريق حضور متمادي و مستمر گردشگران در مناطق مختلف حاصل مي شود. بر اين مبنا مي توان گردشگري ورزشي را براساس يك نگرش پسا ساختاري مورد مورد بررسي قرار داد و بيان نمود كه گردشگري ورزشي در عصر پسامدرن يكي از اهرم هاي ژئوپليتيك گردشگري براي كشورها در جذب سرمايه و درآمد است. مدل مفهومي ارائه شده از گردشگري ورزشي را مي توانيد در شكل يك مشاهده كنيد.

 

 


[1]- Adventure Tourism

[2]- Recreation Tourism


۲ بازديد

بازاريابي گردشگري براي يك كشور يا يك منطقه امري ضروري است .بازاريابي به گردشگران بالقوه اطلاعاتي درباره آنچه كه منطقه مشخصي مي تواند ارائه كند عرضه مي نمايد وأنها را نسبت به بازديد از ان ترغيب مي كند.

برنام ريزي بازار ،همانطور كه به توسعه محصولات توريستي مرتبط است ،بايد به عنوان بخشي از فرايند برنامه ريزي كلي گردشگري در نظر گرفته شود.بازاريابي فعاليتهاي چندي را در بر دارد از آن جمله اند :

تعيين اهداف بازاريابي،تدوين راهبرد بازاريابي،تهيه و اجرا برنامه ترويج و ارائه خدمات اطلاع رساني گردشگري.برنامه ربزي بازار را مي توان براي گردشگراني بين المللي و داخلي و يا به صورت تركيبي براي هر دو انجام داد.

 تعيين اهداف بازاريابي

تعيين اهداف بازاريابي در شيوه برنامه ريزي جامع و منسجم ،به اهداف بازار از نظر نوع و تعداد گردشگرانيي كه بايد جذب شوند ، بستگي دارند.اهداف بازار بر مبناي بازارهايي تنظيم مي شوند كه با اجراي درست برنامه هاي توسعه و بازار يابي قابل جذب هستند .

اهداف بازار به طور معمول براي دورههاي پنچ سال تنظيم مي شوند.اين اهداف در قالب اعدادي تقريبي در مورد تعداد توريست هايي كه وارد مي شوند به تفكيك نوع،متوسط ميزان اقامت،كشورها يا مناطق  مبدا در كشور و ساير ويژگيها بيان مي شود.بازار هدف مورد نظر بايد به دقت با محصول گردشگري ارائه شده در منطقه ، انواع توريست ها و شيوه گردشگري مورد نظر مرتبط باشد.اين گروه ها مي توانند شامل موارد زير باشند:

گردشگران كه علاقه انها به تماشاي مناظر است يا به گردشگاه هاي ساحلي توجه دارند،توريست هايي با علايق خاص يه طبيعت ،فرهنگ و ماجراجويي ، توريست هاي قومي و مسافران عبوري گشتهاي تفريحي ، برخي بازارهاي توريستي متشكل از گردشگرانيي است كه مقاصد مكاني متعددي را براي بازديد در نظر دارند.ديدار اين گردشگران از يك كشور بخشي از بازديد مجموعه چند كشور است.اما در ديگر بازارها گردشگران مقصد مكاني واحدي دارند .

در مناطق گردشگري توسعه يافته ، اهداف بازاريابي ممكن است با تغيير نوع بازار مرتبط باشد.از آن جمله ، هدف گيري بازارهايي با كيفيت بالاتر يا بازارهايي با گرايش خاص است.البته چنين اهدافي بايد با تغييرات مربوطه در محصول گردشگري حاصل از جاذبه ها ، امكانات و خدمات منطقه ،هماهنگ شود.

تدوين استراتژي بازاريابي گردشگري

استراتژي بازاريابي موثرترين رويه اجرايي را به منظور حصول اهداف بازاريابي تدوين مي نمايد.براي مثال استراتژي مي تواند شامل نكات زير باشد:

·    ايا بازاريابي از جنبه اي عام برخوردار است.يعني گردشگرانيي با اهداف كلي را مد نظر دارد يا انتخابي است و به سمت انواع خاص از بازارهاي توريستي هدايت شده است .بازارهاي اوليه ،ثانويه و فرصتها مشخص مي گردند.

·    انواع كلي فنون ترويجي را كه مي توان مورد استفاده قرار داد و مواردي كه بايد از آن فنون استفاده نمود مثل مجريان تورها ، مشتريان تورها (گردشگران)و يا تركيبي از اين دو .

·    زمانبندي يا برنامه اولويت تلاشهاي ترويجي در مورد انواع بازار يا كشورهاي خاص.جدول زمانبندي به برنامه زمانبندي طرحهاي توسعه گردشگري بستگي دارد .

·    ارائه تصويري از منطقه و واقعيتهاي آن .يك منطقه توريستي كه به تازگي در حال توسعه يافتن است نيازمند ايجاد تصويري مطلوب از خود است پيش از آنكه به يك فعاليت ترويجي خاص دست يابد.

·        ذكر موانع خاص كه بايد پشت سر گذارده شوند ،نظير اينكه اخيرا در منطقه، يك بي ثباتي سياسي و يا يك سانحه طبيعي روي داده است.

·    آيا دفاتر تبليغاتي در كشورهاي عمده مبدا گردشگران ايجاد شوند يا با نمايندگان بازار يابي محلي در آن كشورها قراردادهايي منعقد گردد و يا اينكه امر تبليغ را دفتر اصلي ، راساً عهده دار شود.

·        در نظر گرفتن موارد احتمالي از قبيل بازگشايي بازارهاي تعطيل شده .

استراتژي بازاريابي بايد اهداف بلند مدت و كوتاه مدت را مورد لحاظ قرار دهد. به اين طريق زير بناها به گونه اي پي ريزي مي شوند كه اهداف بلند مدت را تحقق بخشند اما اهداف كوتاه مدت به صورتي خاصتر برنامه ريزي خواهند شد.استراتژي بازاريابي بايد مستمراًمورد بازبيني قرار گيرد.در صورت ضرورت امكان تعديل آن وجود خواهد داشت.البته اين امر به روند بازار و هر گونه تغيير در برنامه توسعه محصولات توريستس بستگي دارد.

 تهيه برنامه ترويج

برنامه ترويج بر پايه ملاحظات چندي تهيه مي شود.از آن جمله اند ؛ استراتژي بازاريابي ،شناخت كانال خاص توزيع در بازاريابي ،فنون ترويج در اختيار و ميزان بودجه . چنين برنامه اي به طور معمول براي دوره اي 3 تا 5 ساله تهيه مي شود.اين برنامه بر حسب سال ،شيوه هاي ترويجي كه بايد به كار روند و ميزان هزينه هاي تخميني مشخص مي شود.هزينه هاي جاري از قبيل هزينه تعمير و نگهداري دفاتر در كشورهاي مبدا گردشگران و دفاتر محلي اطلاع رساني گردشگري به طور معمول در بودجه ترويجي آورده مي شود.مرسوم ترين فنون ترويجي به قرار زير است:

·    تهيه نشريات از قبيل بروشورها ،پوسترها ،نقشه ،كارت پستالها و دفترچه راهنماي دفاتر توريستي و توزيع اين نشريات ميان دفاتر توريستي ،مجريان تورها و گردشگران .

·    تهيه امكانات صوتي و تصويري از قبيل :اسلايد ،فيلم ،نمايشهاي ويديويي براي استفاده در همايشهاي مرتبط با امر سفرو در ديگر برنامه هاي معرفي كننده .

·    آگهي در روزنامه ها ،مجلات ،تلويزيون به منظور آگاهي دادن به گردشگران و آگهي در انتشارات صنعت گردشگري به منظور مطلع ساختن مجريان تورها .

·        شركت در نمايشگاههاي توريستي ، كه اكنون همه ساله در اروپا ، آمريكاي شمالي و شرق آسيا برگزار مي شوند .

