مركز خط توليد دستگاه تصفيه روغن سوخته موتور

مركز خط توليد دستگاه تصفيه روغن سوخته موتور

۵ بازديد
/* /*]]>*//* /*]]>*/

كلمه (( پديده شناسي )) ، از دو كلمه يوناني Phainomenon به معني ( ظاهر ) و logos به معني ( منطق يا كلمه ) گرفته شده است ، لذا نام تحقيق منطقي مي باشد كه كنه ماهيت ظواهر را كشف مي كند ( استوارت 1990 ) . ظاهر هر چيزي است كه فرد از آن آگاه است ، و پديده شناسي مرتبط با موضوع آگاهي مي باشد . بنابراين هر چيزي كه در آگاهي ظهور مي يابد محدوده موجهي براي تحقيقات پديده شناسي مي باشد . پديده شناسي روش هاي كمي علوم طبيعي را كه با آگاهي به عنوان هدف برخورد مي كنند مردود مي شناسد چرا كه اين در ميان ديگران صفحه 866 در طبيعت هدف نبوده و زيرا پديده هاي محسوسي وجود دارند كه نمي توان با آنها به ميزان كافي از طرق روش هاي كمي علوم تجربي رفتار كرد ( اسپيلبرگ 1965 ) . تحقيق پديده شناسي با ] درون مايه [ محتوي آگاهي ( هر گونه محتوي ممكن ) به عنوان اطلاعات معتبري براي پژوهش آغاز مي گردد( استوارت 1990 ) ، و منحصرا بر هم هدف و هم  موضوع تجربه متمركز نمي شود ، اما متمركز آن بر نقطه اي است كه فرد ] همبستي [ و آگاهي به هم مي رسند .

در نتيجه روش پديده شناسي داراي مزاياي غير قابل انكاري در مطالعه تجربه گردشگري مي باشد . اولاً ، گردشگري موضوعي انساني بوده و مطالعه آن مستلزم روشي چون پديده شناسي مي باشد كه تحقيقات خود را فقط به حقايق ] ماترياليستي [ ماديگري محدود نمي كند . دوماً ، به علت اينكه تجربه (( ادراك احساس شده )) مي باشد ، هر كس بايد مشاهدات شخصي خود از پديده اي كه تجربه كرده است را بيان كند . با دستيابي به اين اطلاعات ، فرد محقق هنگام رويايي با داده هاي ناشناخته در مورد مناظر متنوع در تجارب گردشگري انعطاف پذيري خويش را نشان مي دهد ( توناز 1962 ) . ديدگاه درون نگري روش پديده شناسي محقق را قادر مي سازد تا ابعاد زير ساخت آن را مشخصص سازد . به هر حال در پژوهش هاي گردشگري اين روش به ميزان زيادي مورد بي توجهي قرار گرفته است ( دن و كوهن 1996 ) . مطالعات كمي كه جنبه پديده شناسي گردشگري را مورد بررسي و كاوش قرار داده اند ، نظري مي باشند ( كوهن 1979 ، منل و ايسو آهولا 1987 ) ، و يا مانند بعضي پژوهش ها در مورد تجارب طبيعت دست نخورده فقط بر حواشي موضوع متمركز هستند ( دانكل 1994 ، موريسون 1986 ، پاتر 193 ) . بنابراين استفاده از روش پديده شناسي تا اندازه اي اين غفلت در پژوهش گردشگري را جبران خواهد كرد .


۸ بازديد
فضامندي گردشگري در چارچوب محصول اجتماعي مكان و توليد فضا به عنوان تجميع كاركرد گردشگري شهري مدنظر قرار مي گيرد. از اين رو در تبلور مكاني فضامندي گردشگري در همتنيدگي تسهيلات و خدمات مورد نياز گردشگران و كاركردهاي بخش عمومي و خصوصي در مفهومي از TBD  قابل بررسي است. مفهومTBD   ، « بخش تجارت گردشگري »[1] توسط گتز (1993) براساس تحقيقاتي كه در آبشارهاي نياگارا ، نيويورك و انتاريو انجام داد ، مطرح گرديد. اين اصطلاح براي توصيف بخشي از شهر بكار مي رود كه در آن جاذبه هاي مورد علاقه بازديدكنندگان و خدمات مورد نياز به همراه كاركردهاي CBD در يكجا قرار مي گيرند.بر اين مبنا TBD تبلور توليد فضايي گردشگري در شهر مي باشد ، كه پيرامون استفاده گردشگران و گذران اوقات فراغت مصرف مي شود ، فضايي عادي و واقعي كه به وسيله سرمايه داري تحت سيطره مي‏باشد. شكل گيري TBD خود ناشي از خواست گردشگران نيز مي باشد زيرا آنها خواستار آن هستند كه هتل ها در مكاني نزديك جاذبه ها شهري مكانيابي شوند و به همراه آن خدمات مورد نياز همچون حمل ونقل نيز در رابطه با دسترسي و آسايش آنها در يك مكان فراهم آيد.اين در حالي است كه كاركردهاي CBD نيز با تجميع اين خدمات و تسهيلات  شكل گيري ديگر خدمات جنبي و زمينه هاي لازم براي توسعه ان را فراهم مي آورد. بر اين مبنا TBD كانون فعاليت هاي گسترده گردشگري مي باشد و در ان مشاغل گروه سوم يعني  خدمات در رابطه با گردشگري داراي درصد بالايي مي باشد. در اين مكان تمركز امور اداري ، خدماتي ، مالي و بانكي ، بيمه و آژانس هاي مسافرتي در رابطه با خدمات دهي به گردشگران مي باشد. در اين ميان حجم اطلاعات پيرامون گردشگري و براي گردشگري در پيوندي با ارتباطات حاصل از تمركز خدمات در TBD افزايش مي يابد.شكل زير نشان شماي تصويري از  TBD  مي باشد.
/* /*]]>*/
اجزاء شكل دهنده بخش تجارت گردشگري (TBD)
[1]- Tourism Business District
۳ بازديد
/* /*]]>*/

روند توسعه‌ گردشگري‌ در چارچوب‌ اقتصاد سرمايه‌داري‌ با افزايش‌ نوآوري‌هاي‌ تكنولوژيكي‌ و مديريتي‌ همراه‌ با سير تحول‌ اجتماعي‌ ناشي‌ از آنها، در ميل‌ به‌ مصرف‌ اوقات‌ فراغت‌ بيشتر در مدرنيته‌ متأخر[1] ابعاد ديگري‌ به‌ خود گرفت‌. توليد انبوه‌ كه‌ در اين‌ دوره‌ در چارچوب‌ فورديسم‌[2] شكل‌ گرفت‌، نشان‌ از يك‌ روند دگرگون‌ كننده‌ داشت‌. در اين‌ شيوه‌، توليد انبوه‌ كالا به‌ يك‌ هنجار بدل‌ شد و توليد استاندارد شده‌، توليد محصول‌ با استفاده‌ از فرآيندهاي‌ گروهي‌ (سيستم‌ خط‌ توليد انبوه‌)، توليد به‌ مقدار بسيار زياد و بهره‌گيري‌ از الگوي‌ يكسان‌ (يخچال‌، لباسشويي‌، تلويزيون‌ و غيره‌) در عرصه‌هايي‌ مانند مهندسي‌، كالاهاي‌ الكترونيكي‌ و اتومبيل‌ يك‌ مشخصه‌ بارز به‌ حساب‌ مي‌آمد. كارخانجات‌ توليدي‌ به‌ طور معمول‌ در مقياس‌هاي‌ بزرگ‌ اندازه ايجاد شد. در بالاترين سطح كارخانه فورد در ديترويت چهل هزار كارگر را در يك مجموعه عظيم گرد آورده بود و از آنجا كه توليد انبوه كم هزينه، به اقتصادهايي با مقياس كلان نياز داشت، دارا بودن صدها يا هزاران كارگر امري عادي بود. تسري توليد انبوه به تمامي سطوح اقتصاد سرمايه‌داري، گردشگري را نيز در برگرفت. گردشگري در اين ميان با كسب ويژگي‌هاي سرمايه‌داري در چرخه توليد ـ مصرف، نه به عنوان سفري براي تجربه گردشگري، كه «خود» كار محسوب گرديد. اين «خود» به شكل‌گيري گردشگري انبوه فرصت داد كه در آن گردشگري به عنوان محصولي بسته‌بندي شده و استاندارد به عنوان دو هفته تعطيلات در سال و در كنار دريا ارائه گردد.

سواحل در گردشگري انبوه از اهميت بالايي برخوردار بودند و گردشگران به وسيله تورهاي گردشگري به صورت دسته‌جمعي به مناطق ساحلي روي مي‌آورند و امتداد آرامش در خانه را در اين مكان‌ها جستجو مي‌كردند. «به عنوان مثال سواحل درياي مديترانه نمونه خوبي براي گردشگري انبوه است. به گونه‌اي كه رشد سفر به اين سواحل از كشورهاي اروپايي بعد از جنگ جهاني افزايش چشمگيري يافت. آنچه فرآيند گردشگري انبوه را در اين سفرها رقم مي‌زد، دلبستگي به چهار «s» معروف بود كه در دريا، خورشيد، ماسه و ********[3] خلاصه مي‌شد. از اين رو گردشگران انبوه به دنبال يافتن آرامش در جستجوي مناطقي بودند كه از اهميت چنداني برخوردار نبوده، اما به دليل واقع شدن در كنار دريا و يا موقعيت خورشيدگير انتخاب مي‌شدند. اين گردشگران از نظر فرهنگي خود را بالاتر از ميزبانانشان دانسته و به همين دليل احتياج به آشپزي و امكانات مربوط به محيط خود را در خارج از كشور خود داشتند. آنان هر چند به دنبال آرامش بودند ولي معمولاً باعث به وجود آوردن تأثيرات مخرب بسياري براي ميزبانان خود مي‌شدند.بطور كلي گردشگري انبوه نشان دهنده مصرف چشمگير اوقات فراغت در مكان‌هاي استاندارد شده بود، كه با افزايش بهره‌بري از فضاهاي گردشگريـ بخصوص در سواحل ـ حداكثر باز خور منفي را ايجاد مي‌نمود( پاپلي يزدي و سقايي,40,1382).


