مركز خط توليد دستگاه تصفيه روغن سوخته موتور

مركز خط توليد دستگاه تصفيه روغن سوخته موتور

كتاب اكوسيستم هاي طبيعي و اكوتوريسم با تاكيد بر ايران ، كه توسط دكتر مهدي سقايي و دكتر محمد باقر مسعودي تاليف شده توسط انتشارات مهكامه منتشر شده است.

 

 

اين كتاب جهت استفاده دانشجويان مقطع كارشناسي ارشد در رشته مديريت جهانگردي گرايش برنامه ريزي و توسعه براي دو واحد درسي مديريت اكوسيستم هاي طبيعي و اكوتوريسم، دانشجويان مقطع كارشناسي ارشد در رشته جغرافيا و برنامه ريزي گردشگري با گرايش منطقه اي براي دو واحد درسي اكوسيستم و ميراث طبيعي در برنامه ريزي گردشگري و براي دانشجويان مقطع كارشناسي ارشد در رشته اكوتوريسم در دروس مرتبط نگاشته شده است. اميد است كه اين كتاب بتواند بستر مناسبي را در شناخت و تحليل اكوسيستم هاي طبيعي و اكوتوريسم با نگاهي به ايران براي دانشجويان گردشگري فراههم آورد.

جهت تهيه كتاب با انتشارات مهكامه با شماره 66497050 ـ 66488203 تماس بگيريد


۹ بازديد

موقعيت «جانبدارانه» (advocacy platform): مثبت

اين موقعيت نخستين، به وسيله افراد، شركتها و نهادهايي شكل گرفت كه به گونه اي مستقيم يا غيرمستقيم به دنبال زمينه اقتصادي گردشگري بودند (در اين ميان مي توان به مواردي همچون فعاليتهاي تجاري خصوصي، ارگانهاي دولتي و اتحاديه هاي حرفه اي اشاره كرد). اين گروه هاي علاقمند، اغلب استدلال مي كنند كه گردشگري يك صنعت اشتغال زا است، به بخشهاي بيرون از حوزه اش نيز سود مي رساند، براي بسياري از مناطق و كشورها يك گزينه اقتصادي جديد است، براي اعضاي ثابت جامعه جهاني ارز توليد مي كند، و مواردي ديگر از اين دست. اين گروه ها همچنين براي روشن تر نشان دادن گردشگري، بر ويژگيهايي مانند: گردشگري از محيطهاي طبيعي و ساخته شده به دست بشر حفاظت مي كند، سنتهاي گذشته را زنده نگه مي دارد، برنامه هاي فرهنگي را فعالانه گسترش مي دهد، ارتباطات بين فرهنگي را تسهيل كرده و در پي صلح جهاني است، تأكيد مي كنند. اين ديدگاههاي اقتصادي-اجتماعي هنگامي كه زير چنين نورافكني اي بزرگ مي شوند، توسعه و ترفيع گردشگري را در مقاصد دور و نزديك سرعت مي بخشد.

جدول 1: ديدگاه زمينه جانبدارانه درباره پيامدهاي گردشگري

منافع اقتصادي:

  • مي تواند يك صنعت پر اشتغال باشد كه مشاغل تمام وقت/ پاره وقت/ فصلي/ غيرمهارتي ايجاد مي كند؛
  • مي تواند ارز توليد كند؛
  • مي تواند بر روي زيرساختهاي موجود، بنا شود؛
  • مي تواند با همين توليدات محلي توسعه يابد؛
  • مي تواند توسعه را گسترش دهد؛
  • مي تواند مكمل ساير فعاليتهاي اقتصادي باشد؛
  • درآمد گردشگري مي تواند اثرات ضريب تكاثري داشته باشد.

 

منافع اجتماعي/ فرهنگي

  • مي تواند آموزش را گسترش دهد؛
  • مي تواند تفاهم/صلح بين المللي را ترويج دهد؛
  • مي تواند موانع زباني/ فرهنگي-اجتماعي/ نژادي/ سياسي/ ديني را كاهش دهد؛
  • مي تواند محافظت از ميراث و سنت را تقويت كند؛
  • مي تواند ديدگاه جهاني و عضويت در جامعه جهاني را ترويج كند؛
  • مي تواند باعث قدرداني از فرهنگ خويش شود.

 

موقعيت «هشدارآميز» (cautionary platform): منفي

با گذشت زمان، مشاهدات اتفاقي و به همان اندازه، يافته هاي پژوهشي جدي درباره موضوعات و پيامدهاي گردشگري آغاز كردند به چالش كشيدن موقعيت جانبدارانه. اين صداي تازه كه به سختي تا پيش از دهه 1960 شنيده مي شد، [آنچنان] رشد كرد تا در دهه 1970، يك موقعيت هشدارآميز شد. اعضاي اين جامعه پژوهشي و به ويژه آنهايي (اعم از  خصوصي يا دولتي كه علاقمند به حفظ فرهنگ و طبيعت بودند، در شكل دادن به اين موقعيت هشدار دهنده يا آماده باش دخيل بودند. پيام آنها به زيانهاي افتصادي محدود نمي شد، [بلكه] بحث مي كرد كه اين صنعت مشاغل فصلي و غيرماهرانه ايجاد مي كند، تنها به شركتهاي بزرگ و بنگاههاي تجاري سود مي رساند، به منابع طبيعي و مناظر آسيب مي رساند، مردمان و فرهنگهاي شان را كالايي مي كند [بحث كالايي شدن فرهنگ يا Cultural Commoditization] و ساختار جوامع ميزبان را نيز به هم مي زند. امروزه اين موقعيت دوم، از رد كردن بدون درنگ موقعيت اوليه [جانبدارانه] به سوي اعلام محاسبه شده و دقيق درباره پيامدهاي ناخوشايند گردشگري تغيير موضع داده است.

جدول شماره 2: ديدگاه هاي زمينه هشدارآميز درباره نتايج گردشگري:

هزينه هاي اقتصادي:

  • مي تواند باعث تورم شود؛
  • [پول به دست آمده از گردشگري] مي تواند خيلي زود از چرخه اقتصادي شود؛
  • مي تواند فصلي بوده و به بيكاري كمك كند؛
  • مي تواند به تغييرات/ شايعات/ شيوع بيماري ها/ نوسانات اقتصادي حساس باشد؛
  • مي تواند منتج به توسعه اقتصادي نامتوازن شود؛
  • مي تواند وابستگي خارجي [به كشورهاي گردشگر فرست] ايجاد كند؛
  • مي تواند اثر نمايشي [demonstration effects: الگوپذيري بوميان از رفتارهاي مصرفي گردشگران] را افزايش دهد؛
  • مي تواند منابع را از بين برده و آلودگي بصري ايجاد كند.

 

هزينه هاي اقتصادي-اجتماعي

  • مي تواند در عدم فهم متقابل، نقش داشته باشد؛
  • مي تواند [رفتارهاي يك نفر را] تعميم سازي كند؛
  • مي تواند به سمت بيگانه ترسي سوق دهد؛
  • مي تواند منتج به آلودگي هاي اجتماعي شود؛
  • مي تواند اجتماع/ فرهنگ/ دين و هنرها را تجاري كند؛
  • مي تواند ساختارهاي خانوادگي را تهديد كند؛
  • مي تواند در فحشا نقش داشته باشد؛
  • مي تواند برخي جرائم را افزايش دهد؛
  • مي تواند برخي تضادها را در جامعه محلي، تحريك كند.

 

پيروان اين دو ديدگاه هنوز حرف خودشان را مي زنند. با وجودي كه زير يك پرچم سازماندهي شده يا صداي متحد قرار ندارند، [اما] مجادلات بين آنها كه در دهه 1970 در اوج خودش بود، اجتناب ناپذير است. اين برخوردها اغلب ناشي از احساساتي است كه شامل تبادل ديدگاهها و مواضع مخالف، و به همان اندازه هم انتقادات تند و تيز طرفين از يكديگر است. براي هر ادعايي از جانب موقعيت جانبدارانه، يك دعوي متقابل از سوي موقعيت هشدارآميز نيز وجود دارد. وضعيتي كه به طور بالقوه به يك گفتمان و ديالوگ نتيجه بخش، منتج نمي شود.

موقعيت «سازگارانه» (adaptancy platform): چگونگي

از آنجايي كه دو قطبي كردن گفتمان بين موقعيت جانبدارانه و هشدارآميز، به طور اساسي با پيامدهاي اين صنعت سر و كار داشت، [بنابراين] مي شد بحث كرد كه برخي از اشكال گردشگري جايگزين يا انواع سازگار گردشگري، پيامدهاي منفي كمتر يا محدودتري از گزينه هاي ديگر دارند. بنابراين توجهات به تدريج به سمت اشكال جايگزين توسعه [گردشگري] كشيده شد. اين موضوع انگيزه اي شد براي شكل گيري موقعيت سومي در دهه 1980: موقعيت سازگارانه.

مسلح [و مسلط] بودن به ديدگاه هاي نخستين، اين موقعيت سوم را به گونه اي ظاهر ساخت كه از آن اشكالي كه به ويژه نسبت به جوامع ميزبان و محيطهاي فرهنگي-اجتماعي، طبيعي و دست سازشان مسئول بود، طرفداري كرده و در همان زمان، براي گردشگران گزينه هاي تازه و تجربيات باارزشي فراهم مي كرد. اين راهبردهاي تجويزشده، در طيف متنوعي همچون گردشگري كشاورزي [agritourism]، گردشگري مناسب [appropriate tourism]، گردشگري اجتماع-محور [community-based tourism]، گردشگري كنترل شده [controlled tourism]، گردشگري كلبه اي [cottage tourism اشاره به گردشگري در مقياس كوچك با امكاناتي چون هتلها و رستورانهاي كوچك دارد]، گردشگري فرهنگي يا قومي [cultural or ethnic tourism]، اكوتوريسم [ecotourism اشاره به گردشگري پايدار و سبز دارد]، گردشگري مزرعه [farm tourism]، گردشگري سبز [green tourism]، گردشگري بومي [indigenous tourism]، گردشگري در بافت فرهنگي [lifeseeing tourism]، گردشگري طبيعي [nature tourism]، شبه گردشگري [paratourism اشاره به رفتارهايي گردشگرگونه –همچون حضور كوتاه مدت در هتل- دارد كه در فاصله اي نزديك به خانه صورت مي گيرد]، گردشگري مسئول [responsible tourism]، گردشگري روستايي [rural tourism]، گردشگري خردمندانه [sensible tourism]، گردشگري كوچك مقياس [small-scale tourismبا ايجاد هتلها و رستورانهاي كوچك]، گردشگري نرم [soft tourismمخالف گردشگري سخت و انبوه] و گردشگري پايدار [sustainable tourism]، اين ليست همچنان در حال گسترده تر شدن است؛ با «گردشگري نه!» [no tourism] كه حتي به مثابه يك جايگزين براي خودش ناميده مي شود.