·        انجام سفرهاي خاص ترويجي به كشورهاي مبداء تورستها به منظور برقراري تماس با دفاتر توريستي و مجريان تورها .

·        دعوت و پذيرايي از مجريان تورها و عكاسان و نويسندگان در زمينه مسائل سفر .

·    تهيه و نشر كتب راهنما و اطلاعات عمومي درباره ي  منطقه در صورتي كه جهت فروش به صورت تجاري در دسترس مراجعين نباشد . اين كتابها را مي توان به منظور جبران هزينه ي نشر آنها به فروش رسانيد .

بازاريابي انواع تخصصي گردشگري از قبيل ؛ گردشگري مبتني بر سنتها و گردشگري گشتهاي دريايي به دانش و آگاهي و متون ترويجي خاص نيازمند است .

تبليغ در باره ي يك ناحيه و جاذبه هاي و امكانات آن بايد دقيق و مقرون به صحت باشد . اگر امر تبليغ موجب معرفي نادرستي از ناحيه گردد و گردشگران با اين تبليغات نادرست جذب شوند ، اين امر به نارضايتي آنها خواهد انجاميد . در نتيجه گردشگران به دوستان خود توصيه خواهند كرد كه از ناحيه مورد نظر ديدار نكرده و در رسانه هاي عمومي كشورهاي مبداء گردشگران چهره ي نامناسبي از ناحيه معرفي خواهد شد . بر اساس قوانين فعلي حمايت از مصرف كنندگان صنعت گردشگري ، كه اينك در بسياري كشورها پذيرفته شده است ، ارائه اطلاعات نادرست موجب پيگرد قانوني مجريان تورها خواهد شد .

امر تبليغ بايد با هماهنگي نزديك بخشهاي خصوصي و دولتي صورت پذيرد . يك رويه معمول تاسيس يك كميته مشترك تبليغاتي به منظور هماهنگ سازي و اجراي فعاليتهاي تبليغي است . اين كميته به صورت مشترك از سوي بخشهاي دولتي و خصوصي تامين مالي مي گردد . در عين حال بخش خصوصي به تبليغ در مورد مؤسسات خود ادامه مي هد . دولت بايد به منظور تو فيق امر گردشگري بودجه ي مناسبي براي سهم خود در بازاريابي آن تخصيص دهد . همزمان به جهت استفاده كارآمد از منابع مالي موجود فرآيند بازاريابي بايد به دقت برنامه ريزي شود . اغلب در مواردي كه منابع مالي دولتي براي تبليغ با محدوديت هايي مواجه است ، شركتهاي هواپيمايي ملي از طريق دفاتر خارج از كشور خود مي توانند كمك مهمي در امر تبليغ صورت دهند .

تدارك خدمات اطلاع رساني گردشگري

فراهم كردن اطلاعات براي گردشگران قبل و بعد از ورود به مقصد ، يكي از وضايف مهم بازاريابي به شمار مي رود . انواع مختلفي از اطلاعات را بايد ارائه نمود . اطلاعات عمومي در مورد تاريخ ، جغرافيا و فرهنگ ناحيه ، جاذبه ها ، خدمات و امكانات در دسترس و هزينه هاي مربوط آنها ، اطلاعات مربوط به حمل و نقل ، مراكز خريد ، امكانات بهداشتي و پستي ، كنسولگري ها ، سفارتخانه ها و نهادهاي مذهبي و ديگر اطلاعات خاص از آن جمله هستند . همان طور كه در فصل ششم مورد تاكيد قرار گرفت دادن اطلاعات در مورد آداب و رسوم ، نحوه ي پوشش و شئونات رفتاري ، رويه ي انعام دادن و برخي مسائل امنيتي كه بايد آنها را در نظر داشته باشند از اهميت بسياري برخوردار است .

دفاتر اطلاع رساني توريستي بايد در نقاط مناسب ايجاد شده و از نيروي انساني مجرب در آنها استفاده شود . كاركنان دفاتر اطلاع رساني بايد در صورت ضرورت از قابليت كافي در دانستن زبان خارجي برخوردار باشند . در اغلب موارد ايجاد مراكز اطلاع رساني توريستي يك روش موفق به شمار مي رود . مراكز توريستي علاوه بر ارائه اطلاعات ، شامل نمايشگاههايي است و برنامه هاي نمايشي صوتي – تصويري ، نشريات ، اسلايد و ديگر موارد را براي فروش عرضه مي نمايند .


۴ بازديد

گردشگري و آموزش

همتنيدگي گردشگري با امر آموزش در روند دوسويه رويكرد به تمايززدايي پسامدرن بيش از مقاطع زماني ديگر ضروري به نظر مي رسد كه در آن در يك كنشگري بين امر آموزشي و توسعه گردشگري به عنوان يكي از پارامترهاي توسعه همه جانبه شكل مي‏گيرد.شكل گيري ،پايداري وتوسعه گردشگري در هر جامعه نيازمند امر آموزشي مي باشد. درك و شناخت گردشگري و همچنين چگونگي توسعه و پايداري آن نه تنها در گسترش دانش گردشگري براي درك نيازمندي هاي آن بلكه درآموزش زمينه‏هاي موفقيت درپيرامون تجارت گردشگري و همچنين نيازمندي هاي هر جامعه به امر گردشگري نهفته است كه اين خود يك نگرش و رويكرد انساني را به گردشگري ضروري مي سازد(cary,2004,62 ).در اين ميان گردشگري به عنوان يكي از پارامترهاي توسعه و به عنوان يك امر اقتصادي در كنار رويكرد فرهنگي به آن ، وابستگي تام به همتنيدگي با متن هاي فضايي داشته و با بودن ضرايب گردشگر پذيري در اين متن هاي فضايي جذب گردشگر را تسهيل مي كند.رويكرد به پردازش محيط (طبيعي و انساني ) در متن هاي فضايي در زمينه گردشگري خود از يك سو حاصل شناخت و از ديگر سو حاصل پرورش نيروي انساني در چارچوب امر آموزشي مي باشد.نقش برجسته منابع‏انساني در توسعه گردشگري كه ناشي از امر آموزش است مي تواند با رشد مهارتها و دانش ساكنان محلي از آنان در رشد اقتصاد محلي و ملي بهره فراوان برد(تودارو،1367،473).اين درحالي است كه به باور عمومي گردشگري به عنوان يك بخش سبز اقتصادي با آسيب هاي محيطي كمتري همراه مي باشد و نقش بسياري در رشد فعاليت هاي اقتصادي دارد كه خود وابسته به تكنولوژي ساده بوده و گرايش به سمت بهروري از نيروي كار انساني دارد(Alavalapati,2000,189) كه اين خود در روندي از پردازش بنيان هاي آموزشي به سطوحي بهينه در ايفاي نقش توسعه اي پايدار در متن هاي فضايي مي‏انجامد.

  در زمينه شناخت گردشگري ، آموزش گردشگري‏ در دوسويه يك جريان پردازش دانش گردشگري قرار مي گيرد كه از يكسو در تبيين شناخت گردشگري نقش داشته و از ديگر سو چگونگي گردشگري را در فضاي سرزميني و ديگر سرزمين ها باز مي نمايد.آموزش به عنوان پوشش دهنده جمعيت جوان هر سرزمين در پيرامون شناخت امر گردشگري با ضرورت هاي مواجه است. در وهله اول اين جمعيت جوان بنا به پويايي ناشي از سن خود اوقات فراغت بسياري را در پيش رو داشته كه مي توند با شناخت گردشگري بخصوص سرزمين بومي ، ميل به آن را به عنوان گونه‏اي از گذران اوقات فراغت كسب كند و در اين راستانه تنهابا فرهنگ بومي‏آشنا خواهد شد بلكه در رونق گردشگري داخلي به عنوان گونه اي از گردشگري كه نقش كاتاليزور را در پخش درآمد ملي دارد ، سهمي زيادي خواهد داشت.اين در حالي است كه نقش موسسات آموزشي امروزه در ايجاد فرصت هاي لازم براي رشد تواناييهاي فردي و مهارت هاي زندگي و فرهنگ بومي و افزايش اين تواناييها در تمامي زمينه با رويكرد تلفيقي است (سركارآراني،1381 ،184)اين خود شناخت از گردشگري را به وسيله آموزش گردشگري به عنوان بنيان آموزش هر جامعه توجيه مي‏كند.