[1] - Late Modernity

[2]- Fordism

[3] - Sea, Sun, Sand, ********


۷ بازديد
كاربري گردشگري در محيط بسته و باز توسط گردشگران(چه داخلي و چه خارجي) دنبال مي شود. ارزيابي مكان مناسب براي آن دسته از گردشگران كه در محيط ها بسته به سرگرمي مي پردازند تابع مدل اكولوژيكي توسعه شهري است. به عبارت ديگر، معيار انتخاب مكان براي محيط هايي بسته و ساخته شده اي كه اختصاص به تفريحات در فضاي بسته دارد همانند اكولوژيكي توسعه شهري است.
در محيط هاي باز، گردشگران به سرگرمي ها متعددي رو مي آورند كه تمامي اين گونه تفريحات و با سرگرمي ها تحت عنوان تفرج و يا گشت و گذار مطرح مي شوند.
انوع تفرج معمول در ايران و يا جهان از نظر ميزان توسعه مورد نظر براي اجراي تفرج در محيط زيست/ سرزمين باز به دو دسته گروه بندي مي گردند:
1- تفرج متمركز: شامل آن دسته از تفرج هاست كه نياز به توسعه دارند مانند شنا، اسكي، خورگشت ، اردو زدن، دوچرخه راني، و بازديد آثار فرهنگي.
2- تفرج گسترده: شامل آن دسته از تفرجهاست كه نياز به توسعه ندارند، مانند كوه نوردي و شكار، يا به توسعه اندك نياز دارند، مانند ماهيگيري، صحرا گردشي، اسب سواري و تماشاي جانوران در طبيعت.
3- بنابراين مدل اكولوژيكي توريسم براي تفرج متمركز و تفرج گسترده ساخته شده است كه به طور جداگانه ارايه مي گردند.
مدل اكولوژكي تفرج متمركز
طيقه يك
- اقليم آب و هوا: ميانگين دما در فصل استفاده تابستانه و بهار25-21 درجه سانتيگراد. تعداد روزهاي آفتابي در ماه در فصل استفاده بهار و تابستانه بيش از15روز در ماه.
- آب: 20تا150ليتر در روزبراي هر نفر
- جهت جغرافيايي: شرقي(تابستانه) جنوبي(زمستانه)
- بافت خاك: لومي
- شرايط زهكشي خاك: كامل
- حاصلخيزي خاك: متوسط تا خوب
- ساختمان خاك: نيمه تحول يافته تا تحول يافته با دانه بندي متوسط
- عمق خاك:' عميق
- سنگ مادر: گرانيت، تپه هاي ماسهاي(اقليم مرطوب)، روانه هاي بازآلت، آبرفتي (آبرفت اي فلات قاره)
- تراكم درختان: 80تا40درصد
- تركيب گونه اي: بيشتر از تك لپه ايها
طبقه دو
- اقليم و آب و هوا: ميانگين دما در فصل تابستانه و بهار30- 21درجه سانتيگراد. تعداد روزهاي آفتابي در ماه در فصل استفاده بهار و تابستانه بيش از 15-7روز در ماه.
- آب: 40- 12ليتر در روز براي هر نفر
- درصد شيب: 15- 5
- جهت جغرافيايي: شمالي(تابستانه)- غربي(زمستانه)
- بافت خاك: شني، لومي رسي، رسي لومي، لومي رسي
- شرايط زهكشي خاك: فقير تا متوسط
- ساختمان خاك: نيمه تحول يافته با دانه بندي نيمه متوسط تا درشت
- عمق خاك: متوسط تاعميق
- سنگ مادر: ماسه سنگ، سنگ آهك، توفهاي شكافدار، روانه هاي بين چينه اي، شيست، لس، دشتهاي سيلابي، مخروط افكنه و آبرفت هاي دره ساز
- تراكم درختان: 40- 20درصد
- تركيب گونه اي: بيشتر از تك لپه اي ها و دولپه اي ها با تركيب تقريباً برابر
نامناسب:
- آب: كمتر از5 ليتر در روز براي هر نفر
- درصد شيب: بيش از 15 جهت جغرافيايي: جنوبي و غربي( تابستانه و بهاره)، شرقي و شمالي(زمستانه)
- بافت خاك: رسي سنگين- خاك هيدرومرف
- شرايط زهكشي خاك: ناقص
- حاصلخيزي خاك: خيلي فقير
- ساختمان خاك: كم تا زياد
- تراكم درختان: بيش از80درصد
- تركيب گونه اي: درصد بيشتر دولپه ايها يا گياهان خشبي يا بوته اي چوبي و خاردار، يا گياهان كند رشد.

تفرج گسترده
طبقه يك
- اقليم و آب و هوا: همانند تفرج متمركز(طبقه يك)
- آب: 12- 5 در روز براي هر نفر
- درصد شيب: صفرتا25
- شرايط خاك و سنگ: همانند تفرج متمركز طبقه يك(فقط براي پياده روها و مالروها اهميت دارد و در غير اين صورت پارامتر خاك چندان اهميتي براي اجراي تفرج گسترده ندارد).
- ساير پارامترها: چندان اهميتي ندارند.
طبقه دو
- اقليم و آب و هوا: همانند تفرج متمركز(طبقه2)
- آب: حدود5ليتر
- درصد شيب:25 تا 50
- شرايط خاك سنگ: همانند تفرج متمركز طبقه دو( فقط براي پياده روه و مالروها اهميت دارد. در غير اينصورت پارامتر خاك چندان اهميتي براي اجراي تفرج گسترده ندارد.)
- ساير پارامترها: چندان اهميتي ندارند.
نامناسب:
- درصد شيب: بيش از 50درصد(به استثناي كوهنوردي)
- براي ارزيابي توان اكولوژيكي محيط زيست براي توريسم، تمامي پارامترها ياد شده درمدل اكولوژيكي هموزن نيستند اولويت پارامترها بر حسب اهميت به ترتيب عبارت است از:
شيب 2- سنگ و خاك 3- جهت جغرافيايي 4- آب 5- گياه 6- اقليم و آب و هوا.
۷ بازديد
/* /*]]>*/تاكنون گردشگري بيشتر از ديدگاهي اقتصادي، مورد توجه پژوهشگران بوده است. آثار مادي و اقتصادي گردشگري، عمده‌ترين مبناي سياستگذاري در اين خصوص بوده است. در حال حاضر، روشن شدن ابعاد گوناگون پديدة گردشگري، رفته رفته توجه به جانب مسائل فرهنگي و اجتماعي آن معطف مي‌شود. در اين مقاله، وجوه متعدد فرهنگي گردشگري مورد توجه قرار مي‌گيرد. مقاله حاضر از حيث،‌طرح مسأله و مطرح كردن موضوعات مختلف در اين خصوص، نقطه آغازين خوبي براي چنين بحث‌هايي است.

همچنان كه در ادبيات كشورهاي در حال توسعه، محققان و صاحبنظران از موقعيت‌ توجه محض به جنبه‌هاي اقتصادي، توسعه و الزامات سياسي آن، به موقعيت ملاحظه هم زمان كليه جنبه‌هاي آن بويژه جنبه‌هاي فرهنگي و اجتماعي آن چرخش كرده‌اند در ادبيات گردشگري بين‌المللي كه در برخي از اين كشورها بخشي اساسي در فرآيند توسعه آنها محسوب مي‌شود توقع چنين چرخشي كاملاً مشهود است . به عبارت ديگر، در دو دهه 1980 و 1990 ميلادي بر خلاف‌ دهه‌هاي گذشته كه محققان كشورهاي در حال توسعه، موضوع گردشگري بين‌المللي را در چارچوب آثار اقتصادي آن، بويژه ايجاد درآمدهاي ارزي كه عامل توليدي كمياب در اين كشور است.