به طور كلي، موقعيت سازگارانه بحث مي كند كه اين اشكال، جامعه-محور هستند، منابع محلي را به خدمت مي گيرند، مديريت شان نسبتاً ساده تر است، آسيب زا نيستند، به گروههاي ميزبان و ميهمان به يكسان سود مي رسانند و حتي روابط بين اين دو گروه را بهبود مي بخشند.

موقعيت «دانش-بنياد» (knowledge-based platform): چرايي

اين موقعيت هاي جمعي جانبدارانه، هشدارآميز و سازگارانه، اساساً از دل شرايط و نيروهايي به وجود آمدند كه برخي پيشرفتهاي نظري درباره گردشگري را نيز پرورش دادند. ابتدا فارغ از موقعيت ها، درباره گردشگري اين تأييد همگاني و به رسميت شناختن به وجود آمد كه يك صنعت بزرگ دنياست كه براي ميليونها گردشگر به طور روزانه تسهيلات فراهم مي كند، و هم گردشگري و هم گردشگران باقي خواهند ماند. دوم، هر توسعه اي (كه گردشگري هم بخشي از آن است) دگرگونيها و پيامدهاي خواسته و ناخواسته اي را ايجاد مي كند؛ [اما] آنچه بايد اهميت داشته باشد، رابطه بين هزينه و سود است. سوم، كانون مشترك زمينه هاي جانبدارانه و هشدارآميز درباره پيامدها، و كانون مشترك زمينه سازگارانه درباره اشكال توسعه، تنها يك ديدگاه محدود يا نيمه كاره را نشان مي دهد. چهارم، بنابراين اگر گردشگري را (براي فهم كاركردها و ساختارهاي زيرين اش) همچون يك كل يا سيستم در نظر بگيريم، چنين امري به چارچوب بندي دانش در اين حوزه كمك خواهد كرد. در واقع به توسعه پيش روي طرح ريزي تئوريك پديده اي كه اكنون دارد به نهادي جهاني بدل مي شود و تجارتي كه به فراصنعت تبديل مي شود، ياري مي رساند. اين شايسته بينش هايي به هم پيوسته، مداوم و تحليلي است كه موقعيت چهارم، يعني زمينه دانش-بنياد در دهه پاياني سده بيستم [در آن قالب] ظاهر شد.

اين موقعيت پاياني، اساساً توسط جامعه دانشگاهي و پژوهشي اشغال شد؛ كه موقعيت خودش را كه در همان زمان بر سه موقعيت قبلي چيره شده بود، بر يك نهاد علمي استوار ساخت. براي اين ديدگاه ميانه رو، اين بينش برگرفته از دانش، بدون هيچ پيش داوري، از غالب شدن دستيابي هاي برنامه ريزي شده (و نه از سر احساس و بدون برنامه) بر ديگر ديدگاه ها حمايت مي كرد. وانگهي، مطالعات نظام مند بر روي ساختار خود گردشگري، آنرا در قالب حوزه هاي مختلفي از بررسي و رشته [هاي تخصصي] منظم كرد؛ جايگاهش را در اين حوزه ميان رشته اي بزرگ كه آنرا ايجاد كرده و ياري رسانده بود مشخص كرد؛ كاركردهايش را در سطوح فردي، گروهي، شركتي، دولتي و سيستمي به مولفه هاي هويتي اي كه از آن تأثير پذيرفته يا بر آن تأثير مي گذارند بررسي كرد، و... . همه اين موارد، ارائه يك ديدگاه كل نگر درباره گردشگري را در پي داشت (و نه فقط اشكال و پيامدهايش را). هدف اصلي، صورت بندي بدنه علمي دانش گردشگري است.

با اين توسعه هاي هاي متوالي كه اغلب بطور همزمان انجام مي شد، اولين تعاريف از گردشگري عموماً و به طور پيوسته مرتبط با ميزان مسافت طي شده، دلايل انجام سفر و ميزان پول هزينه شده  پرورانده مي شود (موارد معمولي [مورد بررسي] در گرايش جانبدارانه). چنين تغييري مناسب چارچوب بندي ديدگاه كل نگر بود كه از ميان ساير چيزها، شامل جذب گردشگر و سيستمهاي پذيرايي، وابستگي متقابل اين دو به يكديگر، و همه متون و زمينه هايي است كه آنها را پويا مي كند. براي نمونه، گردشگري ممكن است به عنوان مطالعه مردمي كه از سكونتگاه عادي خود دورند، شبكه ها و تجهيزات توريستي، عرصه هاي معمولي (محل سكونت) و غيرمعمولي (مسافرتي) زندگي، و روابط منطقي بين آنها تعريف شود. اين تعريف و مواردي كه اخيراً بيان شده، تعمّداً از آن انديشه اوليه اي نشأت گرفته كه اساساً از سنجش حجم ترافيك گردشگري يا دامنه اقتصادي اش به سوي يك ديدگاه جايگزيني ديگر سوق يافته است؛ ديدگاهي كه گردشگري را همچون يك سيستم كلي اي مي ديد كه اقتصاد تنها يكي از ابعاد سازنده مهم آن است. چنين تلاشهاي سيستماتيكي بي ترديد در سده بيست و يكم نيز، با هدف تعالي بخشيدن بيشتر به اين تعاريف و برداشت كل نگر از گردشگري به مثابه زمينه دانشگاهي اين بررسي ها، تداوم خواهد يافت. در حال حاضر، اين شاكله و جهت گيري در مرحله استوار شدن است: كار زمينه دانش-بنياد، ارام آرام رسيدن به نقطه اوج است.

رويكردهاي جانبدارانه، مخالف، سازگارانه و دانش-بنيان روي هم رفته، نماي كلي اي از شكل گيري و دگرگوني بينش ها درباره گردشگري را نشان مي دهند. اما آنچه در اين طرح كلي دور از چشم مانده، شرايط خاصي (همچون تسهيل گران و كارگزاران تغيير) است كه به اين تحول و توسعه دانش گردشگري ياري مي رساند. يك بازنگري در فرايند علمي شدن اين دانش، نشان مي دهد كه گردشگري امروزه تقريباً همه ويژگي ها و ابزارهايي را كه به طور خاص با حوزه هاي رسمي تر تحقيق و بررسي مرتبط باشد، داراست.

گردشگري به مثابه موضوعي دانشگاهي

آنچنانكه از بحث نمايان است، علاقه جامعه دانشگاهي به پژوهش با گذشت زمان رشد پيدا كرد. اما پژوهش يك جنبه ارزشمند از جهان دانشگاهي است و آموزش جنبه ديگر است. بسياري از دانشگاه ها به تدريج ارائه آموزش در [حوزه] گردشگري را گسترش داده اند. در آغاز اين سده، چندين دانشگاه اروپايي كرسي هاي حرفه اي در حوزه گردشگري برپا كرده اند. دانشگاه هاي ايالات متحده و ديگر جاها، [ارزش] گردشگري را خيلي ديرتر كشف كردند. در آغاز، برنامه هاي مديريت هتل بود كه باعث شد گردشگري به برنامه هاي درسي شان افزوده شود. بلافاصله پس از آن، گردشگري به برنامه ها و دانشكده هاي بازرگاني، اوقات فراغت، تفريح و حتي علوم اجتماعي نيز وارد شد. امروزه محدوده ارائه اين موضوع از يك تك درس تا [موضوعات و محدوده هاي] ريز و درشت در گردشگري در هر دو سطح كارشناسي و كارشناسي ارشد گسترش يافته است. به طور قابل توجهي، تعداد دانشگاههايي كه مدارج پيشرفته گردشگري را ارائه مي دهند در حال رشد است. چندين سال است كه برخي از دانشگاه ها در سراسر جهان، حتي برنامه هاي مقاطع دكترايي كه از قبل داشتند را به حوزه هاي همچون آموزش، اوقات فراغت و برنامه ريزي شهري/منطقه اي كه شامل گردشگري بشود نيز گسترش دادند، البته با تعدادي ظرفيت جداگانه در مقطع دكتراي گردشگري. بررسي برنامه هاي مقاطع تحصيلي و پايان نامه هاي نوشته شده در حوزه گردشگري نشان مي دهد كه اين حوزه ي حقيقتاً ميان رشته اي، در هر دو بخش آموزش و پژوهش در حال شناخته شدن و مطرح شدن در فضاي دانشگاهي است. اما اين پيشرفتها در محيطي ايزوله صورت نمي گيرد؛ عوامل و شرايط تغيير نيز حضور دارند.