در اين ميان آموزش گردشگري رويكرد به تامين نيروي انساني لازم براي توسعه گردشگري مي باشد.بر اين مبنا آموزش گردشگري در چارچوب پاسخگويي به تقاضاي گردشگري در زمينه نيروي انساني مورد نياز عمل مي نمايد كه متناسب با نيازهاي واقعي در حال حاضر و در آينده مي باشد.سطوح كلي سرمايه انساني در زمينه گردشگري پيرامون آموزش آن ، براساس تلفيقي از سيستم آموزش گردشگري با تاكيد بر موضوعاتي مانند فرهنگ ، خلاقيت محلي جامعه و مهارت ها و كارايي نيروي كار شكل مي گيرد(رويسي،194،1381).اولين گام در پي ريزي يك نظام آموزش گردشگري ،رويكرد به مديريت كيفيت جامع است كه براساس شناخت نيازها و انتظارات عوامل سيستم يعني فراگيران،مربيان و كارفرمايان ‏شكل مي‏گيرد. درمديريت جامع كيفيت در آموزش گردشگري‏‏كانون توجه ارتقاي مستمر فرايند ها و سيستم ها است كه پايان ناپذير وجستجوگرانه مي‏باشد.

 براي دستيابي به چنين يك نظام آموزش گردشگري پويا براي تامين نيروي انساني در وهله اول بايد زير ساخت ها و بنيان هاي اجتماعي آن را بنا نهاده و براين اساس فرهنگ توسعه گردشگري را وجهي همگاني بخشيد.در اين راستا آموزش گردشگري تبلور عيني را مي يابد كه در آن شناخت و تامين نيروي انساني درهمتيده مي‏باشند.بر اين اساس رويكرد به آموزش گردشگري در راستاي افزايش كيفيت و كميت بايد علاوه برتري عملكردي ،دستيابي‏به اهداف استراتژيك و موفقيت دراز مدت را نيز مدنظر داشته باشد. از اين رو بايد مفهوم ارتقاي مستمر و ابزارهاي آن معرفي و بكار گرفته شود و از طرف ديگر بايد  فرهنگ جاري تغيير داده شود تا تغييرات ناشي ازارتقاي مستمر را پذيرا باشد.

در اين ميان در نظر گرفتن فرايند آموزش گردشگري اولويت بسياري دارد. فرايند آموزش گردشگري ‏شامل  درون داده‏هايي است كه توسط آموزش گردشگري فراهم مي آيدكه در برگيرنده فعاليتهايي است كه در پيرامون تامين نيروي انساني مورد نياز گردشگري‏ انجام مي گيرد كه در اين زمينه ميتوان  به فرايند آموزش گردشگري در قالب فرايند حرفه پذيري اشاره كرد. مديريت فرايندآموزش گردشگري‏ ،مستندسازي ،كنترل تغييرات ،آموزش و مميزي را بر‏عهده دارد.اين خود ضروري مي سازد كه ‏فرايند آموزش گردشگري بايد درست وبه موقع طرح ريزي شود ؛فعاليت هاي آن به طور صحيح انجام گيرد ونتيجه يا نتايج  آن پاسخگوي نيازها وانتظارات فعاليت هاي گردشگري و توسعه آن باشد.اين در حالي است كه آنچه امروزبه عنوان شاخص اصلي فرهنگ توسعه مطرح مي‏شود پرورش انسان توسعه يافته است في الواقع تنها تدوين يك سيستم جديد مبتني بر انسان توسعه يافته مي‏تواند به توسعه پايدار بيانجامد و برپايه اين بينش مدرسه از مديراني بهره مي‏گيرد كه نه تنها با تغيير موافقند بلكه خود منشاتغيير هستند و تئوري مديريت آنها را تحول دائمي ،آموزش مستمر ،خلاقيت ،تكامل و مشاركت  همه فراگيران دانش تشكيل مي‏دهد‏.

شماي كلي اين روند را مي توان در تبلور «اقتصاد آموزش» بازجست كه امروزه علاوه بر آنكه بخش مهمي از« اقتصاد كار»  را تشكيل مي دهد با كمك گرفتن از ساير زير بخش هاي علم اقتصاد در پيوند با آموزش ، نظير اقتصاد بخش عمومي ، اقتصاد رفاه و ساير بخش هاي تخصصي ، به طور مستقل مسير توسعه و تكامل خود را به پيش مي راند(جونز،6،1376).در نظام آموزشي جديد به تحليل اهميت اقتصاد آموزش پيرامون گردشگري به عنوان تسهيل كننده روند اشتغال در اقتصاد كار توجه بسياري مي شود.اين امر به آن سبب شكل مي گيرد كه توانايي تخصصي منابع انساني را كه عبارت از توانايي انتخاب بهترين متغيرهاي ممكن است(عمادزاده،37،1381) را پيرامون گردشگري افزايش دهد. 

بطور كلي تحقيق ، تجزيه و تحليل ، اولويت بندي نيازها و كمبودها در حرفه‏هاي گردشگري تسهيل كننده اجراي نظام آموزش گردشگري ، محتوا و برنامه‏هايي است كه منطبق با انتظارات مورد تقاضاي منابع انساني مي‏باشد(فايوس،106،1379).همچنين مسايل اصلي ديگري نيز كه بايد در آموزش گردشگري مدنظر قرار گيرد طراحي مدرك تحصيلي خاص مورد نياز و انطباق اين آموزش و برنامه هاي آن با محيط مي باشد.اين خود در برگيرنده به كنش پذيري بين گردشگران ، ساكنان محلي و فضاي جغرافيايي وبركنش هاي ناشي از اين كنش پذيري است.از اين رو در آموزش گردشگري  به عنوان پردازش دانش فضايي انسان توليد كننده و انسان مصرف كننده ، بايد بر امر توليد ، توزيع و مصرف و پراكندگي انسان ها در فضاهاي گردشگري تاكيد نمود(فريد،10،1381).

براساس معيارهاي سازمان جهاني گردشگري ، نظام آموزش گردشگري بايد در برگيرنده رعايت اصول زير باشد(فايوس،15،1379):

·        انطباق مهارت‏هايي كه در طول آموزش كسب مي شود با انتظارات و نيازهاي تقاضاي گردشگري

·        ارائه نظام آموزشي گردشگري روزآمد و مرتبط با زمان حاضر

·        تضمين كارآيي فردي و جمعي توسط هماهنگ كردن اهداف آموزشي

·        آشنايي كساني كه متقاضي نظام هاي آموزشي مي باشندكه در واقع قابل دستيابي مي باشد

·        تضمين حداكثر كارآيي از طريق بهينه سازي استفاده از منابع

·        ايجاد هدايت كيفي كه قادر به رفع نقايض موجود باشد و محتواي برنامه هاي آموزشي را روزآمد نمايد.