/* /*]]>*/ـ مورد مطالعه، تحليل و ارزيابي قرار مي‌دادند آثار غير اقتصادي ورود گردشگران خارجي به اين كشور،‌ بويژه آثار منفي آن موجب پيدايش و گسترش مطالعات روزافزوني در زمينه اين آثار شده است. براي مثال، يكي از اين مطالعات با بررسي ميداني آثار اجتماعي و فرهنگي ورود گردشگران خارجي به دو جزيره يوناني به نتايج زير رسيده است:
«در هر دو جزيره، جوانان جشن‌هاي سنتي محلي را قديمي محسوب مي‌كنند و آنها را تنها مناسب نسل گذشته مي‌دانند. آنان اين جشن‌ها را با نحو لذت‌جويي گردشگران خارجي از فعاليت‌هاي امروزي مقايسه مي‌كنند. مردم ديگر كمتر در جشن‌هاي سنتي حضور مي‌يابند، هم به دليل اينكه اين جشن‌ها عموماً در تابستان برگزار مي‌شود و آنان نمي‌خواهند مشاغل گردشگري خود را ترك كنند و هم اينكه سبك زندگي آنان دگرگون شده است. ميزان اين دگرگوني در جزيره آيوس (IOS) چشمگير بوده،‌ زيرا جشن‌هاي محلي همواره فرصتي بوده است تا آحاد طبقات اجتماعي و اقتصادي را به هم نزديك كند و به جزيره‌نشينان كمك كرده تا وجود خود را با نشانه‌هاي هويت فرهنگي مشترك مانند سرودها ابراز نمايند. افراد مستقر در جزيره از اين شكايت دارند كه جوانانشان وقت خود را در بارها و ميخانه‌ها تلف مي‌كنند و پول خود را خرج عياشي با زنان جوان گردشگر خارجي مي‌نمايند... در آيوس، جوانان معيارهاي زندگي گردشگران را الگو قرار مي‌دهند و با غرور تمام اعلام مي‌كنند كه براي تعطيلات زمستاني به اروپا مي‌روند. آنان جوانان آتني (پايتخت يونان ـ مترجم) را امل مي‌دانند. زيرا نمي‌دانند كه چه لباس‌هايي بپوشند و قادر نيستند به تعطيلات زمستاني در اروپا بروند... نقش خانواده به عنوان يك واحد اقتصادي و اجتماعي نيز دگرگون شده است. امروزه نقش پدر مورد ترديد واقع شده زيرا فرزندان بزرگتر ـ كه معمولاً دركسب و كار گردشگري موفق بوده‌اند ـ ديگر در برنامه‌هاي سرمايه‌گذاري خانواده حرفي براي گفتن ندارند. در بسياري از موارد، اين دگرگوني‌ها بر بروز تضاد و رقابت در امر تملك ثروت و دارايي خانواده منجر شده است...» (براي آگاهي بيشتر به مأخذ 4 مراجعه شود).
اينها همه نشانه‌ برخورد و عدم تطابق طبيعي يا اجتناب‌ناپذير نيازها و علايق گردشگران خارجي كه اكثراً از كشورهاي صنعتي غرب مي‌آيند ـ‌ با ارزش‌ها، باورها، سنتها و به طور كلي، فرهنگ جوامع ميزبان در كشورهاي در حال توسعه است. در حاليكه طبق مطالعه فوق، برخي گروه‌هاي اجتماعي به آثار فرهنگي ورود گردشگران خارجي حساسيتي نشان نمي‌دهند و حتي آن را مشتاقانه مي‌پذيرند گروه‌هاي ديگر آن را به منزله اهانت و بي‌احترامي به مقدسات جامعه خود مي‌پندارند و به طرق مختلف درصدد مقابله با آن بر مي‌آيند.
برخي از محققان ريشه حركتهاي ضد گردشگري خارجي را به طور كلي به سه عامل نسبت داده‌اند. عامل اول، بسط افكار برخاسته از «ديدگاه‌هاي مكتب وابستگي» در امر تجليل فرآيند توسعه در برخي كشورهاي عقب‌مانده است كه در دهه 1960 مطرح شد. اين مكتب ورود گردشگران خارجي به كشورهاي در حال توسعه را عامل رشد طبقه سرمايه‌داري وابسته و ضد ملي مي‌داند كه به خاطر تأمين نيازهاي تجملي گردشگران غربي منابع جامعه را مصرف مي‌كند:
«عامل انحطاط بورژوازي ملي در كشورهاي عقب‌افتاده، اساساً بورژوازي غربي است كه به شكل گردشگران حريص براي كازينوها، رنگارنگي طبيعت و تفريح به اين كشورها وارد مي‌شوند. بورژوازي ملي مراكزي را براي استراحت و آسايش بورژوازي غربي و امكاناتي را براي برآوردن اميال آنها ايجاد مي‌كند. همه اينها به نام گردشگري و به نام ايجاد يك صنعت ملي انجام مي‌شود. خوب است تا يك لحظه به آنچه در آمريكا لاتين اتفاق افتاده نظري بيندازيم. كازينوهاي هاوانا (در كوبا) و مكزيكو (در مكزيك) و تفريحگاه‌هاي ساحلي در ريو (در برزيل)، دختران كوچك برزيلي و مكزيكي، نوجوانان نيمه سير، بنادر آكاپولكو و كوپاكابانا، همه و همه نشانه‌هاي ننگ‌آور و پوچي طبقه متوسط است كه به دليل تهي بودن از عقايد و ارزشها، عرضه كاري بهتر از عهده گرفتن نقش كارفرمايان غربي را ندارند و در عمل كشور خود را به عنوان فاحشه خانه‌اي براي اروپا مهيا مي‌كنند.» (مأخذ 1)
عامل دوم به تأثير مخرب گردشگران خارجي بر وضعيت زندگي زنان و كودكان جوامع گردشگرپذير در حال توسعه، بويژه بهره‌كشي جنسي از آنها مربوط مي‌شود. نمونه‌هاي بسياري از اين نوع بهره‌كشي در برخي مقصد‌هاي گردشگري در آسيا ديده و مستندسازي شده است. عامل سوم، تضاد در رفتار گردشگران خارجي با ارزشهاي مذهبي در جوامع در حال توسعه است.
اين عوامل، در مجموع پيدايش و حضور روزافزون گروه‌هاي ذينفع در زمينه آثار اجتماعي و فرهنگي گردشگري بين‌المللي در جوامع در حال توسعه را در پي داشته است. اين گروهها به صورت سازمان يافته يا غير آن برعليه آن اشكال گردشگري خارجي كه مغاير با اعتقادات، ارزش‌هاي اخلاقي و فرهنگ آنهاست فعاليت مي‌كنند. يك نمونه از اين فعاليت‌هاي سازمان يافته كه مستندسازي شده فعاليت مردم منطقه گوا (GoA) در هند است. اين منطقه كه پس از نزديك به پنج قرن سابقه حكومت استعماري پرتقالي‌ها در آن، در سال 1961 به هند ضميمه شد در سال 1992 حدود 2/1 ميليون نفر جمعيت داشت،‌بازاريان گردشگري با تبليغ جاذبه‌هاي فرهنگي و امكانات ساحلي آن گردشگران خارجي بسياري را به منطقه جذب كرده‌اند به نحوي كه تا سال 1990، نزديك به 70 هتل در اين منطقه ايجاد شده بود. در اواخر اين سال يك گروه مبارز گوايي متشكل از جوانان، كارگران، دانشجويان و ديگر گروهها يك بيانيه 5 قسمتي عليه توسعه سريع و بيش از حد هتل‌ها و تفريحگاه‌هاي پنج ستاره منتشر كردند. در اين بيانيه آنان خواستار توقف ايجاد اين هتلها و يا گسترش آنها شده و دولت اين منطقه را به عدم تباني با هتل‌داران هشدار دادند و در صورت عدم اجراي خواسته‌هايشان دولت را به اخلال در برنامه‌هاي گردشگري تهديد كردند. مهتا (Mehta) درباره تأثير ورود گردشگران جوان غربي و ديدگاههاي بي‌بند و بارانه آنان درباره جنس مخالف و مواد مخدر بر جامعه گوا كه جامعه اساساً كاتوليك مذهب هستند اينطور نوشت:
«دختران دانش‌آموز مسيحي تفريحگاه كالينگوت را به عنوان يك گذرگاه مورد استفاده قرار مي‌دادند. اين دانش‌آموزان را سرپرستان آنها كه خود را با لباس و پوشش راهبه‌ها كاملاً پوشانده‌اند هدايت مي‌نمودند تا به آن طرف تفريحگاه كه محل تدريس دروس مذهبي است برسانند. براي يك لحظه، اين شوك را تصور كنيد كه اين دوشيزگان كه تحت مراقبت شديد راهبه‌ها هستند با صحنه‌اي از صدها انسان عريان كه از هر رنگ مليتي هستند و در شنهاي ساحلي در آغوش هم فرورفته‌اند روبرو شدند». (مأخذ 4)
علاوه بر مردم كشورهاي در حال توسعه گردشگرپذير كه بر عليه گردشگري مغاير با ارزش‌هاي فرهنگي در جامعه خود برپا خاسته‌اند برخي كشورهاي گردشگر فرست نيز ضوابطي عليه اين نوع گردشگران وضع كرده‌اند. براي مثال گردشگران آلماني كه در مقصدهاي گردشگري جرايم جنسي عليه نوجوانان زير 14 سال غيرآلماني مرتكب شده باشند در آلمان مورد تعقيب قرار مي‌گيرند. نهضت مقابله با آثار فرهنگي و اجتماعي منفي گردشگري تا به آنجا پيش رفته است كه نخستين اجلاس جهاني فعالان گردشگري (the first Network Meeting) (of Tourism Activists) كه در دسامبر 1991 در قبرس برگزار شد در بيانيه پاياني خود يك تعريف جديد و منفي از گردشگري بين‌المللي ارائه كرد:
«گردشگري اساساً برابر است با تجاري كردن نيازهاي بشري به سفر كه در جهت منافع مادي مبلغان گسترش گردشگري و به زيان مردم جوامع گردشگر‌پذير و محيط‌زيست آنها انجام شود.» (مأخذ)
آيا از مطالب فوق مي‌توان نتيجه گرفت كه ورود گردشگران خارجي به كشورهاي در حال توسعه بايد متوقف شود؟ همانطور كه در قسمت بعد معلوم خواهد شد اولاً، چنين نيست كه عموم گردشگران خارجي در پي لذت‌جويي محض و مغاير با فرهنگ جوامع ميزبان باشند. در واقع بخشي از گردشگران بين‌المللي يعني گردشگري فرهنگي مي‌تواند خود عامل تشويق كشورهاي در حال توسعه به حفظ و عرضه ميراث فرهنگي خود باشد. ثانياً برخي دولتها و سازمانهاي غير دولتي بين‌المللي در واكنشي كه قصد تصحيح آثار فرهنگي گردشگري خارجي را دارد نكات اخلاقي را در برنامه‌هاي تبليغاتي گردشگري گنجانده‌اند. براي مثال طي، كنفرانسي كه در اوايل دهه 1980 در آسيا برگزار شد شركت‌كنندگان نكات اخلاقي را كه گردشگران بازديد كننده از اين منطقه بايد رعايت كنند مدون نمودند. (مأخذ)