نشريات پژوهشي:

نقش علمي اي كه نشريات پژوهشي در حوزه هاي مخصوص به خودشان بازي مي كنند، نيازي به گفتن ندارد. در گردشگري چندين مورد نشريه وجود دارد؛ برخي قديمي و برخي جديد. در شمال آمريكا: نشريه پژوهش سفر (Journal of Travel Research)، تحليل هاي گردشگري (Tourism Analyses)؛ نشريه پژوهش هاي گردشگري (Annals of Tourism Research)؛ گردشگري، فرهنگ و ارتباطات (Tourism, Culture & Communication)؛ در اروپا: بررسي گردشگر و مديريت گردشگري (The Tourist Review and Tourism Management)؛ در آسيا: پژوهش سرگرمي گردشگري (Tourism Recreation Research)؛ و نشريه آسيا-اقيانوسيه پژوهش گردشگري (Asia Pacific Journal of Tourism Research)؛ در اقيانوسيه جنوبي: نشريه مطالعات گردشگري و بررسي گردشگري اقيانوسيه (The Journal of Tourism Studies and Pacific Tourism Review). اينها تنها نمونه كوچكي از نشريات ادواري انگليسي زبان است. امروزه [منظور سال 2001 است كه اين مقاله نوشته شد] تعداد نشريات دانشگاهي انگليسي زبان در حوزه هتلداري، گردشگري و اوقات فراغت حدود 40 مورد است. در حالي كه هر كدام با حوزه گسترده ديدگاهها و مضامين اش، هدفش پرداختن به موضوعات محدود و تخصصي است، آنها گزچه اين دانش را ساختار مي دهند، اما [به طور همزمان] به وسيله تلاشهاي پژوهشي اجتماعات بين رشته اي دانشگاهيان ساختار مي يابند؛ دانشگاهياني كه همكاري هاي شان در شيوه ها و موضوعات ديگري در گردشگري نيز صورت مي گيرد. مباحث ويژه اين نشريات، هر چند وقت يكبار بر موضوعات خاص، ديدگاههاي جديدي را به وجود مي آورد كه باعث تقويت ارتباط گردشگري با ديگر حوزه هاي بررسي مي شود (شكل 1-2).

كتب منتشره

نظم بي چون و چرايي كه در انتشار نشريات برقرار است، تداوم همكاري هاي پژوهشي را تضمين مي كند. از خلال آنها، يافته ها سريعتر و به ميزان بيشتري نمايان شده و بنابراين اطلاعات به روزتري را شامل مي شود. تداوم فزاينده و مستمر اين دانش، قوت قلبي دوباره مي دهد. اما كتابها، تك نگاريها، كتب مرجع و ديگر منتشر شده ها در خدمت همان اهداف اند و مشاركت شان در پيشبرد اين دانش فوق العاده مهم است. تعداد اين كتب در دهه 1960 ناچيز بود، در دهه 1970 نمايان تر شد، در دهه 1980 باز هم بيشتر شد، و از دهه 1990 تاكنون نيز دهه فراواني بود. از ميان مشهورترين ناشران بين المللي، برخي شان حتي متعهد به مجموعه كتابهاي موضوعي در حوزه گردشگري شدند. بعدها به دليل اين تداوم موضوعي، دوباره اين اطمينان به وجود آمد كه اين نوع نظم با فرايند افزايش نشريات، مرتبط است. كتب تك جلدي و يا مجموعه ها، به موازات كتب مرجع اصلي (همچون دائره المعارف گردشگري. جعفري: 2000) از جمله فعاليتهاي مهمي هستند كه مشتركاً توسط دانشگاهيان سراسر دنيا توسعه يافته است.

گروههاي پژوهشي و دانشگاهي

هنوز يك نيروي شكل يافته.درحال شكل گيري براي فرايند علمي شدن، شكل گيري گروههاي پژوهشي ذي نفوذي است كه در ابعاد مختلف، با شيوه هاي اجرايي متنوع كار مي كنند. در گردشگري، تعداد چنين گروههايي زياد نيست؛ اغلب شان اعضاي انجمنهايي با موضوعات و اهداف مشترك اند. براي تقويت تلاشهاي موجود و دستاوردهاي پزوهش، همچون آنهايي كه در 1951 با انجمن بين المللي كارشناسان دانش گردشگري (Association Internationale d'Experts Scientifiques du Tourisme) و در 1970 با سازماندهي دوباره انجمن پژوهش سفر و گردشگري (Travel and Tourism Research Association) آغاز شده بود، ايده «دانشگاه گردشگري» با تشكيل آكادمي بين المللي براي مطالعه گردشگري (International Academy for the Study of Tourism) در 1988 تحقق يافت. اين آكادمي با اعضايش كه از حوزه هاي بسياري آمده بودند كه در شكل 1-2 نشان داده شده است، به طور طبيعي بدنه اي است متعهد به زمينه دانش-بنيان، و بنابراين مستقيماً به موضوع اين مقاله مرتبط است؛ از اين رو، ابزارها و وسايل تخصصي ديگري نيز مطرح است.

نيروهاي عملياتي

در دهه هاي جاري، دولتها اهميت گردشگري را به رسميت شناخته اند. هرچند علت اصلي اش توانمندي هاي اقتصادي گردشگري بود (زمينه جانبدارانه). با اين وجود اين موضع اقتصادي، تصوير خود را در محافل كوچك و بزرگ، و خصوصي و دولتي گسترش داده است. همين موضع اقتصادي است كه مي تواند توضيح دهد چرا برخي از انگيزه هاي فعاليت در مواردي كه قبلاً اشاره شد، به وجود آمده است. فراتر از اين، همچون گروه ديگري از نيروها يا پيشرفتهايي كه به علمي شدن گردشگري كمك كردند، بايد به آثار و كاركردهاي آن گروه از سازمانهايي كه در گردشگري هستند يا ارتباط تنگاتنگي با آن به عنوان يك تجارت دارند، اذعان كرد. البته چنين سازمانهايي بسيار زيادند و از سطوح محلي تا بين المللي دسته بندي مي شوند. مهمترين آنها سازمان جهاني گردشگري (World Tourism Organization) است؛ يك آژانس بين دولتيِ وابسته به سازمان ملل. در حالي كه هدف غايي اين سازمان مي تواند معرفي گردشگري به عنوان يك كسب و كار باشد (و بنابراين با زمينه جانبدارانه مرتبط است)، در طول ساليان اخير گامهاي بلندي در به رسميت شناختن و گسترش پژوهش و آموزش گردشگري برداشته است. اين تعهد اخيرش به مورد دوم [آموزش]، از جمله برقراري روابط رسمي با پانزده دانشگاه در اروپا و يا ديگر نقاط، به اين موضوع اشاره دارد.

همايش هاي گردشگري

هنوز مجموعه ديگري از عوامل فعال و دگرگوني مثبت [پيشرفت] اين جريان علمي شدن [باقي مانده و آن]، همايش ها يا نشستهايي است كه به وسيله بسياري از انجمنها و گروههاي مرتبط سازمان دهي مي شود؛ به ويژه آنهايي كه به پژوهش و دانش در حوزه هاي تخصصي شان مربوط اند. بدين ترتيب، اهميت اين كنفرانسها كه به وسيله انجمنها يا نهادهاي گردشگري سازمان دهي مي شود، لازم است كه به رسميت شناخته شود. اين همايشها پژوهشگران و كارشناسان صنعت/خدمات [گردشگري] را با تنوع رشته اي و سوابق گوناگون گرد هم مي آورد. گزارش برخي همايشها كه در نشريات منتشر مي شود، درباره اين موضوع صحبت كرده است. سوابق و گزارش هاي اين كنفرانسها، خود گفتمان گردشگري است كه در رأس همايشها حفظ مي شود. تلاشهاي انجمنهاي انسان شناسي، جغرافي و جامعه شناسي و همينطور دانشگاهها باياين نقش را تأييد كند.


۵ بازديد

به مجردي كه گردشگران اقدام به مسافرت مي‌نمايند مجموعه‌اي از فعل و انفعالات اقتصادي شروع مي‌شود. اين فعاليت، عوامل گوناگون توليد را به خدمت گرفته و با طيف وسيعي از فعاليت‌ها در ارتباط است. در اين صنعت جاذبه‌ها، تسهيلات و خدمات رفاهي به عنوان كالا به گردشگر عرضه شده و نياز آنها به ديدار از منطقه و جاذبه­هاي آن به عنوان تقاضا به شمار مي‌رود (معصومي،1385). يعني خروج گردشگر از منطقه بسوي ساير مناطق و كشورها بعنوان تقاضا براي كالاهاي موجود در خارج از منطقه بوده و خروج ارز و پول را به دنبال خواهد داشت. ورود گردشگران به منطقه نيز به منزله تزريقي است كه بر اقتصاد آن منطقه منظور مي‌گردد. به عبارتي خروج گردشگران از منطقه بسوي ساير نقاط، مشابه وارد كردن كالاهاست و در مورد كشورها و مناطقي كه مورد بازديد قرار مي‌گيرند، صادرات كالا مفهوم پيدا مي‌كند (كيانمهر،1372). با اين تفاوت كه در اين صنعت مصرف‌كننده كالا (گردشگر) خود به منطقه ارائه دهندة كالا و خدمات مراجعه مي‌كند به اين دليل پرداخت‌ها بر خلاف صادرات معمول كالا همواره همسو با جريان سفر گردشگران مي‌باشد (صباغ كرماني،1375).در حوزة اقتصاد گردشگري، مي‌توان پرسيد كه چرا افراد مسافرت به مكان خاصي را به جاي مكان ديگري انتخاب كرده، يا آنكه ترجيح مي‌دهند به جاي مسافرت در خانة خود باشند و يا اينكه چرا فردي تصميم به مصرف (يا سرمايه‌گذاري) پول خود براي مسافرت مي‌گيرد؟

مطالعاتي كه تاكنون در رابطه با مفاهيم اقتصادي گردشگري صورت گرفته، بسيار نا‏متوازن است؛ به طوري‌كه اغلب پژوهش‌هاي انجام شده، بر موضوعاتي نظير تقاضاي گردشگري، پيش­بيني نوسانات تقاضا و اثرات تكاثري گردشگري بر ساير حوزه­هاي اقتصادي، متمركز بوده و مي‌توان گفت كه از بررسي ساير ابعاد اقتصادي گردشگري، غفلت شده است. تقاضا و هزينه­هاي گردشگري در بسياري از مقاصد، مورد مطالعه قرار گرفته است. برخلاف ادبيات نسبتاً غني كه در مورد تقاضاي گردشگري و روش­هاي مختلف پيش­بيني آن، وجود دارد، به بعد عرضه، در مطالعات اقتصاد گردشگري، كمتر توجه شده است. پژوهش­هايي كه در مورد ساختار توليد و ارائه خدمات گردشگري انجام گرفته، تا حدودي به بررسي عرضه محصولات و خدمات گردشگري پرداخته اند.