  


۲ بازديد

اكوتوريسم در ايران

كشور ايران ، سرزميني بسيار متنوع است كه عوامل گوناگوني نظير وضعيت زمين شناسي ، توپوگرافي ، ارتفاع از سطح دريا ، شكل زمين ، عوامل اقليمي و حتي طول وعرض جغرافيايي در تنوع و غناي طبيعت آن مؤثر بوده است . كه به عنوان مثال دامنه ارتفاع از 26- متر تا 5610+ متر ، ودامنه تغييرات دمايي بين شمال غربي كشور 35- درجه سانتي گراد ( در زمستان ) تا 50+ درجه سانتي گراد (در تابستان ) در كرانه هاي خليج فارس ، از آن جمله است . تنوع گلها وپوشش گياهي ،بزرگترين درياچه شور جهان ( درياچه اروميه ) ، بهترين پيستهاي اسكي دنيا با بيش از هفت ماه پوشش برفي قابل استفاده، بيابانها و پهنه هاي كويري وسيع    ( دشت كوير ، لوت ) ، يكي ازبزرگترين درياچه هاي آب شيرين دنيا ( درياچه هامون )، خوش آب وهوا ترين سواحل دنيا در جنوب درياي خزر ، جزاير وسواحل جهانگردي جنوب كشور با آب وهواي بسيار مطلوب در فصل زمستان ، وجود مناطق طبيعي حفاظت شده ، آبشارها ، قنات ها ، وجود 2000 چشمه گرم وسرد معدني كه برروي 350 مورد آن ، مطالعات لازم انجام گرفته است . وجود 148 گونه پستاندار  ، 495 گونه پرنده ، حداقل 250 نوع ماهي ، غارهاي متنوع وبي نظير مانند غار علي صدر در همدان ودهها غار شناخته شده ونشده ديگر در اقصي نقاط ايران ، جنگلهاي طبيعي انبوه و متراكم در شمال غرب ايران ، تالابها ، رودخانه ها ودرياچه ها همراه با 19 موزه درزمينه منابع طبيعي ايران ، تنها گوشه اي از جاذبه هاي طبيعي اين مرز وبوم را تشكيل مي دهد ( زماني فر 1379، 71و72 ) . ايران كشوري است كه به لحاظ جاذبه هاي گردشگري در رديف 10كشور نخست جهان مي‌باشد ولي نام آن حتي در فهرست 80 كشور گردش پذير جهان از نظر ورودي ها ودرآمد موجود نيست ودر مقايسه با كشوري مثل يونان كه سهم گردشگري آن در توليد ناخالص ملي در حدود 46 درصد مي باشد ، سهم گردشگري ايران در توليد ناخالص ملي در حدود 07/0 درصد بوده ودرمقايسه با توليد درآمد سرانه 5/37 دلار براي هرفرد يوناني، گردشگري براي هرفرد ايراني فقط 5/2 دلار عايدات حاصل مي نمايد ( پناهنده وديگران ،  16) اين موارد بيانگر اين است كه گرشگري در ايران به ويژه اكوتوريسم ( كه گزينه شاخص بخش گردشگري مي باشد كه مي تواند توان هاي بالقوه طبيعي و ويژگي‌هاي فرهنگي را به سرمايه هاي بالفعل تبديل نمايد ) ، هنوز جايگاه واقعي خود را نيافته وعلي رغم موقعيت مناسب ومساعد جغرافيايي و وجود مواهب طبيعي وفرهنگي و نظير اينها, درآمد ارزي ايران از اين بابت بسيار ناچيز مي باشد .

ايران علي رغم اينكه از لحاظ ميراث تاريخي و فرهنگي جزء 10 كشور برتر جهان و از لحاظ تنوع زيستي بين 5 كشور جهان قرار دارد، متاسفانه از نظر جذب تعداد گردشگر تا چند سال پيش در رتبه يكصد و بيستم قرار داشته است. با همه توجهات و تلاش هاي صورت گرفته خصوصا در يكسال گذشته ،هنوز راهي بس طولاني و كاري بسيار دشوار براي رسيدن به موقعيت مناسب كشومان از لحاظ توسعه گردشگري را در پيش داريم.براي دستيابي به تعداد دو ميليون گردشگر در پايان برنامه 5 ساله چهارم و رقم 5/1 درصد تعداد گردشگران جهاني در سال 1404 يعني 20 ميليون نفر و دو درصد در آمد در همان سال بيشتر به يك رويا شبيه است تا هدف.

 


۴ بازديد

انواع هتل

 هتل ها را مي توان با توجه به عوامل زير طبقه بندي نمود :

1- از نظر مكان

الف ) هتلهاي مركز شهر  Down Town Hotel

ب ) هتلهاي حومه شهر  Suburban  Hotel

ج ) هتلهاي تفريحي      Resort Hotel

د ) هتلهاي فرودگاهي    Air port Hotel

هـ ) متل ها                M otel’s

 2- از نظر تعداد اتاق

الف) هتلهاي كوچك (تا 25 اتاق )

ب ) هتلهاي متوسط ( از 25 اتاق الي 100 اتاق )

ج ) هتلهاي بزرگ ( از 100 اتاق الي 300 اتاق )

د ) هتلهاي خيلي بزرگ (از 300 اتاق به بالا ) G rand Hotel

 3- از نظر نوع برنامه سرويس دهي

الف ) هتل با طرح آمريكايي  American Plan

ب ) هتل با طرح اروپايي  E uropean Plan

ج ) هتل با طرح كنتيننتال    Continental Plan

د ) هتل با طرح تعديل شده و تغيير يافته آمريكايي  M  odified American Plan

 4- از نظر نوع ميهمان

الف) هتل با ميهمان فاميلي و خانوادگي   Family Guest Hotel

ب) هتل با ميهمان تجاري  Commercial Guest Hotel

ج ) هتل با ميهمان گروهي  Group Guest Hotel

د) هتل با ميهمان درماني (هتل درماني)  Clinical Guest Hotel

 5- از نظر مدت اقامت

الف) هتل ترانزيت  Transidential  Hotel

ب ) هتل پانسيون   Residential  Hotel

ج) هتل نيمه پانسيون   Semi Residential  Hotel

 6- از نظر امكانات موجود

الف) هتل اقتصادي با سرويس محدود  Economy  Limited Service Hotel

ب ) هتل نيمه اقتصادي Semi Economy Hotel

ج ) هتل تمام سوئيت  All suite

د ) هتل درجه يك  First Class Hotel

هـ ) هتل مجلل  Luxary  Hotel

 هتل داخل شهر[1] :

اين نوع هتل ها در مركز شهر و يا با فاصله كمي از مراكز تجاري و اداري و تفريحي واقع شده است . قيمت اين گونه هتلها بدليل واقع بودن آنها در مركز شهر بالا ست و بيشتر مورد استفاده بازرگانان قرار مي گيرند .

 هتل حومه شهر [2]

اين نوع هتلها در حومه شهر ها و در محلي آرام و ساكت واقع شده و قيمت آنها نيز نسبتاً ارزانتر مي باشد . اين هتل ها براي مسافران با بودجه كم و همچنين سازمانهايي كه مي خواهند سمينار ، كنفرانس و برنامه هاي آموزشي داشته باشند و نياز به مكاني ارام دارند بسيار مناسب است .

 هتل هاي تفريحي يا ري زورت هتل

اين هتلها در كنار دريا يا در مناطق خوش آب و هوا و كوهستاني و يا نزديك چشمه هاي آب معدني قرار دارند و بيشتر محل اسكان كساني هستند كه براي گردش و گذراندن تعطيلات مسافرت مي كنند .

هتل هاي تفريحي معمولا داراي حداقل امكانات مورد نياز مي باشند و بيشتر از طرح امريكايي پيروي ميكنند . ( اتاق با سه وعده غذا، صبحانه ، نهار و شام )

 هتلهاي فرودگاهي

هانطوريكه از نام اين هتلها تشخيص است در مجاورت فرودگاهها قرار دارند . وبيشتر مورد استفاده مسافران ترانزيت مي باشند زيرا اكثر اين مسافران با دقت بسيار كمي كه دارند امكان استفاده از هتل هاي داخل شهر برايشان ميسر نيست . قيمت ها در اينجا فقط براي اتاق مي باشد  ( طرح اروپايي )

 متل[3] :

اينها در خارج از شهر و كنار بزرگراه ها قرار دارند وبيشتر مورد استفاده مسافراني هستند كه با وسيله مسافرت مي كنند . قيمت درنظر گرفته شده فقط براي اتاق مي باشد . متل ها معمولا داراي رستوران ، سوپر ماركت و ساندويچ فروشي نيز مي باشند  وسرويس آنها شباهت زيادي به سرويس هتلها دارد .