در برخي كشورها نيز سازمان‌هاي گردشگري اقدام به انتشار جزوه‌هاي معروف «سفر يا گردشگري مسؤولانه در قبال ارزش‌هاي اخلاقي و محيط زيست» جامعه خود كرده‌اند. در اين جزوات معمولاً سه اصل اساسي در چنين مسافرتهاي مسؤولانه گوشزد مي‌شوند كه عبارتند از: 1ـ شناخت و درك فرهنگ كشور ميزبان 2ـ احترام گذاشتن به آن و بذل توجه نسب به مردم كشور ميزبان 3ـ برخورد مسؤولانه و انساني با محيط زيست جامعه ميزبان.
پيامدهاي فرهنگي منفي گردشگري خارجي
مطالبي كه در بالا ارائه شد معرف تصور بسيار بدبينانه‌اي از تأثير رفتار گردشگران خارجي بر فرهنگ و اجتماع كشورهاي در حال توسعه بود. مغايرت رفتار برخي گردشگران خارجي با باورها، اعتقادات و ارزش‌هاي اجتماعي در جوامع در حال توسعه را چگونه مي‌توان تبيين كرد و در مرحله بعد از بروز چنين رفتارهايي جلوگيري كرد؟ دولتها در كشورهاي در حال توسعه بسته به چگونگي موازنه درجه اهميت آثار اقتصادي مثبت گردشگري خارجي مانند ايجاد اشتغال و درآمدهاي ارزي و در مقابل،‌ آثار فرهنگي و اجتماعي منفي ورود گردشگران خارجي ـ كه شمه‌اي از آن در قسمت اول بيان شد ـ گزينه خاص خود را اختيار مي‌كنند. براي مثال، آنچه براي دولت ايران در سال‌هاي قبل از انقلاب اهميت داشت آثار اقتصادي ورود گردشگران خارجي بود و به همين دليل براي مثال، در آن سال‌ها شهري چون آبادان به مركز جذب اعراب خوشگذران از منطقه خليج فارس بدل شده بود كه امكانات خوشگذراني مانند ميخانه‌ها و قمارخانه‌ها را در كشور خود نمي‌توانستند بيابند (به دليل ممنوعيت ايجاد چنين مراكزي در اين كشورها). در واقع، چه در گذشته و چه اكنون برخي از كشورها، از اين نظر كه گردشگري خارجي مي‌تواند عامل تسريع رشد اقتصادي در اجراي برنامه‌هاي توسعه آنها باشد سياست بي‌طرفي در قبال آثار فرهنگي و اجتماعي منفي گردشگري خارجي را اتخاذ كرده‌ و مي‌كنند. در چنين كشورها يا مناطقي كه جامعه «گوا» در هند يك نمونه آشكار آن است گروههاي اجتماعي، خود به اعتراض عليه رفتارهاي ضد ارزشي گردشگران خارجي برمي‌خيزند و سعي‌ مي‌كنند تا اين سياست بي‌طرفانه دولت خود را تحت تأثير قرار دهند . در مقابل، جامعه‌اي چون ايران يافت مي‌شود كه دولت آن شديداً بر رعايت ملاحظات فرهنگي توسط گردشگران خارجي بازديدكننده از كشور تأكيد دارد و منافع اقتصادي گردشگري خارجي را در چارچوب اين ملاحظات ارزشگذاري مي‌نمايد.
همانگونه كه قبلاً گفته شد بازار تقاضا براي گردشگران خارجي در كشورهاي در حال توسعه بسته به نوع انگيزه اين گردشگران براي سفر، از اجزاي متفاوتي تشكيل مي‌شود. در واقع، تقسيم‌بندي گردشگران به گردشگران تفريحي، ورزشي، فرهنگي و امثال آن از همين تنوع تقاضا ناشي مي‌شود مطالعات متعددي دربارة انگيزه افراد از گردشگران خارجي انجام گرفته است (براي مثال، مراجعه كنيد به مأخذ‌هاي 5 و2)
اين مطالعات ضمن آنكه همگي، در انواع تقاضاي گردشگري خارجي (به استثناي آن نوع تقاضاهايي كه از ملاحظات كسب و كار مانند مهاجرت و تحصيل در خارج از كشور ناشي مي‌شود) ضميمه مشترك جستجوي گردشگران براي تجربه‌اي جديد در زندگي را يادآور مي‌شوند، با توجه به انگيزه‌ گردشگران خارجي از سفر آنها را به بازارهاي مختلفي تقسيم‌بندي مي‌كنند كه در هر بازار، امكانات مادي و غيرمادي خاص آن دسته گردشگران بايد تأمين شود. براي مثال، يكي از محققان، براساس انگيزه گردشگران از سفر، اين چهار نقش را براي گردشگران خارجي قائل شده است: گردشگري گروهي سازمان يافته، گردشگري فردي، گردشگري جستجوگرانه و گردشگري گريز از محيط خودي . (مأخذ )
گردشگراني كه در گروه اول جاي مي‌گيرند كمترين ريسك را در سفر مي‌پذيرند و در طي سفر همان شرايط و امكانات زندگي در محيط اصلي خود را مي‌خواهند. در مقابل، گردشگري كه از محيط خودي گريخته است سعي مي‌كند تا حد ممكن خود را در فرهنگ جامعه ميزبان غرق كند. به عبارت ديگر، برخي گردشگران آمادگي دارند تا هر نوع محدوديتي را بپذيرند تا بلكه به فهم عناصر يك فرهنگ ديگر (فرهنگ جامعه ميزبان) دست يابند.
گردشگران باستان‌شناس از اين گروه هستند كه در تلاش براي برقراري تماس مستقيم با اعضاي جامعه ميزبان حاضرند از رفاه هتلهاي پنج ستاره بگذرند و در مكانهايي اقامت نمايند كه به رغم نداشتن امكانات رفاهي معمول در جامعه آنها،‌امكان برقراري اين نوع تماس را فراهم مي‌كند. به اين ترتيب، با توجه به انگيزه گردشگران از سفر، جامعه گردشگر پذير براي هرگروه از گردشگران بايد امكانات و تسهيلات مادي و غير مادي خاص آن را فراهم كند. گردشگر باستان‌شناس عمدتاً علاقه‌مند به ملاقات مردم محلي، مصرف مواد غذايي بومي و صحبت كردن به زبان جامعه ميزبان است، گردشگر باستان‌شناس عمدتاً علاقه‌مند به ديدن مكانهاي باستاني و مطالعه تمدنهاي قديمي است، گردشگر طبقه يك يا درجه يك در بهترين هتلها اقامت مي‌كند و به بهترين رستورانها مي‌رود و... (مأخذ)
طبيعي است كه با توجه به اين گوناگوني گسترده نيازهاي روحي و مادي گردشگران خارجي، هيچ منطقه‌اي را نمي‌توان يافت يا دست‌كم مي‌توان گفت كه كمتر منطقه‌اي قادر است كليه انواع گردشگران را جذب نمايد. نكته مهمي كه درباره اين نيازهاي روحي و مادي بايد گفت و ارتباط با موضوع مقاله حاضر پيدا مي‌كند آن است كه آنها با فرهنگ جامعه ميزبان يا در تضاد قرار مي‌گيرند يا انطباق دارند يا تركيب‌هاي گوناگوني از اين دو حالت را پيدا مي‌كنند. براي مثال، گردشگراني كه آب و هواي سواحل مديترانه‌را دوست دارند و در استمرار سبك زندگي خوب در كشورهاي غربي شنا كردن و استراحت در اين سواحل را مي‌طلبند نيازهايشان در تضاد با ارزشهاي مقبول و اعلام شده جامعه ايران قرار مي‌‌گيرد. نكته اينجاست كه دولت ايران، چنين نيازهايي را صريحاً مغاير با سياست فرهنگي خود مي‌داند و طبيعتاً چنين گردشگراني را نمي‌توان و نبايد جذب كرد.
بعضي گردشگران خواستار تماس مستقيم با مردم جامعه ميزبان هستند. در زمان سلطه رژيم‌هاي كمونيستي در كشورهاي اروپايي شرقي طبيعتاً به سختي مي‌توانستند پذيراي چنين گردشگراني در جامعه خود باشند.
از بحث فوق اين نتيجه بدست مي‌آيد كه هريك از مناطق جهان با توجه به ويژگي‌هاي اقتصادي، جغرافيايي، اجتماعي و فرهنگي و بويژه سياست‌هاي گردشگري دولت خود مي‌تواند پذيراي گروه خاص از گردشگران باشد و ميزان انطباق نيازهاي مادي و غيرمادي گردشگران خارجي يا اين ويژگي‌ها و بويژه ملاحظات فرهنگي در سياست‌هاي گردشگري اين دولتها، وسعت بازار تقاضاي گردشگري در هر منطقه را مشخص مي‌كند. در اين جا نكته مهم اين است كه هر دولتي در راستاي امكانات جامعه خود و هدفهاي اقتصادي و غير اقتصادي، سياست مناسب براي جذب گردشگران خارجي را اختيار كند و توجه به اين نكته براي كشوري چون ايران كه دولت آن شديداً مراقب عدم برخورد اميال گردشگران خارجي با عناصر خرد و كلان فرهنگ جامعه خودي است و در ضمن آن، گسترش گردشگري خارجي را به عنوان راهي براي كسب درآمدهاي ارزي و نيز معرفي فرهنگ خودي به گردشگران تعقيب مي‌كند بسيار حائز اهميت است.
شرايط، امكانات و سياست‌هاي لازم براي جذب گردشگران خارجي
هر چند داده‌هاي لازم در دسترس نيست اما به نظر مي‌رسد توزيع گردشگران خارجي از نظر انگيزه‌هاي سفر كه در قسمت قبل به آن اشاره شد ـ و در نتيجه، از نظر شرايط و امكانات مادي و غير مادي مورد نياز براي جذب آنها به مثابه منحني توزيع نرمالي مي‌باشد كه بخش اعظم سطح اين منحني را گردشگران غربي پر كرده‌اند و بخش اعظم اين گردشگران نيز در پي دستيابي به تجربه جديد از زندگي در محيط‌هاي ديگر هستند، اما تجربه‌اي كه در آن سبك زندگي غربي تا حد زيادي تكرار شود (براي آگاهي از مفهوم توزيع نرمال يك پديده در جامعه آماري مورد مطالعه به كتاباي آمار استنتاجي مراجعه كنيد).
سطحي از منحني توزيع نرمال كه گردشگران غربي آن را مي‌پوشانند
يك واقعيت كتمان‌ناپذير اين است كه جامعه فعلي ايران هم به دليل امكانات اقتصادي خود و مهمتر از آن به دليل پررنگي ملاحظات فرهنگي در سياستهاي گردشگري خارجي نمي‌تواند پذيراي اين گروه انبوه از گردشگران خارجي باشد. البته گفتني است كه رژيم گذشته سعي نمود تا كمبودها و كاستي‌هاي امكانات مؤثر در جذب گردشگري خارجي بويژه گردشگران ثروتمند غربي را برطرف كند اما حتي اگر رفع اين كمبودها دوباره و در دستور كار سياستگذاران نظام جمهوري اسلامي قرار گيرد اولاً اين اقدام در برخي از موارد با اقتضائات فرهنگي سياست گردشگري كشور تناقض پيدا مي‌كند (مانند تسهيل سرمايه‌‌گذاري‌ چند مليتي در ايجاد هتلهاي پنج ستاره) و ثانياً، مانع دوم كه همان اولويت اقتضائات فرهنگي در سياست جذب گردشگران خارجي است باقي مي‌ماند.