مطالعه­ي اقتصاد گردشگري به معناي بررسي موضوعاتي همچون تقاضا، بنگاه­ها و بازارها، وابستگي‌ها و تعاملات بين‌المللي آن­ها، عرضه و ساختارهاي بازار، قيمت­گذاري و محاسبه ارزش افزوده فعاليت­هاي گردشگري و بطور كلي مطالعه تمامي ابعاد، اثرات، نتايج و عوامل اقتصادي مؤثر بر صنعت گردشگري مي‌باشد (استبلر و همكاران[1]،2010).

بنا به تعريف لاندبرگ اقتصاد گردشگري ميزان مسافرت­ها و تبعات و اثرات اقتصادي آنها را اعم از مستقيم، غيرمستقيم و القايي مورد سنجش و اندازه­گيري قرار مي­دهد (لاندبرگ،1383). آدريان بول نيز معتقد است كه علم اقتصاد در بسياري از حوزه­ها نقش ايفا مي­كند، بويژه در آنجا كه لازم است اثرات اقتصادي و اقدامات مربوط به كنترل آثار گردشگري و نيروهاي بازار كه تقاضاي گردشگران را به عرضه و كالاهاي گردشگري، مرتبط مي­كنند مورد تحليل قرار گيرند. هم چنين، از يك طرف توجه به رابطه متقابل علم اقتصاد با جامعه­شناسي، روان­شناسي و جغرافياي گردشگري اهميت دارد و از طرف ديگر، علم اقتصاد در برنامه­ريزي، مديريت و بازاريابي سازمان­ها و مقصدهاي سفر و گردشگري نقشي بر عهده دارد(بول[2]،1995). اقتصاد خرد نيز كه شاخه‌اي از علم اقتصاد است، به مطالعه ي نحوه­ي گزينش واحدهاي خاص اقتصادي از جمله هتل­ها، متل­ها، رستوران­ها، خطوط هواپيمايي و ديگر بخش­هاي گردشگري مي­پردازد و اقتصاد كلان به مطالعه پديده­هاي كلان مقياس اجتماعي، بالاخص مخارج كل گردشگري، ضريب تكاثري و ديگر آثار كلان اقتصاد گردشگري مي‌پردازد (لاندبرگ،1383).

اقتصاددانان، گردشگري را از نظر عرضه و تقاضا، تراز پرداخت‌ها، مبادلات خارجي، اشتغال، درآمد ملي و آينده‌نگري اقتصادي و ساير موضوعات مورد بررسي قرار مي‌دهند (معصومي،1385) و عوامل گوناگوني نيز در ميزان تاثير گردشگري بر اقتصاد يك جامعه تأثير دارند. عمده‌ترين اين عوامل عبارتند از:

  • كيفيت امكانات و جاذبه‌هاي گردشگري
  • ميزان اشتغال خارجيان در مشاغل كليدي صنعت گردشگري
  • ميزان مدت از سال كه جاذبه‌ها آماده پاسخگويي به تقاضا براي بازديد هستند (درجه فصلي بودن گردشگري).
  • ميزان ستانده از پرداخت‌ها و هزينه‌ها براي گردشگري.
  • درصد مالكيت مليت‌هاي خارجي.
  • اندازه اقتصاد ملي در مقصد.
  • مشاركت دولت در تدارك زيرساخت‌هاي صنعت گردشگري و ايجاد انگيزه ها.
  • سطح توسعه جامعه مقصد.
  • مقدار مخارج گردشگري خارجي در مقصد (لي[3]، 1988).
ماخذ : فرزين ، محد رضا و نصيري، مهري (1392) اقتصاد و گردشگري، كانون هماهنگي دانش و صنعت گردشگري، دانشگاه علامه طباطبايي

[1]- Stabler

[2]- Bull

[3]-  Lea


۹ بازديد

گردشگري به‌عنوان يكي از مهمترين پديده‌هاي هزاره سوم، طي نيم قرن گذشته با رشد تصاعد گونه خود تأثير بسزايي در رشد و پويايي اقتصادي و تبادلات فرهنگي كشورها داشته است. به‌طوري‌كه بسياري از صاحب‌نظران، قرن حاضر را قرن گردشگري نام نهاده‌اند. توجه به مقوله گردشگري زماني مهمتر جلوه مي‌كند كه براساس آمارهاي موجود، صنعت گردشگري امروزه به‌عنوان دومين منبع درآمد بيش از 49 كشور در حال توسعه به حساب مي‌آيد و راهبردي است براي افزايش درآمد و فقرزدايي اين كشورها. براساس پيش‌بيني سازمان جهانگردي جهاني (WTO) تا سال 2010 بيش از 43 درصد از اشتغال جهان مربوط به بخش گردشگري خواهد بود (محمدي ده چشمه و زنگي آبادي، 1387). طبق پيش‌بيني WTO تا سال 2020 ميلادي، تعداد جهانگردان به رقمي بالغ بر 1/6 ميليارد نفر خواهد رسيد. براساس آمار ارائه شده از همين سازمان، بيش از 50 درصد معضل اشتغال در كشورهاي در حال توسعه از طريق توسعه اين صنعت قابل حل است. به هر حال، توسعه گردشگري همانند توسعه جهاني توجهي به عناصر و بسترهاي ايجادكننده اين صنعت نداشته و با هدف سودآوري و افزايش رفاه اجتماعي آثار مخربي را به همراه داشته به همين دليل در اين ميان تصوير نادرست و نامناسبي از رابطه گردشگري و محيط به جا گذاشته است.

رشد و توسعه اقتصادي- اجتماعي منطقه‌اي اجتناب‌ناپذير است، اما با توجه به اصل توسعه پايدار و درخور، حفاظت از منابع‌طبيعي بايد همواره مدنظر قرار گيرد. پايداري در اينجا بدان معناست‌كه ساكنان امروز اجتماع محلي، روستا، شهر و كشور مفروض آن‌چنان زندگي كنند و توسعه يابند كه نسل‌هاي بعدي نيز به زندگي قابل قبولي ادامه دهند و (Lee and George, 2000) بديهي است چنين تعريفي نشان مي‌دهد كه توسعه اولاً صرفاً مقوله‌اي اقتصادي نيست و ثانياً هر نوع توسعه‌اي قابل قبول نمي‌تواند باشد. با چنين تعريفي مشخص مي‌شود كه جهانگردي نيز تمامي انواع گردشگري را مورد تأييد قرار نمي‌دهد ((Mathieson and wall, 1982.

براساس ويژگي‌هاي منحصر به فرد هر منطقه و مشخصات فعاليت‌هاي هر پروژه گردشگري، آثار مثبت، يا منفي اجرا و بهره‌برداري از طرح متفاوت خواهد بود. مناطق ساحلي از جمله مناطق حساس طبيعي‌اند كه در صورت بروز اشتباهات در حين ساخت و بهره‌برداري از انواع پروژه‌ها آثار جبران‌ناپذيري را متقبل مي‌شوند. بنابراين با علم به اين كه ناگزير به ايجاد تغييرات در محيط طبيعي خود هستيم، موظف به انتخاب متبحرانه توسعه‌هايي نيز هستيم كه متناسب با توان فعلي و آتي محيط باشد. همچنين در فرايند برنامه‌ريزي و مديريت سرزمين براي توسعه پايدار، پس از ارزيابي توان اكولوژيكي، نياز به ارزيابي آثار توسعه بر محيط‌زيست طرح‌ها و پروژه‌هاست. انجام ارزيابى آثار توسعه در كشور ما سال 1354 آغاز شد، اما پس از سال 1358 در كشور خود را نمايان ساخت. با اين حال پس از مصوبه شوراي‌عالى محيط‌زيست در سال 1373 بود كه ارزيابى آثار توسعه، يا به قول علمى آن نشانزدهاى محيط‌زيستى جايى هم در دستگاههاى اجرايى و از همه مهمتر در ارگان‌هاى علمى و ... براى خود باز كرد (مخدوم، 1387). ارزيابي آثار محيط‌زيستي، يكي از متداول‌ترين و مناسب‌ترين روشهاي علمي براي جلوگيري از خطرهاي محيط‌زيستي با عنايت به رشد و توسعه اقتصادي- اجتماعي بوده و سعي در تهيه راهكارهاي علمي براي اجراي پروژه‌هايي، با توجه به حساسيت‌هاي محيط‌زيستي و جلوگيري از اجراي پروژه‌هاي آسيب‌رسان دارد (توكلي و ثابت رفتار، 1382).

