مركز خط توليد دستگاه تصفيه روغن سوخته موتور

مركز خط توليد دستگاه تصفيه روغن سوخته موتور

۱۰ بازديد

گردشگري پسامدرن

(ضرورت يك شناخت)

مقدمه

گردشگري امروزه يكي از بنيان‏هاي جهاني‏سازي ونماد بارز درهم فشردگي فضا ـ زمان در عصر پسامدرن مي باشد.جريان گردشگري فضاهاي جغرافيايي بسياري را درمي نوردد تا در منطق شبكه‏اي خود تاثيرات فراواني را بر خرده فضاهاي درون متني بر جاي گذارد.اين بدان معنا است كه گردشگري به مانند يك جريان سيال در برگذشتن از هر سرزمين يا مكان مي باشد و اين خود با كنش و واكنش‏هاي شكل گرفته جهت‏يابي شده و در مقاصد گردشگري با توجه به شناخت و اهميت توجه به گردشگري آثاري را در ابعاد اقتصادي ، اجتماعي ـ فرهنگي و زيست محيطي بر جاي مي‏نهد.اين امر ضروري مي سازد كه براي استفاده از جريان گردشگري ، اين پديده در بنيان هاي هستي شناختي حاصل از چالش هاي پسامدرنيته مورد بررسي قرار گيرد.اين در حالي است كه اينگونه بررسي ها به عناوين مختلف مورد توجه قرار نمي گيرد بخصوص آن هنگام كه شناخت گردشگري ضرورت مي يابد تنها به مديحه سرايي يا انتقادگرايي از گردشگري بسنده مي شود و اصلاً اين امر مورد توجه نيست كه گردشگري يك واقعيت عينيت يافته بينامتني در  عصر پسامدرن است كه محتاج شناخت مي باشد.بايد اين نكته را درك كرد كه با وجود اينكه كشور ما هنوز در چالش مدرنيته و سنت به سر مي‏برد ولي از بازتابندگي هاي پسامدرنيته به دور نيست اين وقتي بهتر قابل درك است كه توجه داشته باشيم كه گردشگران از مقاصدي مي آيند كه تاثيرات پسامدرنيته بر تمامي ابعاد زندگي آنها سيطره كامل دارد.درست است كه پسامدرنيته در كشور ما همه گير نشده ولي كشور ما مي تواند مقصدي باشد كه گردشگران پسامدرن براي بازديد از آن ، سفر مي‏كنند.اين در حالي است كه فضاي سرزميني ما در چالش هاي درون متني گرفتار بحران هاي بسياري در ابعاد اقتصادي مي باشد و بايد در رفع اين بحران ها در يك نگرش برون متني به جذب گردشگر بيانديشد غير از آن منافع بسيار گردشگري را در عرصه «ژئوپولتيك گردشگري» به ديگر رقبا واگذاشته است. گردشگري از آنجا كه در اقتصاد بازار برپايه تجارت آزاد قادر به تعديل اقتصادي فضاهاي سرزميني مي باشد وباتوجه به آثار اقتصادي حاصل از اين فعاليت در توسعه منطقه اي ، پيرامون افزايش فرصت هاي اقتصادي در زمينه اشتغال وتوزيع درآمد در سطوح طبقاتي به ايفاي نقش مي پردازد. درحالي كه طبق برآورد سازمان جهاني گردشگري(WTO) در سال 2001، فعاليت گردشگري در 83 كشور جهان جزء پنج منبع اول درآمد بوده و 7/10 درصد اشتغال جهان معادل 215ميليون شغل‏به فعاليت هاي گردشگري تعلق دارد(WTO,2002). همچنين بنابرآمار بانك جهاني درسال 2000 تعداد گردشگران بالغ بر 701 ميليون نفر  بوده كه از طريق مسافرت اين تعداد به نقاط مختلف جهان حدود 475 ميليارد دلار وارد چرخه اقتصادي جهان شده است ( ,2002 world Bank ). نمودار زير روند تغييراتي گردشگري را از نظر تعداد و درآمد نشان مي دهد كه اين خود نشان از روند رو به رشد گردشگري در سطح جهان دارد كه در رويكرد به مناطق مختلف جهان در گذار از تمركزگرايي بر روي نقاط ويژه را بازمي نمايد در اين ميان ساختار شكني گردشگري در چالش هاي پسامدرن سبب آن گرديد كه جريان ريزوم وار گردشگري در سراسر كره زمين پراكنده شوند در حالي كه تا قبل از دهه 1980 روند تمركزگرا گردشگري انبوه در پيوند با پيامدهاي مدرنيته متأخر در عينيت وجودي و گستره همه جاگير توليد فورديسم تنها نواحي خاصي را به عنوان مقاصد گردشگري برمي‏گزيد.