۷ بازديد
چند خواننده اين وبلاگ در رابطه با رشته تحصيلي مديرت جهانگردي سوال كردند كه آنها را من توجه به مطلب زير به لينك هاي كه در ادامه مطلب مي ايد ارجاع مي دهم

_____________________________________________

لازمه توسعه و تقويت صنعت جهانگردي، اطلاع از زمينه هاي اقتصادي، اجتماعي، جغرافيايي و فرهنگي كشور است تا بتوان امكانات موجود و همچنين مسائل و مشكلاتي كه در راه  اين صنعت وجود دارد، شناسايي كرد و سپس بر اساس تحقيقات موجود، يك برنامه ريزي دقيق و عملي داشت. و البته چنين كاري تنها به ياري مديراني كارآمد و متخصص در صنعت جهانگردي امكان پذير است. تخصصي كه در شاخه مديريت جهانگردي آموزش داده مي شود. يعني متخصص اين رشته در نهايت بايد بداند كه چه نوع جهانگردي را جذب كند؟ چگونه جذب كند؟ و چگونه بازارهاي جهانگردي جديدي براي جذب توريست ايجاد نمايد؟

دروس اصلي و تخصصي گرايش مديريت جهانگردي:

تاريخ و فرهنگ ايران، شناخت روحيات ملل، قوانين و مقررات حقوقي جهانگردي، مباني مردم شناسي جهانگردي، مديريت بازاريابي و تبليغات جهانگردي، اقتصاد جهانگردي، شناخت صنايع دستي ايران، نقشه خواني و آشنايي با نقشه، جغرافياي جهانگردي ايران، شناخت صنعت جهانگردي، گذراندن اوقات فراغت، آداب سفر در اسلام، تجزيه و تحليل مسائل اجتماعي در ايران، باستان شناسي ايران، هنر و معماري ايران، آشنايي با موزه هاي ايران، امور مسافرت و صدور بليط، فن راهنمايي، برنامه ريزي توسعه جهانگردي، مطالعات تطبيقي سياستهاي جهانگردي، فرهنگ عامه، زبان انگليسي مكاتبات تخصصي، زبان انگليسي مكالمه، آشنايي با سازمانهاي دولتي ايران، نقش جهانگردي در بسط روابط بين الملل و گسترش منابع اقتصادي كشور،كارآموزي، اصول حسابداري، رياضيات و كاربرد آن در مديريت، آمار و كاربرد آن در مديريت، كامپيوتر و كاربرد آن در مديريت، اقتصاد خرد، اقتصاد كلان، روش تحقيق در مديريت، مباني سازمان و مديريت، تحقيق در عمليات، مديريت رفتار سازماني، مديريت منابع انساني، حقوق اساسي، مباني مديريت اسلامي، مباني سازمان و مديريت، سيستم هاي اطلاعاتي در مديريت.


براي اطلاع بيشتر به اين لينك

و

اين لينك

مراجعه كنيد


۹ بازديد
برخي از خواننده هاي سوالاتي را مطرح كردند كه متاسفانه فرصت كافي براي پاسخگويي وجود ندارد ولي سعي من در اين است كه برخي سوال ها را در وبلاگ زير پاسخ دهم سوال هاي كه بيشتر مطرح مي شود.

علاوه بر آن مطالبي را نيز در وبلاگ زير پست خواهم كرد كه بيستر با سوال هاي مطرح شده پاسخ داده باشم و همچنين سايت هاي لينك شده در وبلاگ مطالعات گردشگري مي تواند برخي از سوال ها پاسخ دهد.

لينك وبلاگ

مطالعات گردشگري


۷ بازديد
سفر اكوتوريسم از خانه شروع ميشود، زماني كه اكوتوريست در حال انتخاب وسايل مورد نياز سفر است. ميتوانيم كوله او را كوله اكوتوريست بناميم. شايد در نگاه اول اين موضوع به نظر شما خسته كننده و يا بي‌اهميت باشد، درحاليكه هرچه بيشتر در اين باره تفكر و يا مطالعه كنيد، به پيچيدگي، جذابيت و اهميت اين موضوع پي مي‌بريد.
در صورتيكه كوله مناسب سفر نداريد و يا كوله‌هاي قديمي شما ديگر قابل استفاده نيستند، به دنبال كيف‌هايي باشيد كه قسمت عمده مواد تشكيل دهنده آنها قابل بازيافت باشند. معمولا مواد تشكيل دهنده كوله‌ها به طور كامل روي برچسب آنها درج نشده است. وليكن اشاره به اين خصوصيت كوله، فروشنده را به اين فكر وا مي‌دارد كه درآينده از توليد كنندگان كيف اطلاعات كامل‌تري درباره ميزان بازيافتي بودن مواد تشكيل دهنده كيف گرفته و اين نياز بازار را به گوش آنها برساند. تحقيق در اينترنت ميتواند به شما در پيدا كردن كيف‌هاي قابل بازيافت كمك كند زيرا فروشندگان كيف معمولا اطلاعات كاملي در اين باره ندارند. البته توجه داشته باشيد كه در صورت داشتن كوله لزومي به خريد كوله اكولوژيك نيست زيرا مصرف هر وسيله اي يعني استفاده بيشتر از منابع زمين و مصرف گرايي متضاد با حفظ محيط‌زيست ميباشد.
در مرحله انتخاب وسايل مورد نياز سفر، مطمئنا سليقه شما، مقصد، شرايط آب و هوا ، طول سفر، سن و جنس شما، نوع سفر، وسيله حمل و نقل، وسايلي كه باعث آرامش بيشتر شما در سفر ميشوند و شرايط اجتماعي- فرهنگي جامعه ميزبان همگي روي محتويات كوله شما تاثير مي‌گذارند.
* مهمترين توصيه سبك بودن كوله سفر است، زيرا اولا هرچه سبك‌تر سفر كنيد، انرژي كمتري در حمل و نقل مصرف خواهد شد. ثانيا سبك سفر كردن باعث ميشود بتوانيد از وسايل حمل و نقل عمومي استفاده كنيد. ثالثا كمتر همراه داشتن وسايل غير ضروري حس كهتري اقتصادي جامعه ميزبان را كمتر تحريك ميكند و در نهايت شما از اقتصاد محلي با گذاشتن فضاي خالي در كوله تان و خريد از مردم محلي در برگشت حمايت خواهيد كرد.
* مطالعات خود را درباره مقصد، قبل از شروع سفر انجام دهيد و به جاي برداشتن كتابهاي راهنماي سفر، يادداشتهاي خود را برداريد. از خريد كتابهاي قديمي راهنماي سفر خودداري كنيد. براي ياد گرفتن عبارات سودمند و تشكر و سلام كردن به مردم محلي ميتوانيد از كتابهاي مرتبط اطلاعات لازم را به دست آوريد.
* لباسهاي غير نو، بدون زرق و برق، زود خشك شو، آستين بلند و به رنگهاي متداول در طبيعت كه باعث مي شوند توجه بيش از حد مردم محلي را به خود جذب نكنيد و حيوانات منطقه را از خود نرانيد به تن كنيد.
* از ملحفه سبك استفاده كنيد. يك كيسه پارچه اي براي جدا كردن لباسهاي تميز و كثيف خود در كوله داشته باشيد.
* در صورت استفاده از الكتريسيته در مقصد، تلاش خود را براي حداقل استفاده از الكتريسيته انجام دهيد.
* مواد دفع كننده حشرات و ضد آفتاب تهيه شده از مواد طبيعي، كيف كمكهاي اوليه و ژل ضدعفوني كننده براي استفاده بعد از دستشويي همراه داشته باشيد.
* در صورت عدم وجود آب تصفيه شده بخصوص در مناطقي كه مالاريا شايع است، يك كتري برقي كوچك همراه داشته باشيد.
* به جاي برداشتن MP3 Player و گوشي به صداهاي مكاني كه از آن ديدن مي كنيد گوش كنيد و تلاش كنيد با مردم گفتگو كنيد.
* چنانچه آشناياني در مقصد داريد، براي آنها عكس و يا هديه كوچكي از محل زندگي خود ببريد.
* يك مداد و دفتر يادداشت كوچك به جاي Packet PC همراه داشته باشيد.
* يك ساعت ارزان زنگ داربه همراه داشته باشيد تا به موقع سر قرارهاي خود حاضر شويد.
* فتوكپي از مدارك سفر خود به همراه داشته باشيد تا در صورت مفقود شدن اصل آنها اين مدارك بتوانند به شما كمك كنند.
* باتري‌هاي قابل شارژ در صورت داشتن وسايل الكتريكي همراه داشته باشيد.
* توجه كنيد كه فضاي كافي براي برگرداندن زباله‌هاي خود به خصوص پلاستيك‌ها و باتري‌ها داشته باشيد، زيرا مناطق اكوتوريستي معمولا تجهيزات لازم براي بازيافت اين مواد را ندارند.
* از محل مورد بازديد خود از صنايع دستي محلي براي دوستان خود هديه تهيه كنيد تا هم از اقتصاد محلي حمايت كرده باشيد و هم خاطره سفر را از ياد مبريد.
* در نهايت توجه داشته باشيد كه بهتر است كوله خود را خودتان حمل كنيد و استفاده از مردم محلي براي اين منظور پسنديده نيست.