براي انجام ارزيابي آثار محيط‌زيستي ناشي از اجراي پروژه، اقدام به شناخت پروژه پيشنهادي شده و پس از شناخت به‌دست آمده از فازهاي مختلف پروژه، اجزا و عناصر محيط‌زيست منطقه تحت اثر به تفكيك سه محيط فيزيكوشيميايي، بيولوژيكي و اقتصادي- اجتماعي- فرهنگي مورد ارزيابي و شناسايي قرار مي گيرد. در ادامه شناخت پروژه و شناخت محيط‌زيست منطقه تحت اثر، اقدام به ارزيابي و پيش‌بيني آثار ناشي از پروژه پيشنهادي بر روي عوامل محيطي به تفكيك دو فاز ساختماني و بهره‌برداري مي گردد. پس از ارزيابي و پيش‌بيني آثار، اقدام به ارزيابي و تجزيه تحليل آثار مي شود. در ارزيابي آثار پروژه موردنظر از روش ماتريس اصلاح شده لئوپولد، يا ماتريس ايراني (مخدوم، 1382؛ مخدوم، 1387) و روش روي‌هم‌گذاري، استفاده مي گردد. روش ياد شده را آقاي مك هارگ در دهه 1960 براي برنامه‌ريزي محيط‌زيستي استفاده كرد (Glasson et al, 2005). در اين مطالعه، از روش رو‌ي‌هم‌گذاري براي نشان دادن محدوده آثار و از روش ماتريس براي مشخص كردن آثار اجراي پروژه به‌صورت كمي استفاده شد (مخدوم، 1382). با استفاده از روي‌هم‌گذاري نقشه‌هاي موضوعي، مناطق حساس شناسايي شده و محدوده آثار آتي پروژه بر اين مناطق بررسي و مكاندار مي گردد. براي ارزيابي كمي آثار محيط‌زيستي، جدول ماتريس، در ستون با 47 ريزفعاليت پروژه و در رديف با50 عامل محيط‌زيستي طراحي شده و  مهمترين ريزفعاليت‌هاي مورد بررسي در دوره‌هاي ساخت و بهره‌برداري شامل پاك‌تراشي و حذف پوشش گياهي، آماده‌سازي و تسطيح زمين، احداث راههاي دسترسي، عمليات لايروبي و بسترسازي در داخل آب، خاكبرداري، خاكريزي، فونداسيون و بتن‌ريزي، نصب تجهيزات و تأسيسات، تجهيز كمپ كارگاهي و اقامتي، برداشت منابع قرضه و تأمين مصالح ساختماني، احداث ساختمان‌ها (گودبرداري،‏ اجراي اسكلت و ساخت بناها، ساخت جزيره مصنوعي، خيابان‌كشي و پياده‌رو‌سازي)، احداث آكواريوم و بهره‌برداري از طيف وسيع فعاليت‌هاي گردشگري مي باشد. معيارهاي محيط‌زيستي نيز در سه گروه محيط فيزيكي (فرسايش و لغزش، كميت و كيفيت آبهاي زيرزميني و سطحي، آلودگي آبهاي ساحلي و آلودگي صدا و ...)، بيولوژيكي (زيستگاههاي حساس و آسيب‌پذير، گونه‌هاي جانوري و گياهي در تهديد، و ...) و اقتصادي- اجتماعي (كاربري اراضي، اشتغال، پذيرش اجتماعي، بهداشت و ...) مورد توجه قرار مي گيرند. در مرحله بعد هر كدام از معيارها، يا شاخص‌هاي محيط‌زيستي در ارتباط با هر كدام از ريزفعاليت‌هاي پروژه به‌صورت دو به دو مقايسه شده و بر پايه شدت تنش‌هاي محتمل و درجه اهميت شاخص‌ها در ارتباط با مجموعه ريزفعاليت‌هاي پروژه و همچنين با توجه به احتمال، درجه بازگشت‌پذيري و زمان و تداوم وقوع نشانزدها ارزيابي مي گردند. تأثير ريزفعاليت‌هايي كه بر عامل محيط‌زيستي اثر داشتند، با اعداد بين 5± ارزش‌گذاري شده و مورد بررسي كمي و كيفي قرار مي گيرند. گام بعدي پس از تكميل جدول ماتريس، جمع‌بندي رياضي بود كه طي آن به‌ترتيب تعداد ارزشها، تعداد ارزشهاي مثبت، جمع جبري، نسبت ارزشهاي مثبت و ميانگين رده‌بندي تعيين مي شود.

نحوه ارزشگذاري آثار و پيامدها

آثار سودمند

آثار مخرب

اثر سودمند عالي

5+

اثر با تخريب بسيار زياد (پسرفته)

5-

اثر سودمند خوب

4+

اثر با تخريب زياد (تباه شده)

4-

اثر سودمند متوسط

3+

اثر با تخريب متوسط (آشفته)

3-

اثر سودمند ضعيف

2+

اثر با تخريب كم (نابسامان)

2-

اثر سودمند ناچيز

1+

اثر با تخريب ناچيز (تنش‌دار)

1-

 

 ماخذ : اشرف زاده ، محمد رضا و همكاران (1389)ارزيابي آثار محيطزيستي پروژههاي گردشگري ساحلي(مطالعه موردي: شهر جهانگردي بين‌المللي خليجفارس)،پژوهش‌هاي محيط زيست، سال 1، شماره 1، صفحه 83 تا 92

 


۱۱ بازديد

صاحب‌نظران بسياري به چارچوب رقابت‌پذيري مقاصد و نحوه تكامل آن كه از اواسط قرن بيستم ميلادي تحت تاثير گردشگري انبوه بوده، توجه مي‌كنند. تمايل آنها به شناخت ابعاد مختلف ماهيت بنيادين محيط رقابتي و عملكردي است كه گردشگري بايد به عنوان يك بخش اقتصادي داشته باشد. مشاهدات نشان مي‌دهد كه به‌دليل آنكه طي ۶ دهه گذشته ابعاد مختلف رقابت‌پذيري مقاصد تغيير كرده، ماهيت رقابت‌پذيري نيز به نحو عمده‌اي تكامل يافته و دستخوش تحول شده است. اكنون و در اوايل هزاره سوم، ماهيت رقابت‌پذيري نسبت به قبل و مثلا پيدايش هواپيما بسيار تغيير كرده است. از اين رو لازم است كه پيش از پرداختن به توسعه يك مدل از رقابت‌پذيري مقاصد براي جهان امروز، تغييرات و تاثيرات آنها را درك كرد.

بررسي وضعيت رقابت‌پذيري گردشگري نشان مي‌دهد كه تغييرات در مولفه‌هاي آن، ساختار آن را به كلي دگرگون ساخته است. اين تغيير ساختار مكرر باعث شده كساني كه مسوول رقابت‌پذيري مقاصد هستند، مجبور باشند به‌طور مداوم با توجه به تغييرات و قوانين جديد و آنچه ماهيت رقابت‌پذيري را عوض مي‌كند، برنامه‌هاي عملياتي خود را تغيير دهند. هر چند كه ممكن است معيارهاي جذابيت يك مقصد از ثبات بيشتري برخوردار باشد، اما لازم است كه به‌طور مداوم بر ماهيت رقابت و توانايي يك مقصد در رقابت توجه شود. رقابت در همه فعاليت‌هاي اقتصادي وجود دارد، اما اين مهم است كه به ماهيت اشكال جديد رقابت اقتصادي و همچنين رقابت انسان در ابعاد مختلف اجتماعي، تكنولوژيك، فرهنگي و سياسي اين حوزه نيز توجه شود. از اين رو، نياز است متغيرهاي مختلفي كه بر رقابت‌پذيري مقاصد تاثير مي‌گذارند و نقش آنها در تكامل رقابت‌پذيري از گذشته تاكنون، بهتر درك شوند.

هر چند بين رقابت‌پذيري مقاصد و ساير فعاليت‌هاي بشري تفاوت قائل مي‌شويم، همچنان وجوه مشترك و شباهت‌هاي بسياري نيز بين آنها وجود دارد. روشي را كه مردم آمريكاي شمالي، اروپايي يا آسيايي براي تبليغ جذابيت‌هاي مقاصد گردشگري خود و همچنين تاثير گذاشتن بر انتخاب گردشگران به‌كار مي‌گيرند، نمي‌توان به‌طور كامل مجزا از رويكردهاي اتخاذ شده در ساير بخش‌هاي صنعتي دانست. به عنوان مثال، هر چند كه هنوز در كره‌جنوبي اهميت بخش گردشگري به اندازه ساير بخش‌هاي اقتصادي اين كشور نيست، اما رويكرد تهاجمي كه در اين بخش ديده مي‌شود، شبيه همان رويكردي است كه در بخش خودروسازي اين كشور مشاهده مي‌شود. به شكلي متفاوت، استراتژي رقابتي صنعت گردشگري در ايالات متحده آمريكا به شدت وابسته به صنعت فيلم و سرگرمي است. توانايي فروش فرهنگ آمريكايي به اقصي نقاط دنيا به بخش گردشگري ايالات متحده آمريكا يك مزيت رقابتي قابل توجه داده است. به طريقي مشابه، رويكرد رقابتي هند نيز مانند ساير بخش‌هاي اقتصادي آن تمايل به حركت موازي در زمينه‌هايي نظير تكنولوژي و كسب مجوز است؛ در جايي كه مالكيت بومي تسهيلات و سرمايه‌گذاري‌ها اهميت دارد.

 ابعاد رقابت‌پذيري گردشگري

مطالعات سنتي گردشگري روي نقاط قوت اقتصادي و عملكرد مقاصد متمركز بودند. هر چند كه عملكرد اقتصادي يك مقصد گردشگري اهميت زيادي دارد، اما نمي‌توان از ساير ابعاد تاثيرگذار غافل شد. به‌دليل ماهيت منحصر بفرد بخش گردشگري، توانايي واقعي يك مقصد گردشگري براي رقابت همچنين متاثر از نقاط قوت اجتماعي، فرهنگي، سياسي، تكنولوژيك و محيط آن است.

به‌طور خلاصه مي‌توان گفت كه موفقيت يك مقصد گردشگري در توانايي آن براي افزايش مخارج گردشگري، جذب روزافزون گردشگران، ايجاد تجربيات به ياد ماندني و رضايت در آنان، پيشبرد سودآور امور، حفظ شرايط بهينه ساكنان محلي و استفاده از سرمايه طبيعي مقاصد براي اكتساب‌هاي آينده است. با توجه به ماهيت چند بعدي نقاط قوت مقاصد گردشگري لازم است كه اين ابعاد مختلف، ويژگي‌ها و روندهاي آنها مورد توجه قرار بگيرند. اما اين مهم‌تر است كه اين ابعاد مستقل از يكديگر نبوده و هر كدام از آنها بر ديگر ابعاد تاثير مي‌گذارند. به همين دليل نمي‌توان هر كدام از ابعاد را به صورت مجزا مطالعه كرد و نياز است كه تاثيرات آنها بر روي هم نيز مدنظر قرار بگيرند.