در گردشگري جهان سهم رو به افزايش نواحي ديگر جهان به غير از اروپا و امريكا به خوبي قابل مشاهده است. جريان گردشگري در رويكرد به نواحي ديگر جهان هريك از مولفه‏هاي جديد خود را در عصر پسامدرن باز مي جويد كه در اقتصاد زيباشناختي معاصر بازتابندگي فراگشت‏هاي بينا‏متني را در روندي ريزوم وار بر عهده دارد. هرچند خود در سيطره ناتمركزگرايي سرمايه داري سازمان‏نايافته عمل مي‏كند.بطوركلي باز شناخت جريان گردشگري در زمان حاضر وابسته به خوانش گردشگري پسامدرن در پيرامون متن‏هاي فضايي و بازخواني شكل‏گيري پساگردشگري انبوه در همتنيدگي با شيوه غالب توليد پسافورديسم مي باشد.   

گردشگري پسامدرن

وضعيت پسامدرن را به بياني ساده مي‌توان« شكاكيت به تمامي فرا روايت‌ها » (1) تعريف كرد كه

برپايه فرآيندهاي همچون انقلاب تكنولوژيكي ـ اطلاعاتي، بحران‌هاي اقتصاد سرمايه‌داري و نتايج حاصل از تجديد ساختار آن همراه با شكوفايي جنبش‌هاي اجتماعي ـ فرهنگي بخصوص از دهه 1970 ميلادي بدين سو كه به شكل‌گيري جامعه‌اي شبكه‌اي، اقتصاد اطلاعاتي ـ جهاني و فرهنگ مجازي‌سازي فرصت داد ، كه در يك كليت يكپارچه نشانه گذار از مدرنيته متاخر به وضعيتي پسامدرن دارد.اين روند دربرگيرنده برگذشتن از ذهنيت و عملكرد مدرنيته در ابعاد اقتصادي ، اجتماعي ـ فرهنگي و تفكرات پيراموني مي باشد.به زباني ساده پسامدرن نشان از تحولات دارد كه تغييرات و چالش هاي بسياري را در عرصه جوامع مدرن شكل داده است كه اين خود وابستگي بسياري به پيشرفت هاي تكنولوژيكي دارد،كه سبب شده نااستواري زندگي و جامعه مدرن شكل گيرد و فرجام اين روند تغيير شيوه تفكر و زندگي مي باشد.هرچند در لايه هاي زيرين اين تغييرات مي توان بركنش‏هاي سرمايه‏داري سازمان‏نايافته در شكل‏دهي و تسهيل‏كنندگي به خوبي دريافت.

شكل‏گيري چالش‏هاي پسامدرن ميل به تمايززدايي از عرصه هاي مختلف زندگي اجتماعي را سبب گرديد يكي از اين تمايز زدايي ها ، فروريختن مرز بين كار و اوقات فراغت بودكه در مدرنيته هريك جايگاه مخصوص به خود را داشتند. با از بين رفتن تمايز ميان كار و اوقات فراغت، اين دو در كليتي يكسان ذوب شده و به شكل‌گيري سبكي از زندگي، كه سبك اكسپرسيونيستي ناميده مي‌شود، منتهي گرديده است. در اين سبك از زندگي، انسان سعي مي‌كند چيزي را به وجود آورد كه زندگي‌اش را مهيج و لذت بخش نمايد. از مشخصه‌هاي اين سبك زندگي، پويايي و انعطاف‌پذيري زياد آن است(2).