منبع: فصلنامه TIES
۲ بازديد
/* /*]]>*/

درخصوص تأثير استنباط گردشگران از وجهه[1] يك مقصد گردشگري بر تصميم‌ آنها به سفر به آن مقصد توافق نظري گسترده وجود دارد. استنباط گردشگر از وجهه يك مقصد گردشگري به عنوان ادراك و يا برداشت او از آن محل تعريف مي‌شود (Fakeye & Cromplon, 1991) . بعضي از ديگر محققان وجهه استنباط شده را «تصويري ذهني از آن مقصد گردشگري» مي‌دانند. پس بسيار منطقي است كه فرض كنيم وجهه استنباط شده بر تصميم‌گيري گردشگران تأثير مي‌گذارد.  وجهه استنباط شده، يك تعبير ذهني از واقعيتي است كه توسط گردشگر بدست آمده است و بر نگرش شناختي و همچنين بر جنبه‌هاي عاطفي يا احساسي او تأثير مي‌گذارد.

اگر بخواهيم تعريف دقيقي از وجهه استنباط شده داشته باشيم، بسيار دشوار است. زيرا اين عبارت در زمينه‌هاي مختلف روانشناسي، رفتاري، بازاريابي و جامعه‌شناسي مورد استفاده قرار گرفته است. در روانشناسي وجهه به پنداره ظاهري يا قابل رويت اشاره دارد، در حالي كه در مباحث رفتاري به جوانب كاملتري از جمله تأثيرات ايجاد شده، آگاهي، احساسات، ارزشها و باورها در خصوص يك مسأله خاص دلالت مي‌كند (Pearce, 1988. P. 162) .

اما در بازاريابي عبارت " وجهه" به ويژگيهايي اشاره دارد كه بر رفتار مصرف كننده تأثير مي‌گذارند. تعريف متداول از وجهه يك مقصد گردشگري در متون گردشگري را كرامپتون (1979) ارايه داده است. او وجهه استنباط شده از يك مقصد گردشگري را چنين تعريف مي‌كند: «وجهه استنباط شده مجموعه باورها، عقايد و نظراتي است كه يك فرد از يك مقصد دارد» (Crompton,1979,P.18). اين يك تعريف در سطح فرد مي‌باشد اما قابل تعميم به گروه نيز مي‌باشد. براي بازاريابان بسيار مهم است كه جنبه‌هايي از وجهه استنباط شده را شناسايي نمايند كه در يك بخش از بازار عمويت دارد ، اين امر امكان تقسيم بازار را فراهم مي‌سازد تا بتوان استراتژي‌هايي متناسب با هر بخش از بازار تدوين نمود.

تعريف لاوسون و باد بووي از وجهه استنباط شده هم به جنبه هاي فردي و گروهي اشاره دارد. ازنظر ايشان: «وجهه استنباط شده بيان دانش عيني، برداشت‌ها، پيش داوري‌ها، تصورات و افكار احساسي‌اي است كه يك فرد يا يك گروه نسبت به يك محل با مقصد گردشگري دارند» (Lawson & Baud-Bovy,1977).

     ممكن است  وجهه استنباط شده يك تصويرغير واقعي يا ذهني از مقصد گردشگري باشد اما همين  تصوير ذهني گردشگر بر انتخاب او تاثير مي گذارد (Mercer, 1971) .

نتايج تحقيقات متعدد حاكي از آن است كه رفتار گردشگران گاه توسط استنباط آنها از وجهه مقصد گردشگري شرطي مي‌شود و تأثير اين مسأله از ابتدا در مرحله انتخاب مقصد مسافرت قابل مشاهده است. بنابراين دلايل انتخاب مقصد تنها توسط‌ عوامل‌ عيني‌ محيط‌ قابل ‌توجيه ‌نيست (Johnson & Thomas, 1995) .  بنابراين فرض بر آن است محل‌هايي يا مقاصد گردشگري كه داراي وجهه مثبت قوي هستند مورد انتخاب واقع شوند و يا در فرآيند تصميم‌گيري مورد توجه بيشتر قرار گيرند، اين مسأله در تحقيقات (Alhemoud & Armstrong, 1996) و (Echtner & Ritchie, 1991) و (Johnson & Tomas, 1992) مورد اشاره قرار گرفته است.

وجهه استنباط شده تأثير عمده‌اي بر كيفيت استنباط شده از يك مقصد گردشگري دارد. زيرا قبل از بازديد از يك محل آنچه را كه مي‌توان از يك مقصد گردشگري انتظار داشت قالب‌ريزي مي‌نمايد. تصور هر كس از يك مقصد گردشگري منحصر به خود اوست و متشكل از خاطرات، برداشت‌ها، تصورات او از آن محل مي‌باشد.

استابلر عواملي را كه بر شكل‌گيري استنباط گردشگران نسبت به وجهه يك محل گردشگري تأثير دارند به دو دسته عوامل جانب عرضه و تقاضا تقسيم نموده است (Stabler,1988). عوامل تأثيرگذار جانب تقاضا شامل انگيزه،خصوصيات روانشناختي، تجارب و خصوصيات فرهنگي  اجتماعي گردشگر مي‌باشند، اما عوامل جانب عرضه؛ آوازه مقصد،  برنامه هاي بازاريابي مقصد و اخبار و گزارشات منتشر شده در باره  آن هستند. در مدل بيرلي ومارتين  عوامل موثر در  شكل گيري وجهه يك مقصد گردشگري به دو گروه دسته بندي شده اند: منابع  اطلاعاتي و خصوصيات فردي گردشگر             ((Beerli & Martin,2004.

 منابع اطلاعاتي ازجمله عوامل انگيزاننده  يا شكل دهنده وجهه مقصد به شمار مي‌روند، آنها عواملي هستند كه برشكل گيري تصورات و ارزيابي‌ها گردشگر موثرند. منظور از منابع اطلاعاتي، كليه منابع مختلف در دسترس گردشگران شامل اطلاعات حاصل از بازديد از محل مي باشند. منابع اطلاعات فوق را مي‌توان به دو دسته اطلاعات اوليه و ثانويه تقسيم كرد منابع دسته اول منابعي هستند كه  از تجربه بازديد  مستقيم  گردشگر از مقصد به دست آمده‌اند. منابع ثانويه يا دسته دوم شامل چهار مورد منابع ترغيبي آشكار و پنهان، مستقل و ارگانيك هستند كه قبل از تجربه بازديد از مقصد گردشگري به دست آمده و بر وجهه تاثير مي‌گذارند.  منابع ترغيب كننده آشكار[2]، همان تبليغات معمول و مرسوم رسانه‌ها ست و بيشتراز طريق موسسات مرتبط گردشگري در مقصد يا گردانندگان تورهاي سفر ارايه مي‌شود.  اما گزارش‌ها از مقصد و يا مقالات مطروحه در دسته  منابع ترغيب كننده پنهان[3] قرار مي‌گيرند كه مي‌توانند به صورتي غير رسمي و بطور ناآشكار از مقصد تبليغ كنند.  منابع آزاد يا مستقل[4]، شامل پخش اخبار، اسناد، فيلم ها، برنامه‌هاي تلويزيوني و ... از رسانه‌هاي مختلف مي‌باشند. منابع ارگانيك[5] نيز افرادي همچون دوستان و نزديكان گردشگر و نيز اطلاعات حاصل از مقصد‌هاي گردشگري مي‌باشند كه بر اساس دانش يا تجربه خود فرد بطور داوطلبانه حاصل شده باشد، اين دسته از اطلاعات بطور تدريجي در طول عمر جمع آوري مي‌شوند (Beerli & Martin,2004). عوامل شخصي[6] يا عوامل دروني نيز بر شكل گيري وجهه تاثير مي‌گذارند. بنابراين وجهه استنباط شده همچون برداشتي برنامه ريزي شده از مقصد گردشگري است و با توجه به نيازهاي خود فرد و انگيزه ها، دانش قبلي، ترجيحات و ديگر خصوصيات فرد گردشگر شكل مي‌گيرد.

 هانت (1975) ابراز مي‌دارد كه  وجهه استنباط شده بعضاً تحت تأثير فاصله از مقصد قرار مي‌گيرد. زيرا افراد با احتمال بيشتري مناطق نزديك خود را بازديد مي‌كنند و از طريق مجله و دوستان و آشنايان اطلاعاتي در مورد آن به دست مي‌آورند. او چنين نتيجه‌گيري مي‌كند كه افراد استنباط قوي‌تر و واقعي‌تري نسبت به يك مقصد گردشگري نزديك به محل خود دارند (Hunt, 1975).