متلها داراي پمپ بنزين و فضاي سبز مناسب با وسايل تفريحي محدود نيز هستند .

 مسافرخانه ها [4]

كوچك و داراي امكانات اقامتي مختصر از جمله آشپزخانه كوچك و مشترك هستند . مسافرخانه ها شكل ابتدايي هتل هاي مدرن هستند و ممكن است در داخل و يا هر جاي ديگر بيرون از شهر قرار گيرند .

 2ـ طبقه بندي بر اساس تعداد اتاقها :

در اينجا ظرفيت هتل ها  با توجه به تعداد اتاقها ، شاخص اندازه گيري قرار گرفته و معمولا هتلهاي با 25 اتاق يا كمتر را كوچك ، از

 100ـ 25 اتاق را متوسط ، 300 ـ 101 اتاق را بزرگ و هتلهاي بيشتر از 300 اتاق را خيلي بزرگ مي نامند كه امروز از نوع آخر بسيار ديده مي شود .

 3ـ طبقه بندي بر اساس نوع طرح يا برنامه [5]

طرح امريكايي[6] : قيمت در اين طرح شامل اتاق و سه وعده غذا مي باشد

طرح اروپايي : قيمت فقط شامل اتاق است و هزينه غذا بايد جداگانه پرداخت شود

طرح متعادل يا بين المللي[7] : قيمت شامل اتاق و صبحانه است

طرح تعديل يافته امريكايي[8] : قيمت شامل اتاق و دو عده غذا مي باشد .

 4- طبقه بندي بر اساس نوع مهمان :

اغلب در بيان و محاوره از اصطلاحاتي مانند هتل هاي تجاري ، خانوادگي و يا هتل مخصوص گروهها استفاده مي شود ، اين نوع طبقه بندي به بستگي به نوع مهمان دارد.

-        هتل هاي تجاري[9] : بيشتر به بازرگانان سرويس داده و از طرح اروپايي پيروي مي كنند .

-        هتل هاي خانوادگي[10]: بيشتر در شهرهاي توريستي و تفريحي واقع شده و از طرح امريكايي تبعيت مي كنند .

-    هتل هاي گروها[11]: بيشتر مورد استفاده شركت كنندگان در سمينارهاي بزرگ كنفرانس ها ، گروها و نورها مي باشند و از طرح آمريكايي الگو مي گيرند .

-    هتل كلينيك[12]: طرح سازمان و نوع امكانات موجود در اين هتل ها به صورتي است كه بيشتر توسط بيماران و معلولين مورد استفاده قرار مي گيرد .

5- طبقه بندي بر اساس مدت اقامت   LENGTH   OF STAY

در اين طبقه بندي ، هتل ها به سه دسته تقسيم مي شوند .

-هتل هاي ترانزيت[13] : مهمانان معمولاً براي يك روز و گاهي اوقات حتي كمتر از يك روز در اين گونه هتل ها اقامت مي گزينند (مانند هتل هاي اطراف فرودگاه )

 -        پانسيون[14] : ميهمانان با عقد قرار داد اجاره حداقل به مدت يك ماه در آنجا اقامت مي كنند .

-    نيمه پاسيون[15] : داراي هر دو خصوصيات ذكر شده بالاست و مهمانان مي توانند بر حسب نياز مدت اقامت خود را تعيين كنند .

6- طبقه بندي براساس امكانات ارائه شده  Feasibility & Servicing

امكانات موجود يك هتل مي تواند مهمترين ملاك براي طبقه بندي هتل باشد ، برخي از كشورها از سيستم ستاره استفاده مي كنند. مثلاً يك هتل پنج ستاره بايد داراي امكاناتي مانند اتاق هاي مفروش با حمام، دستشوئي، آب گرم و سرد، تهويه مركزي، كانال موسيقي ، كلوپ ورزشي، استخر شنا، امكانات و وسائل ورزشي، مراكز تجاري، رستورانهاي مختلف همراه با سالن پذيرايي و نوشيدني ها و آبميوه ها و كافي شاپ ، رستوران مخصوص و غيره باشد .

اينها فقط تعدادي از معيارهاي لازم به منظور كسب ستاره هستند و هر چه امكانات هتل كمتر باشد تعداد ستاره ها نيز كمتر مي شود كه ممكن است به دلايل زياد از جمله هزينه بالا و نوع فعاليت هتل باشد .

 هتل ها را براساس امكانات ارائه شده مي توان به طريق زير نيز طبقه بندي كرد .

-    هتل هاي اقتصادي يا با سرويس محدود[16]: اين نوع هتل ها داراي حداقل امكانات اقامتي و بهداشتي مورد نياز بوده وقيمت اتاق ها حدودا 45% از هتل هاي درجه يك  كمتر مي باشد . اين هتل ها اتاق را بدون ارائه سرويس غذا و نوشابه مي فروشند و براي صرفه جويي داراي پرسنل كمتري بوده و از بل بوي و دربان استفاده نمي كنند .

-    هتل هاي نيمه اقتصادي[17] : تركيبي از بافت هتل هاي فول سرويس و هتل هاي اقتصادي توام با صرفه جويي در هزينه ها بوده و داراي سالن هاي غذا خوري ، ظاهري زيبا و سرويس و امكاناتي مناسب هستند . گرانترين اتاق هاي اين نوع هتل ها داراي چشم اندازي زيبا و در مكاني راحت و آرام قرار دارند. 

-        تمام سوئيت[18]:در اينجا تمامي اتاق ها از نوع سوئيت مي باشند كه اتاق سوئيت بعداً شرح داده مي شود .

-    هتل هاي درجه يك[19]: هتل هاي تقريبا لوكس با پرسنل كار آزموده و امكانات بسيار خوب براي صرف غذا و نوشابه مي باشند . اين هتل ها معمولا داراي سوئيت هاي لوكس ، دو يا سه رستوران و يك سالن پذيرايي با  نوشيدني و آبميوه مي باشند .

-    هتل هاي مجلل[20]: هتل هاي لوكس يا دو لوكس ناميده مي شوند و داراي بهترين استاندارد در كارائي ، سرويس غذا و نوشابه و راحتي مهمانان مي باشند .

 


[1]  Down town hotels

[2]  Suburban hotels

 [3] Motel

[4]  Inns

[5]  Type of plan

[6]  American plan

[7]  Continertal plan

[8]  Modified American plan

[9]  Commercial

[10]  Family h.

[11]  Group h.

[12]  Clinical

[13]  Fransit

[14]  Residential hotels

[15]  Semi  .R.H

[16] Economy / limiled service (v) hotels

[17]

[18] All  Suit

 [19] Luxury  Hotels 

[20] Fieal-class or executive  hotels


۳ بازديد
به درخواست يكي از بارديدكنندگان آئين نامه زير را در وبلاگ قرار دادم. توصيه من آن است كه دوست عزيز به اداره كل ميراث فرهنگي صنايع دستي و گردشگري استان خود يا اداره تابع آن در شهرستان ها مراجعه نموده و ائين نامه هاي مدنظر خود را تهيه و بعد از مطالعه در مورد كار خويش اقدام نمايد. ائين نامه هاي مربوطه در هر يك از اداره هاي فوق الذكر موجود است. پيرامون سايتي براي دانلود آئين نامه ها من به شخصه اطلاعي ندارم اگر يافتيد آدرس سايت را لطف كنيد تا لينك دهم.

اما آن دوست بازديد كننده كه در رابطه با گردشگري و آموزش سوال كرده اند مي توانند به سايت ماربين اينجا مراجعه نمايند و در رابطه با آموزش و گردشگري مطالبي را جستجو نمايند. 

  

آيين نامه نظارت بر تأسيس و فعاليت دفتر هاي خدمات مسافرت هوايي و جهانگردي

ماده 1 : خدمات مسافرتي به دو نوع تقسيم مي شود :الف ـ تنظيم برنامه مسافرتهاي هوايي به طور مستقيم يا غير مستقيم‌به‌منظور فروش بليت مسافرتهاي هوايي ، ذخيره جا ، با رعايت قوانين و مقرارت و دستورالعمل هاي سازمان .