 

منبع: دنياي اقتصاد


۵ بازديد

يكي از ويژگي‌هاي مهم جوامع مدرن، رشد سريع بخش حمل و نقل آنها ‌مي‌باشد ‌(Holst,1997). زيرساخت‌هاي مناسب و كافي، براي توسعة موفقيت­آميز گردشگري، لازم و ضروري هستند. توسعة زيرساخت‌ها به ويژه در كشورهاي كمتر توسعه يافته كه اغلب در اين زمينه بسيار عقب هستند، امري حياتي به شمار ‌مي‌آيد (‌Inskeep,1998: 120). ‌

 در سال 1994‌هالدمن و شرمن ثابت كردند كه گردشگري بدون بهبود و توسعة گسترده شبكه حمل و نقل ميسر نيست. نقش و اهميت راه‌ها در توسعه كلان كشورها نيز داراي اهميت فراواني است و همواره فقدان بهره‌مندي از شبكه راههاي قوي، مانعي جدي در راه رشد و توسعه محسوب ‌مي‌شود ‌(‌دارابي، 1382: 51‌).

عموماً جاذبه‌هاي گردشگري تنها پس از آنكه قابل دسترسي شده‌اند، توسعه يافته اند. براي دستيابي به جاذبه‌هاي گردشگري كه بسياري از آن‌ها نيز در مناطق غيرشهري واقع شده اند، نياز به احداث جاده‌ها و امكانات تكميلي كنار آنها است. به طور كلي، توسعة گردشگري نيازمند سرمايه­گذاري زيادي در امور زيربنايي و روبنايي ‌مي‌باشد (جهانديده،1384). ‌

هر چند كه مسافت بين مبدأ و مقصد سفر، بر تعداد گردشگران مؤثر است، ولي اين اثر ‌مي‌تواند با توسعة قابليت‌هاي دسترسي كم رنگ­تر شود. وجود زيرساخت‌هاي لازم و حمل و نقل مناسب، در زمرة اين قابليت‌ها هستند‌ (‌اردكاني، 1383: 51‌).

صنعت حمل و نقل به عنوان يكي از ملزومات اساسي توسعه صنعت گردشگري، دسترسي به جاذبه‌ها را براي گردشگران امكان پذير مي‌كند. فراهم بودن امكانات حمل و نقل مناسب، مطمئن، راحت و سريع و ارزان پيش شرط توسعه گردشگري جمعي است. زيرا گردشگران در تصميمات خود دو عامل هزينه و زمان را مد نظر دارند و براي دسترسي به مقاصد گردشگري انتخاب نوع سيستم حمل و نقل و يا فراهم بودن سيستم مناسب بر اين دو عامل تاثير مي‌گذارد (رنجبران و زاهدي،1390).

حمل و نقل، پيوند ضروري بين نواحي مبدأ و مقصد را براي گردشگر‌ فراهم آورده و حركت را براي سفرهاي گوناگون از جمله سفرهاي آخر هفته، سفرهاي تجاري، سفرهاي سياحتي، ملاقات با دوستان و اقوام و حتي سفرهاي خدماتي، آموزشي و درماني تسهيل ‌مي‌نمايد. حمل و نقل يك عنصر اساسي از تجربة گردشگر است كه بعضي از مفسرين آن را به عنوان يك مكمل براي صنعت گردشگري در نظر گرفته‌اند. حمل و نقل ‌مي‌تواند محور مركزي فعاليت‌هاي گردشگر در نظر گرفته شود چرا كه اين عامل خود يكي از مهمترين اجزاء سفر را شامل ‌مي‌شود. در اين راستا نحوة حمل و نقل نقش مؤثر و بسزايي در ساختار جابجايي گردشگر و جذابيت‌هاي سفر ايفا ‌مي‌كند.

امروزه حمل و نقل به عنوان يكي از مهمترين عوامل سهيم در توسعة گردشگري بين‌المللي شناخته شده است. در نتيجه ‌مي­توان عنوان نمود كه توسعه صنعت گردشگري به صورت امروزي مرهون پيشرفت‌هاي حاصله در توسعة صنعت حمل و نقل، علوم و فنون و نوعاً توسعة وسايل و تسهيلات و تأسيسات زيربنايي لازم براي مسافرت بوده است. حمل و نقل، مقاصد گردشگري را براي نواحي گردشگر‌خيز قابل دسترسي ‌مي‌كند. كل گردشگري به راه دسترسي بستگي دارد. در حقيقت دسترسي يا عدم دسترسي، ‌مي‌تواند موجب اتصال و يا انفصال مقصد شود (‌عزيزي، 1378: 86‌).

به هر حال براي برخي از مقصدهاي گردشگري، محدوديت‌هايي كه به وسيله سيستم حمل و نقل و ساختار زيربنايي مقصد ‌(‌مثل فرودگاه و جاده) اعمال ‌مي‌شود، به صورت بزرگ‌ترين مانع و عامل بازدارنده در مسير رشد گردشگري قرار ‌مي‌گيرد (‌واي، 1377:18‌).

 چنانچه كشوري خواستار رسيدن به توسعه گردشگري پايدار باشد، توجه به بخش حمل و نقل و رقابتي كردن و انحصارزدايي از آن ضرورت مي‌يابد. نكته قابل توجه اين كه حمل و نقل خود مي‌تواند به عنوان يك عنصر جذاب در گردشگري مطرح شود. براي مثال سفر با قايق يا قطارهاي سريع السير، جذابيت‌هاي خاص خود را دارد (‌2012:Mammadov).

روش­هاي حمل و نقل

در انتخاب روش حمل و نقل در گردشگري اين عوامل تاثير گذار هستند: محدوديت زماني، فاصله، موقعيت جغرافيايي، راحتي، امنيت، مزيت، قيمت و رقابت (Westlake:2005).

در سال 2010 بيش از نيمي از گردشگران بين المللي مسافرت خود را از طريق خطوط هوايي انجام داده‌اند، 41 درصد از مسافرت‌ها از طريق جاده‌ها، 2 درصد از طريق حمل و نقل ريلي و 6 درصد نيز از طريق راه‌هاي آبي انجام گرفته است. روندهاي اخير نشان مي‌دهند كه سرعت رشد مسافرت‌هاي هوايي از ساير روش‌هاي مسافرت بيشتر بوده است و سهم آن رو به افزايش است.

 

ماخذ : جهانديده ، سامان و صديقي ، سميرا (1392) حمل و نقل و گردشگري، در :نهادها و سازمان‌هاي مرتبط  با گردشگري در ايران، كانون هماهنگي دانش و صنعت گردشگري، دانشگاه علامه طباطبايي


ضرايب افزايش اثرات ثانويه اقتصادي فعاليت گردشگري (غير مستقيم ، القايي ) را بدست مي آورند . ضرايب افزايش بطور مكرر در مطالعات گردشگري استفاده و تعبير شده اند و يك منبع اشتباه برانگيز قابل توجه در بين اقتصاد دانان هستند . ضريب افزايش وابستگي اقتصادي به يكديگر بين بخش ها را در داخل يك اقتصاد منطقه اي بخصوص نشان مي دهد . آنها بطور قابل ملاحظه اي از يك منطقه به منطقه اي ديگر و از بخشي به بخش ديگر فرق مي كند . انواع مختلفي از ضرايب افزايش وجود دارند كه منعكس مي كند كه كداميك از اثرات اقتصادي در بر گرفته مي شوند. چه اندازه از فعاليت اقتصادي مورد استفاده قرار مي گيرد (فروش ها ، در آمد ، شغل )به عنوان مثال :

ضرايب افزايش فروش ها نوع يك = فروش هاي مستقيم + فروش هاي غير مستقيم بخش بر فروشهاي مستقيم

ضرايب افزايش فروش ها2 يا 3 = فروش هاي مستقيم + فروش هاي غير مستقيم + فروش هاي القايي بخش بر فروش هاي مستقيم

با زياد كردن زمان هاي ضريب افزايش فروش هاي نوع يك ، فروش هاي مستقيم برابر با حاصل جمع فروش هاي مستقيم و غير مستقيم خواهد بود . با افزايش زمان هاي ضريب افزايش فروش هاي نوع 2و3 . فروش هاي مستقيم برابر با تأثيرات كل فروش ها . شامل اثرات مستقيم ، غير مستقيم ، القايي خواهد بود . ضرايب افزايش كه در بالا شرح داده شد ضرايب افزايش نوع نسبت ناميده مي شود زيرا نسبت يك اندازه تأثير كلي را به تأثير مستقيم معادل اندازه مي گيرند . در آمد قابل مقايسه و ضرايب افزايش نوع نسبت شغل ممكن است بوسيله جايگزيني فروش ها با اندازه هاي در آمد يا شغل در معادله هاي بالا تعريف شود . ضرايب افزايش نسبت بايد با احتياط مورد استفاده قرار مي گيرد .

يك اشتباه عمومي ، افزايش زمان هاي ضريب افزايش فروش ها ست كه گردشگر صرف مي كند تا اثرات كلي فروش ها را بدست آورد اين يك برآورد تورم يافته اثرات گردشگري را توليد خواهد كرد . مسئله اين است مخارج گردشگري يا فروش ها دقيقاً با (اثرات مستقيم ) كه در فرمول افزايش دهنده ظاهر مي شود . شبيه نيست .