نظريه گام به گام [7] وجهه استنباط شده چنين بيان مي‌دارد كه وجهه استنباط شده يك غير گردشگر بسيار متفاوت از وجهه استنباط شده گردشگري است كه از يك مقصد گردشگري بازديد كرده است (Gunn, 1972) . البته اين ادعا توسط تحقيقات متعددي مورد تأييد قرار گرفته است. از جمله مي‌توان به تحقيقات (Chon, 1992)  اشاره كرد. معمولاً افراد سفر كرده داراي استنباط واقعي‌تر، پيچيده‌تر، متمايزتر از افراد ديگر مي‌باشند. اما درعوض نارايانا (1976) در تحقيق خود دريافت كه وجهه استنباط شده از يك مقصد گردشگري مي‌تواند در طي زمان تغيير يافته و يا رنگ يابد. بخصوص اگر گردشگر با بازديد از ديگر محل‌هاي مشابه حافظه خود را مغشوش نمايد   .(Narayana, 1976)

چون (1992) تطابق و عدم تطابق وجهه استنباط شده از يك مقصد گردشگري و انتظارات گردشگران با تجربه واقعي آنها را مورد مطالعه قرار داده است. او دريافت كه وجهه مثبت و تجربه مثبت از سفر موجب ارزيابي مثبت از يك منطقه مي‌شود. در حالي كه نگرش يا وجهه استنباط شده منفي و تجربه مثبت موجب يك ارزيابي كاملاً مثبت از يك منطقه مي‌گردد. اما از يك وجهه استنباط شده مثبت و تجربه منفي بيشترين ارزيابي منفي حاصل مي‌گردد(Chon, 1992).

لازمه كنترل و يا مديريت صحيح وجهه استنباط شده نسبت به يك مقصد گردشگري، داشتن آگاهي صحيح از علايق گردشگران و نگرش آنها در مورد داشته‌هاي مقاصد گردشگري مي‌باشد. يك نگرش مثبت و يا استنباط يك وجهه مناسب موجب تعيين يك موضع مناسب از مقصد گردشگري در ذهن بخشي از بازار مي‌شود. بدين معني كه اين مقصد گردشگري  نسبت به موارد مشابه جايي متفاوت است.

درصورتي كه مديران ومتوليان صنعت گردشگري هر مقصد، اطلاعات مورد نياز گردشگران را از طريق كانال‌هاي ارتباطي مناسب در اختيار آنها قرار ندهند، قادر به كنترل وجهه استنباط شده از مقصد از جانب بازارنخواهند بود.

نداشتن اطلاعات كافي در خصوص جاذبه‌هاي يك مقصد گردشگري مانع برنامه‌ريزي از جانب گردشگر و انتخاب استراتژي مناسب براي كنترل وجهه استنباط شده از مقصد از جانب مديران آن مي‌گردد. بعلاوه در هر مقصد گردشگري كسب و كارهاي كوچكي ايجاد مي‌شود كه عملكرد آنها مستقيماً بر صنعت گردشگري تأثير مي‌گذارد و گاهي تناقض اهداف سازمانهاي دولتي و خصوصي كه در صنعت گردشگري  فعاليت دارند و نداشتن دانش تخصصي مانع پيشرفت صنعت گردشگري درمقصد مي‌گردد. عدم دخالت مستقيم مسئولين و متوليان امر گردشگري  در زمينه محصولات گردشگري  و برنامه‌هاي بازاريابي گردشگري موجب مشكلاتي در اين زمينه مي‌شود. عدم هماهنگي و كنترل فعاليتهاي تجاري در صنعت گردشگري مقصد مانع اتخاذ شيوه‌اي استراتژيك مي‌گردد كه هويتي خاصي را براي يك مقصد گردشگري  ايجاد نمايد، لذا چنين مقصد گردشگري  يك پيام مشخص و تأثيرگذار كه بيانگر ارزشهاي آن مقصد گردشگري باشد براي بازار مربوطه نخواهد داشت. سازمان‌هاي كوچك استطاعت تبليغ و ترويج از منطقه گردشگري خود را ندارند. معمولاً سازمانهايي كه چنين توانايي را دارند عضو سازمان‌هاي تجاري بين‌المللي مي‌باشند. خطوط هوايي و هتل‌هاي بين‌المللي مستقر در بازارهاي بين‌الملل از اين جمله‌اند.  هتل‌ها و خطوط هواپيمايي از اين نظر كه بيشترين خدمات را در اين زمينه ارايه مي‌دهند و با بازارهاي متفاوت در ارتباط هستند بيشترين قدرت تأثيرگذاري را دارند. شايد تعداد زيادي از سازمان‌هاي سياحتي در خصوص يك محل گردشگري تبليغ نمايند، اما اگر بر روي جنبه‌هاي خاص تأكيد شود كه متعارض و متفاوت از هم باشند تأثير چنداني نخواهد داشت. لاوز (Laws, 1991) در تحقيق خود نشان داده است كه چگونه جزاير هاوايي به عنوان جزاير آتش‌فشاني و جزاير اركيده مي‌تواند محلي براي بازديدگردشگران باشد. بسياري از متوليان امر گردشگري تصميماتي فعال در خصوص آميخته محصولات و تركيب بازارهاي مورد هدف خود اتخاذ مي‌كنند. اين امر مستلزم فراهم آوردن شرايطي است كه بتواند نيازها و ذايقه در حال تغيير گردشگران را تأمين نمايد و بر تصميم گردشگران تأثير بگذارد (Laws & Cooper, 1998) .

     روشهاي استراتژيك بطور روزافزوني به برنامه‌ريزي گردشگري وارد مي‌شوند و وقتي موضوع تصميم انتخاب محصول و بازار مورد بررسي باشد، بسيار مؤثر واقع مي‌شوند. برنامه‌ريزي استراتژيك بازار گردشگري، چارچوب مؤثري براي مطالعه بررسي كليه جوانب امر فراهم مي‌سازد (Cooper, 1995) . اين فرايند انتخاب هدف، ايده‌اي كلي براي سرمايه‌گذاران در امر گردشگري، ايجاد نموده و موجب هدفمند شدن آن مي‌گردد. شيوه برنامه‌ريزي استراتژيك موجب همكاري نزديك بين واحدهاي دولتي و بازرگاني مي‌شود و موجبات ابتكار عمل و خلاقيت را براي اين سازمانها فراهم مي‌سازد، اتخاذ اين شيوه مستلزم تعيين دقيق وظايف و مسئوليتها مي‌باشد.

منبع : بخشي از مقاله زير مي باشد :

ـ  رنجبريان، بهرام (1385): وجهه استنباط شده از ايران به عنوان يك مقصد گردشگري، شماره 2، صص 80-69


[1]. Image

[2]. Overt induced

[3]. Covert induced

[4]. Autonomous

[5] .Organic

[6]. Personel factors

[7]. Stage Theory


۶ بازديد
سازمان ملل سال 2002 را به عنوان سال بين المللي اكوتوريسم اعلام كرد، اتفاق مهم اين سال نشست جهاني اكوتوريسم بود كه در كبك كانادا در مي سال 2002 برگزار شد.
پنجمين سالگرد نشست كبك در مي 2007 تحت عنوان كنفرانس جهاني اكوتوريسم در اسلو برگزار شد. هدف اين كنفرانس ارزيابي يافته ها و چالش هاي پيش آمده در زمينه اكوتوريسم از ابتداي سال 2002 تا كنون بود. بدين منظور انجمن هاي ملي و منطقه اي اكوتوريسم، متخصصين و حقوقدانان، از سرتاسر دنيا گرد هم آمدند تا براي سياست ها و عملكردهايشان تعهدي ايجاد كنند و نقش منحصر به فرد اكوتوريسم را در حفاظت و توسعه پايدار قوي تر كنند. برگزاري اين كنفرانس توسط جامعه بين المللي اكوتوريسم (TIES)، اداره اكوتوريسم نروژ و برنامه محيط زيست سازمان ملل (UNEP) سازماندهي شد و در آن 450 نماينده از 73 كشور حضور يافتند.
بيانيه كبك در سال 2000، پتانسيل ها و چالش هاي اكوتوريسم را در كمك به توسعه پايدار بيان نمود. همچنين توصيه هايي را به دولت ها، بخش خصوصي، NGO ها، آژانس هاي بين المللي، جوامع بومي و محلي ارائه نمود. متن بيانيه كبك همچنان داراي اعتبار بوده و بيانيه اسلو نيز بر اهميت آن تاكيد مجدد كرده است.
از سال 2002:

* بسياري از مناطق طبيعي جهان در خطر تهديد قرار گرفته و به دليل كمبود مناطق تحت حفاظت روز به روز صدمه بيشتري به تنوع زيستي و منابع وارد شده است.
* ميزان توريست هاي جهان 23% رشد پيدا كرده است و پيش بيني مي شود كه اين تعداد تا سال 2020، دو برابر شود.
* افزايش ميزان آگاهي از ابعاد و تبعات تغييرات آب و هواي كره زمين، منجر به كمك در چگونگي انجام سفر ها در زمان كنوني و آينده خواهد شد.
* نقش توريسم در حمايت از توسعه پايدار، دستيابي به اهداف توسعه هزاره آينده و كاهش قابل ملاحظه فقر به طور بارزي شناخته شد.