ب ) انجام خدمات لازم در زمينه ايرانگردي و جهانگردي ، تنظيم مسافرت گروهها و گشتهاي داخلي و خارجي با وسايل زميني ، دريايي ، هوايي و به طور كلي هر گونه فعاليت و خدمات ايرانگردي و جهانگردي با رعايت قوانين و مقرارت و دستورالعملهاي وزارت .

ماده 2‌: الف ) هر شخص حقيقي و حقوقي ، در صورتي كه بخواهد فقط به انجام خدمات مسافرت هوايي مندرج در بند (الف) ماده (2) اقدام نمايد ، بايد با رعايت قانون هواپيمايي كشور ـ مصوب 1328 با اصلاح بعدي ـ و مفاد اين آيين نامه ، پروانه لازم را براي اشتغال از سازمان تحصيل نمايد . ب ) هر شخص حقيقي يا حقوقي در صورتي كه بخواهد فقط به انجام خدمات ايرانگردي و جهانگردي موضوع بند (ب) ماده (2) اين آيين نامه اقدام نمايد ، بايد با رعايت قانون « اهداف و وظايف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي » ـ مصوب 1365 ـ و مفاد اين آيين نامه ، پروانه لازم را براي اشتغال از وزارت تحصيل نمايد .

ماده 3: شرايط عمومي داوطلبان پروانه تاسيس دفتر خدمات مسافرت هوايي و جهانگردي : الف ) تابعيت ايراني .ب) متدين به دين مبين اسلام يا ساير اديان شناخته شده در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران .پ ) داشتن اهليت قانوني ، مشهور نبودن به فساد و نداشتن پيشينه محكوميت كيفري كه موجب سلب حقوق اجتماعي باشد و عدم اعتياد به مواد مخدر . ت ) دارا بودن دست كم ، گواهي كارشناسي .ث ) انجام خدمت نظام وظيفه يا معافيت دايم .

ج ) نداشتن مشاغل يا عضويت در سازمانهايي كه طبق مقررات مربوط موجب تحكيم مباني رژيم گذشته بوده يا ضديت با جمهوري اسلامي ايران تلقي شود . همچنين نداشتن هر گونه پيشينه همكاري با ساواك منحله و گروههاي ملحد ، محارب و غير قانوني . چ ) ارائه محل مناسب براي دفتر خدمات مسافرت هوايي يا جهانگردي كه بتواند در آن به گونه اي شايسته ، فعاليت خود را انجام دهد . مكان ياد شده بايد از نظر موقعيت محل ، مساحت و وسايل كار به تشخيص كميته فني ، مناسب با فعاليتي كه دارنده پروانه بر عهده دارد باشد . ح ) تسليم تضمين قابل قبول از قبيل ضمانت نامه بانكي ـ به مبلغ پنجاه ميليون ( 50.000.000) ريال كه هر سال نيز قابل تمديد باشد ـ در وجه سازمان به منظور حسن انجام كار و تضمين تعهدهاي دارنده پروانه ، مبلغ تضمين به تشخيص كميته فني هر سه سال يكبار با توجه به شاخص قيمتهاي كالاها و خدمات كه از طرف بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران منتشر مي گردد ، تغيير مي يابد و تعيين مي شود .

تبصره 1- ايثارگران براي تأسيس دفتر خدمات مسافرت هوايي يا جهانگردي ، در صورت دارا بودن شرايط مندرج در اين آيين نامه ، حق تقدم دارند .

تبصره 2- داوطلبان بومي براي تأسيس دفترهاي خدمات مسافرت هوايي يا جهانگردي در شهرستانها با شرايط مساوي در اولويت قرار دارند .

تبصره3- اشخاص حقوقي داوطلب تأسيس دفتر خدمات مسافرت هوايي يا جهانگردي بايد داراي شرايط زير باشند :

الف ـ تمام سهام شركت با نام و متعلق به اتباع ايراني باشد . ب ـ اقامتگاه قانوني شركت در ايران باشد .

ماده 4 : تضمين ياد شده در ماده (3) فقط براي پرداخت ديون مورد اختلاف مربوط به شغل دارنده پروانه دفتر خدمات مسافرت هوايي يا جهانگردي به تشخيص كميته فني قابل استفاده مي باشد . در صورتي كه تمام يا قسمتي از تضمين مورد استفاده قرار گيرد ، كميته فني مراتب را به وسيله نامه سفارشي به دارنده پروانه اطلاع خواهد داد . دارنده‌پروانه مكلف است ظرف يك ماه از تاريخ دريافت نامه سفارشي ، تضمين را با اضافه كردن ده درصد ( 10%) مبلغ استفاده شده ، تأمين و تكميل كند .

ماده 5 : اصلاحي مصوب 19/4/1373 – در صورتي كه درخواست كننده پروانه شخص حقيقي باشد بايد دست كم يك نفر را حسب نوع فعاليت به عنوان مدير فني و چنانچه شخص حقوقي باشد ، بايد علاوه بر مدير فني يك نفر را به مدير عالم دفتر خدمات مسافرت هوايي يا جهانگردي ، حسب مورد به سازمان معرفي نمايد .

شرايط مدير عامل و مدير فني به شرح زير مي باشد : تبصره 1- مدير عامل و مدير فني علاوه بر شرايط عمومي بايد داراي شرايط اختصاصي : 1- داراي 25 سال سن بوده2-آشنايي كامل به يكي از زبانهاي خارجي ( ترجيحاً انگليسي ) داشته . 3- حداقل 5 سال سابقه كار مفيد در امور مربوط به ترابري هوايي و جهانگردي و يا گواهينامه فارغ التحصيلي از آموزشگاهها و مدارس حرفه اي خدمات مرتبط با موضوع را داشته باشند . چنانچه فرد متقاضي خود مديريت دفتر خدمات مسافرت هوايي و جهانگردي باشد داشتن شرايط مذكور الزامي است .

تبصره 2 ـ تشخيص و تحقق شرايط مندرج در تبصره (1) اين ماده به عهده كميته فني است .

تبصره 3 ـ جانبازان بيش از 50 درصد جانبازي ، آزادگان ( داراي حداقل 2 سال اسارت ) رزمندگاني كه بيش از 2 سال داوطلبانه در جبهه هاي حق عليه باطل حضور داشته اند و بستگان درجه يك شهدا و مفقودين جنگ تحميلي ( پدر ـ مادر ـ همسر ـ فرزندان ) به شرط گذراندن دوره هاي آموزشي سه گانه ( مقدماتي ـ متوسطه ـ عالي ) از شرط كار مفيد مندرج در تبصره (1) ماده فوق الذكر معاف بوده و مي توانند خود را به عنوان مدير عامل يا مدير فني حسب مورد به سازمان معرفي نمايند .

تبصره 4 ـ در شهرستانهاي درجه (3 و 4 و 5  ) مدير عامل و مدير فني به شرط گذراندن دوره هاي آموزشي فوش بليت ( مقدماتي ـ ‌متوسطه ـ عالي ) از شرط كار مفيد مندرج در تبصره (1) ماده مذكور معاف مي باشند .

تبصره 5 ـ اعضاي هيأت مديره و همچنين صاحبان سهام در مواردي كه متقاضي ، شخصيا حقوقي باشد به شرط داشتن تبصره هاي ( 1) و (3 ) اين ماده مي توانند به عنوان مدير عامل يا مدير فني دفاتر خدمات مسافرت هوايي و جهانگردي تعيين شوند لكن در هر حال يك نفر به دليل اينكه داراي خدمت تمام وقت باشد نمي تواند مديريت عامل يا مديريت فني بيش از يك دفتر خدمات مسافرت هوايي و جهانگردي را همزمان عهده دار باشد .

