اين فرصت مهيا شد كه در همايش يك روزه « هتلداري نوين و توسعه گردشگري» حضور داشته باشم. همايشي كه مي توان گفت بيشتر دست اندركاران و متخصصان گردشگري كشور در آن حضور داشتند. اين همايش با همت مسئولان هتل هما و همكاري علمي دانشگاه علامه طباطبايي برگزار گرديد. هرچند همايشي يك روزه بود ولي از نظر برنامه ريزي همايش و حضور فراگير دست هر آنكه دستي در آتش گردشگري كشور دارد اهميت فراواني داشت. در برگزاري همايش نگاه كارشناسي و تخصصي به گردشگري را به وضوح قابل مشاهده بود. در دوسويه روند اجرايي و روند علمي اين همايش در واقع استخوان خورد كرده هاي گردشگري كشور فعاليت نموده و سطح همايش را هر چند يك روزه بود چنان بالا برده كه سازمان جهاني گردشگري اين همايش را در وب سايت خود لينك نموده بود.
در رابطه با پانل هاي ارائه شده نيز حضور چهره هاي آكادميك مطرح در زمينه گردگري كشور همچون دكتر ضرغام و رئيس اتحاديه هتل داران، مديرعامل گروه هاي هما، رئيس جامعه تورگردانان ، رئيس انجمن صنفي دفاتر سفر و گردشگري و همچنين مشاور عالي و معاون گردشگري سازمان جنبه اي فراگير داشت و بخصوص برگزاري جلسه پرسش و پاسخ و مباحث مطرح شده در اين جلسات هر چند اندك ولي مفيد توانست كمي از وضعيت بغرنج گردشگري كشور مطرح شود. كاش از اين دست جلسات پرسش و پاسخ در رابطه با وضعيت گردشگري كشور خود بدل به يك سنت دائمي شود.
در رابطه با اجراي همايش نيز گونه اي خاصي از نظم و ترتيب مناسب وجود داشته كه اين را مي توان برآمده از تجربه بسيار عميق و گسترده ، كاركنان و مديران گروه هتل هما دانست كه شيوه مناسبي را در زمينه برگزاري همايشي يك روزه ساماندهي نمودند كه خود نيازمند تشكر و قدراني است.
بطور كلي بهره اي كه از حضور در همايش بردم بسيار مناسب ود و اين خود دليلي شد كه اين متن به نگارش درآيد و البته آغاز تصميمي است در نقد و بررسي همايش هاي كه در زمينه گردشگري برگزار مي شود. در اين رابطه سعي بر آن است كه به بررسي و مقايسه اين همايش با همايش گردشگري ديني كه آخر هفته در مشهد برگزار مي شود و جالب آنكه اين دو همايش از نظر هستي شناختي نمايندگي دو گونه نگاه به گردشگري در كشور را باز مي نمايد. نگاه هستي شناختي اول كه به همايش هتلداري و گردشگري اختصاص دارد از گردشگري به عنوان يك امر اقتصادي كه ضامن اشتغال و درآمد است ياد مي كند و تخصص و كارشناسي نسبت به علم گردشگري در آن حرف اول را مي زند و همايش دوم گردشگري را تنها يك ابزار مي بيند كه واسطه تبليغ است و به هيچ وجه به اشتغالزايي و درآمد حاصل از اين فعاليت اختصاصي وقعي نمي نهد. به عنوان مثال در رابطه با زيارت و گردشگري در مشهد به شدت متقعد است كه بايد هر گونه برند سازي در مشهد نابود شود و فقطزيارت محض مدنظر قرار گيرد به عنوان مثال موج هاي آبي و پديده شانديز نبايد در كنار زيارت بارگاه ملكوتي امام رضا (ع) مطرح باشد بلكه بايد حذف شود. اين نگاه كه متاسفانه در نظام گردشگري وزيارت مشهد حاكم است تنها در تحكيم سفرهاي تك منظوره بوده و اين در حالي است كه بيش از 93 درصد سفرهاي مشهد چند منظوره با اولويت زيارت است. نگاهي به مقالات برگزيده در اين همايش خود گوياي سيطره اين ديدگاه در همايش گردشگري ديني مي باشد كه با بودجه اي كلان در پي ترويج ديدگاهي است كه با واقعيت هاي موجود سر سوزني تطبيق ندارد.اميد است بعد از بزگزاري اين همايش و در مقايسه دو همايش ياد شده ، به صورتي مبسوط اين دو ديدگاه را مورد بررسي قرار دهيم و همچنين نقدي را بر مقالات برگزيده اين دو همايش با كنار هم قرار دادن آنها به نگارش درآورم. اين مهم به علت ضرورت پرداختن به آن در اولويت پست هاي اين وبلاگ قرار دارد.