به دليل وجود اين فشارها و فرصت ها، سازمان جهاني جهانگردي، UNEP و ساير آژانس هاي بين المللي به حمايت از سياست هايي كه منجر به پايداري هر چه بيشتر توريسم مي شدند، ادامه دادند، كه اين روش بسيار موثر واقع شد. اكوتوريسم به دليل نقش مهم و نوآورانه اش در اين روند بايد ادامه يابد تا به عنوان يك الگو براي كل صنعت توريسم باشد.
براي تحقق اين موضوع همانطور كه در تعريف بيان شده اكوتوريسم نوعي از توريسم مي باشد كه مستلزم انجام سفري مسئولانه به مناطق طبيعي است كه در جهت حفاظت از محيط زيست بوده و منجر به ايجاد درآمد پايدار براي افراد بومي منطقه مي شود.
اكوتوريسم در 5 سال اخير از جايگاه مهمي بر خوردار شده وليكن همچنان چالش هاي زيادي باقي مانده است:

* علاقه براي مشاهده مناطق طبيعي و حيات وحش روز به روز در حال افزايش است كه اين امر موقعيت هاي زيادي را ايجاد كرده، وليكن فشارهاي زياد و نياز براي مديريت صحيح را به وجود آورده است.
* اصطلاح اكوتوريسم بيشتر شناخته شده و به كار ميرود وليكن مورد سوءاستفاده نيز قرار گرفته و در مفهوم واقعي خود به درستي به كار برده نمي شود.
* بيشتر دولت ها استراتژي اكوتوريسم را توسعه دادند ولي به نظر مي رسد كه اين استراتژي ها بايد در جهت روند كلي توريسم و سياست هاي محيط زيستي كامل تر شوند و در نهايت در عمل تحقق يابند.
* تعداد پروژه هايي كه با هدف ايجاد سرمايه گذاري هاي اكوتوريسم، در سرتاسر دنيا وجود دارند، در حال افزايش هستند. اين پروژه ها بيشتر در جوامع محلي ا جرا مي شوند و به عنوان ابزاري براي ايجاد معيشت پايدار و كمك به حفاظت مي باشند. با اين وجود هنوز مشكلات اقتصادي باقي مانده و نياز به ارتباط بهتر با بازار احساس مي شود.
* در حال حاضر بسياري از كشورها داراي جوامعي هستند كه اكوتوريسم در آنها اجرا مي شود و نياز به حمايت و پشتيباني در كار خود دارند.
* جامعه بين المللي اكوتوريسم(TIES) با عضويت بيش از 100 كشور و بيش از 40 انجمن ناحيه اي و ملي شبكه ارتباطي اكوتوريسم ايجاد كرده است. چالش هاي موجود شامل همسو كردن حفاظت، جوامع بومي و توريسم پايدار از طريق آموزش و حمايت آنها مي باشد.

براي شناسايي اين چالش هاي خاص و جهاني و به منظور انعكاس 4 موضوع كنفرانس جهاني اكوتوريسم در سال 2007، آژانس هاي بين المللي، دولت ها و تمام افرادي كه در برنامه ريزي و ارائه اكوتوريسم فعاليت مي كنند بايد به اين نكات توجه كنند:
1- شناخت نقش كليدي اكوتوريسم در توسعه پايدار محلي.
پديده اكوتوريسم اغلب در روستاها و مناطق دورافتاده اي اتفاق مي افتد كه با كمبود منابع معيشتي جايگزين مواجه هستند و ميزان فقر در اين مناطق بالا است. اكوتوريسم مي تواند علاوه بر جنبه حفاظتي، درآمد بيشتري را نيز براي افراد بومي تامين كند. با اين وجود جوامع محلي بايد در اين طرح و سودي كه به همراه دارد سهيم باشند و پايداري اقتصادي اين طرح منوط بر داشتن برنامه ريزي تجاري و دسترسي آن به بازار مي باشد، كه شامل فعاليت هاي زيراست:

* برقراري ارتباط و مشاركت بيشتر بين جوامع بومي، تجارت توريسم در بخش خصوصي، NGOها و دولت.
* رساندن منافع بيشتر به مردم فقير از طريق سياست گذاري براي افراد بومي ، ايجاد شبكه براي ارائه محصولات محلي، كمك به تشكيل سرمايه گذاري، حمايت خدمات محلي، زيرساخت هاي مورد نياز.
* ايجاد فعاليت هاي كشاورزي پايدار و منافع اقتصادي دو طرفه از طريق ارتباطات مناسب بين اكوتوريسم و كشاورزي.
* تشويق به توسعه محصولات جديد و تجارت منصفانه توسط قوي تر كردن ارتباط ميان ميراث فرهنگي منطقه با هنر و صنايع دستي.
* بيشتر منافعي كه از حفاظت حاصل مي شود، به جوامع بومي اختصاص يابد.

2- افزايش پتانسيل براي مديريت خوب اكوتوريسم به عنوان يك ابزار مهم اقتصادي و محافظ طبيعت.
اكوتوريسم به وجود مناظر زيبا و حيات وحش فراوان، وابسته است، بنابراين توسعه اكوتوريسم و منافعي كه به همراه دارد، به عنوان يك ابزار قوي در حفاظت آنها مي باشد.
در واقع در تعريف اكوتوريسم ضروري است كه منافع حفاظتي حاصل شوند. روشن است اين نتيجه نيازمند اين است كه تمامي فعاليت هاي اكوتوريسم به خوبي طراحي و مديريت شوند تا اثرات مضر اكوتوريسم بر روي محيط به حداقل برسند. اين فعاليت ها شامل:

* بالا بردن دانش، مهارت و منابع اطلاعاتي مقامات مسئول مناطق حفاظت شده در توسعه و مديريت اكوتوريسم و كسب حمايت كافي براي مديريت مناسب.
* شناخت نياز هاي خاص مناطق ساحلي و اقيانوس ها به علت وجود زيستگاه هاي حساس ، منابع كمياب و محبوبيت آن ها براي توريسم و تغييرات فشار روي جوامع آن ها.
* توسعه راه هاي خلاقانه براي استفاده از اكوتوريسم در جهت پشتيباني و حمايت مالي در امر حفاظت.
* در نظر گرفتن هماهنگي كامل با محيط هنگام طراحي تسهيلات اكوتوريسم ، باقي گذاشتن حداقل اثرات و تركيب تكنولوژي جديد با ايده هاي موجود.
* اشاره به تعامل مستقيم بين بازديد كنندگان و حيات وحش براي جلوگيري از نابود شدن تنوع زيستي و جستجوي سود خالص براي حفاظت.

3- حمايت از پويايي اكوتوريسم و اجراي سرمايه گذاري اكوتوريسم و فعاليت هاي مرتبط اين امر از طريق بازاريابي موثر، افزايش اطلاعات و آموزش.
تجارت اكوتوريسم نيز مي تواند مانند محيط طبيعي كه در آن اكوتوريسم اجرا مي شود شكننده و حساس باشد. علت اين امر اين است كه بسياري از مردمي كه با تجارت اكوتوريسم مواجه هستند لزوما در بازاريابي و مديريت بازديد كنندگان به صورت آگاهانه و اقتصادي مهارت ندارند. بسياري از محصولات اكوتوريسم به وسيله سرمايه گذاري هاي خرد و كوچك تامين مي شود. مردم در اين بخش براي با هم كار كردن، همكاري براي توسعه مهارت ها و نفوذ در بازار بايد تشويق شوند.
اين فعاليت ها بايد شامل موارد زير باشند:

* اطمينان از اينكه تمامي قسمت هاي جهان به تسهيلات عملي و برنامه هاي با كيفيت آموزشي در زمينه اكوتوريسم دسترسي دارند. امكان دارد اين دسترسي به طور مستقيم يا از راه دور باشد.
* به روز كردن اطلاعات قابل دسترس در مورد بازارهاي اكوتوريسم و افزايش امكان دسترسي به آنها از طريق استفاده از تكنولوژي جديد.
* بهبود مهارت هاي افراد بومي در راهنمايي و آموزش به عنوان يك بخش مهم در ارائه اكوتوريسم معتبر و با كيفيت بالا.
* همكاري با رسانه ها براي ارائه گزارش هاي با محتوا و دقيق در مورد اكوتوريسم و افزايش سطح توانمندي آنها در خصوص رعايت اصول مورد نظر.
* قوي تر كردن جوامع بومي، ملي و ناحيه اي اكوتوريسم و ارتباط آنها با جامعه بين المللي اكوتوريسم (TIES) و ايجاد يك شبكه بسيار قوي در ميان ساير شبكه ها.

4- معرفي برخي از اصول كليدي به منظور پايدار كردن اكوتوريسم
تعريف اكوتوريسم توقع ايجاد تاثير مثبت فراواني را بر روي جامعه و محيط زيست به وجود مي آورد. ايجاد چنين تاثيراتي توسط اكوتوريسم اهميت داشته و ادامه اين تاثيرات مثبت از اهميت بالايي برخوردار است. اين اصول كليدي بايد به موضوعاتي همچون انعكاس جريانات كنوني وشرايط بيروني شامل فرصت هاي جديد براي بيشتر نمودن سودهاي حاصل از اكوتوريسم و چگونگي مقابله با بحرانها اشاره كنند:
فعاليت هاي مرتبط با اين امر بايد شامل موارد زير باشند:

* ادامه ايجاد استانداردها و معيارها براي كيفيت اكوتوريسم، اثرات آن، اطمينان از پيوستگي استانداردها و ترويج آنها از طريق استفاده از طرح هاي گواهينامه.
* هدايت تمايلات جديد در تجارت، از طريق ايجاد همكاري هاي اجتماعي و محيط زيستي مسئولانه و حمايت از امر حفاظت و جوامع محلي.
* توجه به تا ثيرات تغييرات آب و هوا و اثرات آن بر روي اكوتوريسم از طريق معرفي الگو هاي مسافرتي، ترويج استفاده ازگزينه هاي مناسب حمل و نقل و تشويق به استفاده از طرح هائي كه ميزان خروج كربن از آنها در حد استاندارد مي باشد.
* كار با ساير بخش هاي صنعت توريسم به منظور ترويج و رعايت اصول پايداري در آنها.
* احترام به حقوق جوامع بومي در كنترل توسعه اكوتوريسم، شركت در آن و به دست آوردن حداكثر سود كه در نهايت اين امر منجر به بالا رفتن مسئوليت بازديد كنندگان و كيفيت بازديد آنها خواهد شد.