ماده 6 : اصلاحي مصوب 19/4/1373 ـ هر يك از مديران دفاتر مسافرت هوايي و جهانگردي ( مدير عامل و مدير فني ) كه تمام يا هر يك از شرايط مندرج در ماده (5) و تبصره هاي (1) و (3) و (4) ماده (5) را به تشخيص كميته فني از دست بدهد بعد از يك ماه از تاريخ ابلاغ اخطار كتبي سازمان حسب مورد شخص ديگري كه طبق مقررات اين آئين نامه صلاحيت دارد به جاي او معرفي نشود فعاليتهاي دفاتر مذكور به حالت تعليق در مي آيد و چنانچه طي 3 ماه از تاريخ تعليق تشخص واجد شرايط تعيين نگردد پروانه صادر شده لغو خواهد شد .

ماده 7 : در صورتي كه هر يك از مديران دفترهاي خدمات مسافرت هوايي يا جهانگردي فوت يا تغيير نمايد يا محجور شود يا چنانچه محكوميت مؤثر كيفري كه مستلزم محروميت از تمام يا بعضي از حقوق اجتماعي است پيدا كند ، دارنده پروانه بايد ظرف ده روز ، مورد را به صورت كتبي به سازمان اعلام نموده و ظرف سه ماه از تاريخ فوت يا تغيير يا حجر يا محكوميت مؤثر شخص ديگري را كه داراي شرايط مقرر در اين آيين نامه باشد ، به جاي مدير سابق تعيين و به سازمان معرفي نمايد . ماده 8 : كميته فني هر ماه يك بار براي رسيدگي به موارد مرتبط با بندهاي (الف ) و (ب ) ماده (2) اين آيين نامه در سازمان و براي رسيدگي به موارد مرتبط با بند (پ) ماده (2) اين آيين نامه در وزارت ، تشكيل مي گردد و در صورت لزوم بنا به تشخيص و درخواست كتبي هر يك از اعضاء ، جلسه هاي فوق العاده تشكيل خواهد شد .

تبصره 1ـ مذاكره ها ، تصميمها و صورت جلسه هاي كميته فني محرمانه بوده و در دفتري كه به همين منظور تشكيل مي شود ، ثبت و اراي صادر شده حسب مورد از طريق سازمان يا وزارت به ذينفع و سازمانهاي ذيربط ابلاغ مي شود .

تبصره 2ـ در مورد بند (الف) ماده (2) بند ( ب )ماده (3) نظر موافق وزارت بايد تحصيل گردد. اداره جلسه هاي بندهاي (الف) و (پ) حسب مورد با سازمان وبند (ب) با وزارت مي باشد .

ماده 9 : كميته فني با حضور اعضاء تشكيل مي شود و تصميمهاي كميته فني هنگامي معتبر است كه دست كم دو نفر از اعضاي كميته رأي موافق داده باشند .

تبصره 1ـ همه آراي كميته فني ، قطي و لازم الاجرا است . فقط چنانچه در مورد لغو پروانه رأي صادر شود و رأي صادر شده ، مورد اعتراض دفتر مربوط باشد ، دفتر ياد شده مي تواند ظرف يك ماه از تاريخ ابلاغ كتبي رأي درخواست تجديد نظر كند .

تبصره 2ـ بر حسب مورد و به تشخيص كميته فني از مدير عامل يا مديرفني يا هر دو و كارشناسان صلاحيت دار جهت اداي توضيح ، بدون داشتن حق رأي دعوت به عمل مي آيد .

تبصره 3ـ تعليق يا لغو پروانه دفتر خدمات مسافرت هوايي يا جهانگردي از طريق درج در روزنامه هاي كثير الانتشار به آگاهي عموم خواهد رسيد .

ماده 10 : دفتر خدمات مسافرت هوايي يا جهانگردي در موارد تعليق يا لغو پروانه از تاريخ ابلاغ كتبي رأي ، موظف به اجراي آن مي باشد.

 


۱۷ بازديد

تفاوت هاي  جهانگردي و گردشگري[1]

مهدي سقايي

 

« گرايش به شناخت وجود ندارد ؛ قوه درك‏ در‏خدمت گرايش‏هاي گوناگون است. »(فردريش نيچه)

جهانگردي در دوران سيطره سنت بر ابعاد جوامع انساني بازنمود يك متن فضايي است كه صورتبندي آن ناشي از انگيزه‏هاي متفاوت برخاسته از نظام گفتماني حاكم مي باشد.جهانگردي در راستاي هويت هستي[2]جوامع سنتي ، يكي از شيوه هاي بافتمند از انگيزه‏هاي در هم‏بافته‏اي از تقابل ها و تخالف ها است كه از تضادها و تفاهم‏هاي بين مفاهيم و دال‏هاي فضاي سنتي برخاسته و تبلور عيني مي‏يابد.جهانگردي در عصر سنتي گونه اي از صورتبندي دانايي نظام‏هاي گفتماني است كه به ناشناخته ها ويا ساختارشكني شناخته‏هاي پيشين مي پردازد.از اين رو با شكل دادن و ايجاد تمايز بين وجوه شناخت در ابعاد متغير و به چالش كشيدن دانسته‏هاي نامتعبر به وسيله جهانگردي ، بخصوص پيرامون برون رفتن از معلومات پيشين خطري براي معيارهاي قدرت و امتياز حاكم بر فضاي سنتي را به دنبال داشته است.

جهانگردي در قياس با گردشگري ، هيچ شباهتي را بازنمي‏نمايد.هركدام از اين دو پديده هرچند در پيرامون صورتبندي خود كنش پذيري جغرافيايي را در برمگيرند ولي هريك داراي يكتاگونگي خاص خود در فضاي سنتي و مدرن مي باشند.جهانگردي برآمده از نيازهاي جوامع سنتي در حال تكامل است وبيرون از انگيزه‏هاي فردي قرار دارد.از آن رو كه در جوامع سنتي زندگي شخصي هميشه تابعي از زندگي اشتراكي و جمعي مي باشد و تنها ارزش هاي اشتراكي جامعه سنتي تعيين كننده نوع اعتقاد و ارزش هاي فردي‏اند(صدرنبوي،79،1351) ، جهانگردي نيز به تبع در اين چارچوب قرار مي‏گيرد و به عنوان يك امر اقتصادي ـ اجتماعي ، بازتابنده نيازهاي اشتراكي جوامع مي باشد و از حيطه فردي خارج است. در حالي كه گردشگري در انگيزه فردي و بر پايه فردانيت خاص مدرن شكل مي‏گيرد.سفر در گردشگري امر كاملاً قردي و مربوط به انگيزه هاي شخصي است.

جهانگردي در دراستاي خردورزي سنتي ، بنياني متافيزيكي را در برمي‏گيرد كه در آن انسان سنتي داراي زهد و اهل دوري از دنيا در پي كسب رضايت خداوند مي باشد.هرچند در كنار آن نيز به كسب و كار براي زندگي دنيوي خويش بخصوص در چارچوب بازرگاني مشغول است.در اين ميان مي توان به آداب جهانگردي و سياحت در تمدن اسلامي اشاره كرد كه در آن جهانگردي پاسداشت تفكر متافيزيكي مي باشد:

« و مقصود سياحان جهان دانايي و سياران عالم بينايي آن است كه به تحمل رياضات و مشقات جهان تكميل نفس و تهذيب اخلاق و رويه سير وسلوك و شيوه معاشرت و رسومات معرفت و حكمت و قواعد طريقت از عرفا و حكما و ادبا و پيران راهبر و سالكان آگاه و باخبر ياد گرفته مس وجود خود را از اكسير معارف ، در كامل عيار ساخته و در دارالضرب قبول ، به سكه كمال مسلوك و رايج بازاز اهل سلوك نمايد»(سياح،76،1367)

گردشگري در اين ميان اما در چارچوب تدوين فرد و جامعه و توضيح ديالكتيك آن دو ،پارادايمي نو در گسست با پارادايم امت در انديشه سنتي (طباطبايي،315،1374) و برگذشتن از خردورزي سنتي ، رويكرد به دنياي مادي در پردازش معنايي خود پيرامون تفريح و التذاذ از محيط‏ها و اماكن مختلف براي گذران اوقات فراغت است.تعارض جهانگردي و گردشگري در اين گرهگاه بازنمود يكتاگونگي هريك در دوران مربوط به خود است.فضاي سنتي زايش جهانگردي را تسهيل نمود و فضاي مدرن شكل گيري گردشگري را به عنوان دمي آسودن از محيط پرتراكم مدرنيته را سبب شد.