خريد هاي گردشگر از كالا ( در مقابل خدمات ) منبع مسئله اوليه هستند . برا ي اينكه به درستي خريد هاي گردشگر از كالا را در يك طرح ورودي و خروجي ( ضرايب افزايش معادل ) بكار ببريم . بايد ما به التفاوتهاي متعدد (خرده فروشي ، عمده فروشي ، حمل و نقل ) از « هزينه خريدار » در خصوص كالا جهت جدا كردن « هزينه توليد كننده » كاهش يابند . در يك طرح 0-1 مابه التفاوت هاي خرده فروشي در بخش تجارت خرده فروشي ، مابه التفاوت هاي عمده فروشي در تجارت عمده فروشي ، مابه التفاوت هاي حمل و نقل در بخش هاي حمل و نقل (حمل با كاميون ، تريلي ، هوا، ... ) و هزينه هاي توليد كننده در خصوص كالا به بخشي اختصاصي مي يابند كه كالا را توليد مي كنند.

در اكثر موارد . كارخانه اي كه جنس خريداري شده توسط يك گردشگر را توليد مي كند خارج از بخش محلي قرار مي گيرد . زيرا يك كاهش سريع را در دور اول مخارج ايجاد مي كند  و هيچ تأثير محلي از توليد كالا ندارد . قبل از بكار بردن يك ضريب افزايش مخارج گردشگر ، فرد بايد ابتدا هزينه هاي توليد كننده از تما كالاهاي وارداتي كه توريستها خريداري مي كنند را كسر مي نمايد بعبارتديگر تنها مابه التفاوتهاي خرده فروشي محلي و شايد مابه التفاوتهاي عمده فروشي و حمل و نقل را شامل مي شود . اگر اين كارخانه ها در داخل منطقه قرار گيرند . عموماً تنها 60تا70درصد مخارج توريست بعنوان تقاضاي نهايي در يك منطقه محلي به نظر مي رسد . از آنجا كه تمام خريد هاي توريست از خدمات ، بعنوان تقاضاي نهايي به منطقه محلي تعلق دارد تنها مابه التفاوت هاي مربوط به كالاهاي خريداري شده در فروشگاه خرده فروشي بايد ه عنوان تقاضاي نهايي به حساب آيند . نسبت نسبت تقاضاي نهايي محلي به مخارج گردشگري ميزان جذب ناميده مي شوند .

ميزان جذب = تقاضاي نهايي محلي بخش بر مخارج گردشگري در منطقه محلي

ميزان هاي جذب ، ضرايب افزايش با اندازه و طبيعت منطقه و نوع مخارج در بر گرفته شده گردشگري تغيير خواهد كرد بنا بر اين فرد بايد در بر داشتن يك ضريب افزايش يا ميزان جذب كه دريك مطالعه ذكر مي شود و استفاده آن در مطالعه اي ديگر با احتياط عمل مي كند . روش ديگري براي محاسبه يك ضريب افزايش (عموماً روشي كه در ميان اقتصادي دانان ترجيح داده مي شود . ) يك نسبت درآمد يا شغل به فروش هاست .

ضريب افزايش درآمد نوع 3 = درآمد كلي مستقيم . غير مستقيم ، القايي بخش بر فروش هاي مستقيم

ضريب افزايش شغل نوع  3 = شغل كلي مستقيم ، غير مستقيم ، القايي بخش بر فروش هاي مستقيم

اين ضريب افزايش درآمد شغل ، اثرات كلي درآمد شغل را توليد مي كند وقتي كه در فروش هاي مستقيم ضريب مي شود فرد هنوز بايد در تشخيص دادن بين مخارج / فروش هاي گردشگري و اثرات فروش هاي مستقيم ، مواطب باشد ، برخي مطالعات ممكن است ميزان جذب را در ضريب افزايش با بيان كردن بر حسب مخارج گردشگري بجاي فروش هاي مستقيم ، جادهد .



با احترام به عرض مي رساند، موسسه آموزش عالي حكيم جرجاني گرگان با ده سال سابقه  آموزش و تحقيق در علوم گردشگري در مقاطع كارداني ، كارشناسي و كارشناسي ارشد ( در چهار رشته مديريت جهانگردي ، جغرافيا و برنامه ريزي گردشگري، اكوتوريسم و گردشگري مذهبي) در نظر دارد در مورخه 5 مهرماه 1394 كه مصادف است با روز جهاني گردشگري همايشي ملي تحت عنوان «جايگاه علوم گردشگري در آمايش سرزمين و توسعه منطقه اي با تاكيد بر استان گلستان » برگزار نمايد. در واقع نياز به تبيين هستي شناختي علوم گردشگري و جايگاه اين علوم در نظام برنامه ريزي كشور، بخصوص آمايش سرزمين (سند مادر توسعه نواحي مختلف كشور) از ضرورت هاي برگزاري اين همايش مي باشد.

براي اطلاعات بيشتر اينجا كليك كنيد


۱۰ بازديد

وقتي كه صرفه‌جويي‌ها مقياس4 زياد است ما انتظار فشارهايي براي سطح بالاتري از مديريت داريم. يكي از روندهاي جالب توجه در اين جا تغييراتي در طول زمان است كه با توسعه گردشگري در يك مقصد خاص رخ مي‌دهد. در مراحل نخستين توسعه به فراهم‌سازي كالاهاي زيرساختي نياز است كه اين امر صرفه‌جويي‌هاي مقياس را تجويز مي‌كند، يعني وقتي كه براي نخستين بار گردشگري در دستور كار قرار مي‌گيرد به مداخله وسيع حكومت نياز است. وقتي گردشگري تثبيت مي‌شود، صرفه‌جويي‌هاي مقياس ضرورت خود را از دست مي‌دهد و مداخله حكومت‌ بايد كاهش يابد (تا زماني كه بحث آثار خارجي شروع مي‌شود). همچنين صرفه‌جويي‌هاي مقياس احتمالاً به تبيين تغيير فضايي كمك مي‌كند. مقصدهاي بسيار كوچك يا توسعه‌نيافته مي‌توانند با پيوستن به يكديگر صرفه‌جويي‌هاي مقياس را در بازاريابي محقق سازند. مقصدهاي بزرگ‌تر يا بسيار پيشرفته مي‌توانند صرفه‌جويي‌هاي مقياس را بدون چنان تمركزگرايي تحقق بخشند.
فشارهاي تمركززدايي بايد نشان‌دهنده­ي ناهمگني در تقاضا براي فراهم‌سازي كالاهاي عمومي محلي باشد. درك اين نكته حايز اهميت است كه متغير مهم در اين جا نوع كالاي عمومي محلي مورد نظر است. ما صرفاً پرسش نمي‌كنيم كه آيا فعاليت گردشگري خواهان حمايت حكومت است يا نه. تقريباً همه‌ي بازيگران، به منظور افزايش رانت خود، خواهان حمايت حكومت هستند. بلكه پرسش ما درباره‌ي شكل كالاهاي عمومي محلي است زيرساخت و بازاريابي دو نمونه‌ي مهم است. مقصدهايي با ناهمگني جغرافيايي (سواحل در مقابل پيست‌هاي اسكي) انواع بسيار متفاوتي از زيرساخت را مي‌طلبند. به همين ترتيب، مقصدهايي كه از بازار گردشگري انبوه پذيرايي مي‌كنند خواهان اشكال قوانين حكومتي ـ در مورد شركت‌هاي چندمليتي، ماليات‌ها، منطقه‌بندي و نظاير آن‌ ـ متفاوت‌تري از مقصدهايي خواهند بود كه پذيراي بازار گردشگري لوكس يا حساس به محيط زيست هستند. مقصدي كه بخشي از بازار را هدف مي‌گيرد نيز ناهمگني در تقاضا براي نوع بازاريابي ايجاد خواهد كرد. ما انتظار داريم كه هر چه ناهمگني بيشتر باشد به تمركززدايي بيشتر خواهد انجاميد، چون جاهايي كه خواهان كالاهاي عمومي متفاوت هستند مداخله‌ي متمركز را ناكارآمد خواهند يافت.
عامل اقتصادي مهم تعيين‌كننده‌ي الگوهاي مديريت، صرفه‌جويي‌هاي مقياس است. وقتي كه گردشگري جديد يا كوچك است، حكومت‌هاي مركزي اقتدار بيشتري دارند، زيرا آنها احتمالاً بيشتر مي‌توانند منابع را در مقياس لازم براي اثرگذاري بر بازار جهاني توليد كنند. آثار خارجي در درون كشورها محدود به نظر مي‌رسد، بنابراين فشار زيادي در جهت سياست‌گذاري‌ تهاجمي حكومت مركزي اعمال نمي‌كنند. معهذا، گاهي حكومت مركزي نقشي فعال‌تر بازي مي‌كند تا از رقابت‌هاي مخرب اقتصادي يا زيست محيطي در ميان مناطق جلوگيري كند، در چنين شرايطي آثار خارجي آنقدر زياد مي‌شود كه حكومت را وادار به عمل مي‌كند. به علاوه، در طول زمان الگوهايي ظاهر شده‌اند. روند به سوي تمركززدايي و خصوصي‌سازي آشكار و متداول است. نبود آثار خارجي قوي به همراه افزايش شدت گردشگري به خوبي در اين الگو جا مي‌گيرد، زيرا افزايش شدت به اين معناست كه صرفه‌جويي‌هاي مقياس را مي‌توان در سطوح پايين‌تر مديريت تحقق بخشيد. ناهمگني سليقه‌ها و اولويت‌ها در مورد كالاهاي عمومي محلي انتقال به سوي سطوح پايين‌تر را ترغيب مي‌كند
.


۶ بازديد

سفر نيازمند لحظاتي متفاوت است و يكي از اين لحظات متفاوت مي‌تواند حضور در يك مكان استثنايي و لذت بردن از غذاهاي جديد باشد. براي ما ايرانيان، سفر بدون مزه كردن غذاهاي محلي مقصد بي‌معني است، اما گاهي بعضي از رستوران‌ها را نه به‌خاطر غذاهايشان بلكه به خاطر محيط و ويژگي‌هاي محلي و شرايط خاصشان انتخاب مي‌كنيم.
در حقيقت رستوران از مكان‌هاي گردشگري است كه بيشتر كساني كه به‌عنوان گردشگر به نقاط مختلف سفر مي‌كنند، نسبت به آن نگرشي خاص دارند. خانواده‌ها يا گروه‌هاي مختلف در هنگام سفر براي داشتن لحظاتي خوش به‌دنبال منحصربه‌فردترين غذاها و متفاوت‌ترين رستوران‌ها هستند.
در علم گردشگري، فضاي يك رستوران بيش از هر چيز ديگر مي‌تواند باعث جذب مشتري‌هاي متفاوت شود و اين روند باعث مي‌شود تا گردشگران خاطره‌اي به‌يادماندني در ذهن ثبت كنند. رستوران‌هاي متفاوتي در دنيا وجود دارد كه به‌خاطر فضاي عجيب و جالبشان بسيار محبوب شده‌اند و شهرت بين‌المللي يافته‌اند.
*
رستوران درختي
يكي از تفريح‌هاي دوران بچگي‌ خيلي از ما بالا رفتن از درخت‌ها بود. خيلي از ما بالاي درخت‌ها اقامتگاه يا پناهگاه يا حتي‌ خانه‌اي كوچك مي‌ساختيم و «درخت‌بازي» از خاطره‌هاي به يادماندني‌مان بود. حالا به ياد آن دوران مي‌توانيد سري به اين رستوران بزنيد. اين تري‌هاوس واقع در ال‌بوندرا، كاستاريكا در بالاي يك درخت غول‌پيكر ساخته شده و بايد با يك پله طنابي به آن برسيد. در اين رستوران و كافي‌شاپ با غذاهاي گياهي و ميوه‌هاي تازه از شما پذيرايي خواهد شد.
*
رستوران يخ
اين رستوران دركل آدم را سرد مي‌‌كند.‌ رستوران يخ كه در كنار هتلي به همين نام در‌ فنلاند قرار دارد، تقريبا هر سال يا از اول ساخته مي‌شود يا اينكه آن را بازسازي و تعمير مي‌كنند، زيرا با هر بار آب شدن يخ‌ها در بهار و تابستان، آسيب زيادي به آن وارد مي‌شود. اين رستوران در داخل يخ درست شده است و دماي داخل آن بين 5 تا 10درجه زير صفر است، اما غذاهايي كه در آن طبخ مي‌شود، گرم است و شما را گرم مي‌‌كند. معروف‌ترين غذاي اين رستوران خوراك ماهي‌هاي قطبي است.
*
رستوران پرنده
رستوران اسكاي براي شما فرصت صرف غذا با حس پرواز را فراهم مي‌كند. اين رستوران كه در ‌ صوفيه،‌ بلغارستان قرار دارد، در واقع از يك ميز و 12 تا 16صندلي تشكيل شده است، همه وسايل پذيرايي از شما و مهمانانتان روي ميز چيده مي‌شود و بعد شما و ميز و صندلي‌ها به آسمان مي‌رويد! در واقع يك جرثقيل شما و ميزتان را بلند مي‌كند و در نتيجه شما مي‌توانيد در فاصله 50متري از زمين شامتان را نوش‌جان كنيد. حالا اين ايده در بسياري از نقاط جهان به كار گرفته شده است.
*
رستوران غاري
يكي از رستوران‌هاي بسيار جالب دنيا را مي‌توانيد در جنوب مومباسا ببينيد.
اين رستوران در يك غار به قدمت يك ميليون سال قرار دارد؛ جايي كه حتي تعدادي از نقاشي‌هاي باستاني و مربوط به انسان‌هاي اوليه را نيز مي‌توانيد در آن ببينيد. راه رسيدن به اين غار كه در ارتفاع نسبتا بالايي از يك كوه قرار دارد، در گذشته بسيار سخت بوده كه البته اين روزها به‌خاطر وجود اين رستوران آسان‌تر شده است.
*
رستوران كلينيك
اگر عاشق فضاي بيمارستان هستيد، يا پزشك و پرستار بودن را دوست داريد، پيشنهاد مي‌كنيم حتما به اين رستوران سر بزنيد. اين رستوران كه در سنگاپور قرار دارد، در واقع بيمارستاني است كه در آن غذا سرو مي‌شود! در اين بيمارستان همه‌چيز به رنگ سفيد است و غذا ازسوي پرستارها سرو مي‌شود و سس غذا كه در داخل آمپول است، از سوي پزشك مربوطه(سرآشپز رستوران)، به غذا اضافه مي‌شود. سرو بعضي از غذاها در اين رستوران شما را به ياد عمل هاي جراحي‌مهم مي‌اندازد.
*
رستوران آبشاري
«Villa Escudero»
رستوراني بسيار ساده ولي جذاب در فيليپين است كه روزانه به مشتريان زيادي خدمات مي‌دهد. اين رستوران به‌صورت بين‌المللي به رستوران آبشاري، معروف شده است؛ چراكه ميزهاي غذاخوري آن دقيقا در پاي يك كوه قرار دارد. اين رستوران به‌گونه‌اي ساخته شده است كه آبشار به زير پاي مشتريان مي‌ريزد و مشتريان معمولا در حالي كه خيس شده‌اند، رستوران را ترك مي‌كنند. فضاي اين رستوران حس خوب و زلال آب را به گردشگر القا مي كند.
*
اتورستوران
رستوران «P.S. Bu Bu»، بسياري از عاشقان خودرو را براي صرف غذا به سوي خود جذب مي كند. اين رستوران غذا را داخل خودرو‌ سرو مي‌كند.يكي از رستوران‌هاي بسيار جالب دنيا از اين نوع را مي‌توان در تايوان پيدا كرد. از همان سال‌هاي نخستين تاسيس، خودروهاي نوستالژيك و محبوبي را داخل اين رستوران قرار داده‌اند. هر خودرويي كه وارد رستوران مي‌شود، ابتدا تمام ‌صندلي‌ها و موتور آن خارج شده و سپس ميزهاي غذاخوري با توجه به اندازه خودرو داخل آن قرار مي‌گيرد.
*
رستوراني در دل آتشفشان
رستوران كاله اولهو در نزديك‌ترين فاصله به قله آتش‌فشاني كاله در ولكانوكاله،‌هاوايي درست شده است. اگرچه اين آتش‌فشان غيرفعال است، اما گاهي سنگ‌ و گدازه‌اي از داخل اين كوه به بيرون پرتاب مي‌شود. يك‌بار سنگ كوچكي از همين گدازه‌ها به سر يكي از مراجعان برخورد و او را مجروح كرد، بنابراين رفتن به اين رستوران را خيلي توصيه نمي‌كنيم، گرچه براي افراد ماجراجو فضايي فوق‌العاده است!
*
رستوران معدن
يكي از ايده‌هاي بسيار نابي كه مي‌توانيم از آن نام ببريم، سرو غذا در معدني در زير زمين است. «رستوران معدن» يكي از زيباترين و البته متفاوت‌ترين رستوران‌هاي دنياست كه در فنلاند قرار دارد. اين معدن 115سال قدمت دارد و نزديك به 500متر پايين‌تر از سطح زمين قرار گرفته است. البته اين معدن كاملا پاك‌سازي شده است؛ چراكه قبلا از آن سنگ آهك استخراج مي‌كردند.
*
رستوراني در زير دريا
اين رستوران از آن رستوران‌هايي است كه در داخل آن احساس آرامش و راحتي بي‌نظيري خواهيد كرد؛ البته اگر از دريا و غواصي مي‌ترسيد، هرگز
به آنجا پا نگذاريد. اين رستوران كه ايتاها آندرس نام دارد، در مالديو واقع است و در عمق هشت متري زير آب درست شده است. در زمان غذا خوردن كلي ماهي و موجودات دريايي ديگر در نزديك‌ترين فاصله با شما شنا خواهند كرد. كل اين رستوران با شيشه ساخته شده و جالب اينكه در آن هيچ غذاي دريايي سرو نمي‌شود!
*
رستوران لانه پرنده
يك نوع ديگر از غذا خوردن در هوا را مي‌توانيد در تايلند تجربه كنيد. در رستوران دينيگ‌پود شما و مهمانانتان سوار يك اتاقك ننومانند مي‌شويد. بعد شما را بالا مي‌كشند و در حال معلق بودن غذاي‌تان را نوش‌جان خواهيد كرد. هر وقت هم كه بخواهيد سفارش جديد بدهيد، شما را بالا يا پايين خواهند كرد تا خدمتكار بتواند به شما سرويس بدهد. نكته جالب هنگام غذا خوردن در اين رستوران، لذت بردن از منظره جنگلي اطراف و تماشاي حيوانات و پرنده‌هايي است كه در اطراف شما مي‌گردند.
*
كوچك‌ترين رستوران دنيا
شايد تصور كنيد كه اين ايده زياد جالب نيست، اما جذابيت اين رستوران به اين است كه تنها دو مشتري دارد؛ يعني «تنها براي دو نفر» طراحي شده است. اين رستوران تنها شام ارائه مي‌دهد و هر شب تنها دو مهمان دارد؛ چراكه فقط يك ميز به همراه دو صندلي در آنجا وجود دارد. خدمات اين رستوران براي هر نفر نزديك به 400دلار هزينه دارد، ولي شما مي‌توانيد امكانات ويژه‌اي مانند آتش‌بازي اختصاصي نيز از كاركنان آن بخواهيد.
*
خانه پو
اين رستوران بدون شك محبوب فرزند شما خواهد بود، البته اگر خودتان هم به شخصيت «پو» علاقه داريد، حتما از آن لذت خواهيد برد. اين رستوران كه درشهر آستين كشور آمريكا واقع است، به شكل خانه «پو»، عروسك محبوب كارتوني، ساخته شده است و در آن تمام گارسون‌ها، لباس‌ها و ماسك‌هاي «پو» و دوستانش را برتن ‌دارند. تمام وسايل اين رستوران هم به شكل اسباب‌بازي و وسايل موجود در مجموعه كارتون‌هاي اين كاراكتر محبوب طراحي شده است.