جهانگردي در جوامع سنتي كه ارتباطات نظامي خاص و متمايز از ديگر فرآيندهاي اجتماعي ندارد ، به عنوان انتقال دهنده حرفه اي اطلاعات معمولاً از خلال سلسله مراتب اجتماعي و يا روابط بين گروههاي خاص جريان يافته و در كنش گري برون متني و بينامتني نقش مهمي را ايفا نمود.اما گردشگري در پيرامون انباشت اطلاعات در پي جذب گردشگران به مكان هاي مختلف به عنوان مقاصد گردشگري با انگيزه التذاذ، رويكردي برون متني و سفر بين دو مكان در چارچوب بازاريابي و برداشت عيني از اطلاعات موجود شكل مي‏گيرد.

جهانگردي در برابر مصائب سفر با قبول آن تاب تحمل از كف نمي دهد و سير سفر را به پنداشت دستآوردي كه مدنظر دارد، پي مي‏گيرد.جهانگردي در فضاي سنتي با تكيه بر نوآوري هاي تكنولوژيكي سنتي كه يراق حركت را تسهيل مي‏كرد،پردازشي را در خرده مقياس ها و‏كلان مقياس ها را در مقاطع زماني متفاوت دربرمي‏گيرد.به گونه‏اي كه انجام يك سفر براي دستآوردهاي آن ، در مقياس ها و زمان هاي مختلف و گاه طولاني را مي طلبد.دستآوردهاي فرعي اين گونه از سفرهاي دراز مدت متكي به تكنولوژي سنتي ، مجموعه‏اي از شناخت‏ها را كه موضوع هيچ آموزش بخصوصي نيست ، پيش مي كشد و در تعامل با جوامع خودي چالش‏هاي را سبب گرديد.سفرنامه به عنوان دستآورد اين سفرها ، عينيت متني اين شناخت ها از تطور تفكري ناشي مي شد كه جهانگردان در طول سفر با آن روبرو شده و تجربه كردند.از آنجا كه فرهنگ سنتي ، فرهنگي است كه در خاطره جمعي شكل گرفته و در راستاي تذكر عينيت مي يافت ، سفرنامه بستري در پيرامون شناخت حاصله ، تذكري را در تعامل با «غير» باز مي نمايد كه در رويكرد‏ي درون فرهنگي از نصحيت كه متكي به شناخت هاي سابق مي باشد را شكل دادند.در اين مورد گلستان سعدي يكي از بهترين نمونه هاي اين كنشگري جهانگردي در پيرامون فرهنگ سنتي مي باشد.

اما گردشگري در چارچوب تكنولوژي مدرن و پسامدرن ، كوتاه زماني براي سفر و كوتاه اقامتي در مكان ، حتي در دوردست ترين نقاط جهان را امكان پذير مي نمايد كه در راستاي تجربه گردشگري و فردانيت خاص آن ، تنها انباشتي از شناخت ثانويه را براي فرد گردشگر به دنبال دارد كه حاصل آن سفرنامه اي يا تعامل با غير براي توجيه پذيري جوامع خودي نيست.بلكه تنها در فرديت گردشگر تبلور عيني مي يابد و كنشگري ميزبان ـ گردشگر را شكل مي‏دهد.

در اين ميان جهانگردي در تمدن مسيحي ، از رنسانس بدين سو و در قالب اكتشافات بزرگ و بهد از آن با گرايش‏هاي امپرياليستي و شرق شناسانه بيشتر پردازش‏گر تسلط بر يك سرزمين مي باشد تا  زمينه ساز شناخت آن و حتي فراتر از آن استعمار مناطق مختلف باشد.جهانگردي در اين راستا برخاسته از كنجكاوي سيري ناپذير تمدن فاوستي ، در تمامي لايه هاي شكل دهنده خود سودا‏گرايي و سود گرايي خاص اين تمدن را باز مي نمايد.بخصوص هنگامي كه تمدن مسيحي با عبور از تفكرات تئولوژيك {ديني ـ مذهبي} با برخورداري از مضامين بيكني تسلط بر ديگر سرزمين‌‌ها و ساكنانش را در قالب جهانگردي پي‌گرفت اين امر عينيت وافري مي يابد. به عنوان مثال مي‌توان به جهانگرداني همچون كريستف كلمب، ماژلان و نظير اينها اشاره كرد كه به هنگام كشف مناطق جديد آن را به نام حكومت و حاكم حامي خود ثبت مي‌كردند.

  سيطره فضايي حاصل از جهانگردي در اين دوران بازنمود انتقال تجربه بحران و در نتيجه آگاهي ناشي از آن بر بنيان هاي ضرورت اقتصادي در ديگر مناطق مي باشد.بدين گونه ايده ها، باورها ، كنش ها و عملكردها در تمدن مسيحي در پيرامون جهانگردي جاي خود را به نظام صورتبندي دانايي جديدي مي دهد كه توليد و سازماندهي آن ، مبين رابطه‏اي نو ميان انسان و طبيعت و چيره شدن آن بر رابطه بين انسان‏ها مي‏باشد.اين خود در رابطه با جهانگردي پردازش مفهوم انسان اقتصادي جديدي است كه كنشگري بيروني او سيطره بر ديگرفضاها را ضروري مي سازد.اين نكته نمي تواند پنهان بماند كه جهانگردي از دوره رنسانس بدين سو ، از يك سو انباشت شناخت و از ديگر سو انباشت سرمايه را در تمدن مسيحي سبب گرديده و تسهيل كنندگي زايش و شكل گيري سرمايه داري تجاري و طبقات بورژوازي را سبب گرديد.

  گردشگري در اين ميان ، نفس كشيدن در اقتصاد درهم تنيده سرمايه داري است كه در عصر مدرن و پست مدرن صورتبندي خاص خود را دارا مي باشد.همتنيدگي گردشگري با سرمايه داري در اين عصر بازنمود تمايززدايي امر اقتصادي و اجتماعي در پردازش انسان مدرن و پسامدرن مي باشد.گردشگري در اين راستا رويكرد به مصرف فضاها دارد كه ناشي از چرخه كسب سود سرمايه داري مي باشد كه در آن تفريح و لذت نقش عمده‏اي در آن ايفا مي كند.

بطوركلي بازنمايي ارتباط گردشگري با جهانگردي عصر سنتي چيزي جز تفكر توجيه‌گر خطي نيست. شكاف عظيمي مابين جهانگردي سنتي به عنوان پديده‌اي جغرافيايي پيرامون شناخت و نتايج حاصل از آن و گردشگري به عنوان پديده‌اي مدرن و جغرافيايي در فضاي اجتماعي كه «رخصتي» است در كشاكش سرمايه‌داري، وجود دارد.جهانگردي رنج سفر بردن، شناختي از ناشناخته‌ها و گسترش دامنه آگاهي در افق‌هاي اسطوره‌اي دين‌شناسانه (دين باوري) و ماوراءالطبيعه است. جهانگردي عشق به سير آفاق وانفس همراه با عشق با دانستن است. هر چند نبايد انگيزه‌هاي ديگر را دست كم گرفت.گردشگري، اما نتيجه مدرنيته است كه در تمايز ميان خانه و محل كار به عنوان شكلي از گذران اوقات فراغت رخ نموده و پيامدهايي را چون سفر، تجربه، تفريح، لذت بردن و سود‌جويي را براي انسان مدرن به ارمغان آورده است.


[1] - اين مقاله در همايش شناخت گردشگري ارائه گرديد.

[2]- Existence