 در درون يك سبك اكسپرسيونيستي كار بايد معنايي بيش از زنده ماندن داشته باشد. فراغت و كار هر دو در حكم بخش‌هاي توليدي و سازنده زندگي روزمره تلقي مي‌شوند و اين امر بيانگر از بين رفتن تمايز بين اين دو حوزه تا سر حد امكان است. اين خود به معناي سپري كردن زمان آزاد خود، با مردم در محل كار (چون علائق مشترك است) و همچنين كار در خانه كه با كمك تكنولوژي‌هاي ارتباطي جديد روزبه روز آسانتر مي‌شود، مي‌باشد. بر پايه نيازهاي ناشي از اين سبك زندگي، با رشد صنعت فراغت تاريخ، زمان و فضا براي مصرف تبديل به كالاي فرهنگي شده و گردشگران تصاوير بازنمايي شده يك جامعه و ديگر حقيقت‌ها و واقعيتهاي ناشناخته را كه شبيه‌سازي شده، مصرف مي‌كنند.

در پسامدرنيته اوقات فراغت و گردشگري به عنوان حق، نه پاداش محسوب گرديده و به پايه‌هاي زندگي و هستي بدل گشته است. از اين رو گردشگري پسا مدرن را مي‌توان فرآيندي دانست از مجموعه عوامل اقتصادي، اجتماعي ـ فرهنگي و محيطي كه در يك سبك زندگي اكسپرسيونيستي به هم پيوند مي‌خورند و واكنش‌هاي بسياري را براي لذتِ تجربه كردن، در بسياري از سطوح معرفتي در چارچوب هستي شناختي و پايبندي به اكنون چه در جامعه و چه در خود سبب مي‌شوند(3).در اين ميان آنچه شكل‌گيري جريان گردشگري را تسهيل مي‌كند حس نوستالژي(4). نسبت به گذشته و توجه فزآينده به «ميراث» بطور عام مي‌باشد. بازگشت به يك گذشته را در باز نموده‌اي طنزآميز به عنوان تقاضاي گردشگري رقم مي‌زند و تمامي اشكال مختلف هنري، معماري، آموزشي، ميراث و گردشگري را درهم مي‌آميزد. همانگونه كه در پسامدرنيته توسعه بازار و قدرت در يك سلسله مراتب، توليد فرهنگي نشانه‌ها را ايجاد مي‌كند گردشگري پسامدرن نيز بر پايه نشانه‌ها شكل مي‌گيرد. اين بدان معنا است كه گردشگري پسامدرن در يك حاد واقعيت پيرامون دورنمايي گردشگر(5)جريان مي يابد و در گستره رو به افزايش خود هميشه به مكان ـ نوستالژيا اهميت فراوان مي دهد اين گونه مكان‏ها در پيرامون بافتمندي سنتي خود براي گردشگران پسامدرن تبلور مي يابند كه« هم ـ حضوري» آنها را با گذشته امكان پذير مي نمايد.كليت گردشگري پسامدرن در چارچوب مقياس در برگيرنده يك جريان پساگردشگري انبوه است.كه در آن ويژگي هاي منحصر به فردي از روند گردشگري در جهان معاصر پديدار مي شود كه زمينه هاي بسياري را براي جذب بر پايه توانمندي كشور ما دارا مي باشد.به عنوان مثال توان هاي محيط طبيعي ايران در زمينه گردشگري بخصوص دورنمايي گردشگر قابليت بالايي دارد.همچنين وجود قنات و شكل‏گيري تمدن كاريزي ، همراه بالا مناطق عشايري و قابليت‏هاي آن در زمينه تطبيق پذيري با ويژگي هاي گردشگري پسامدرن منحصر به فرد مي باشند(6).

 

پساگردشگري انبوه[1] 

ظهور شيوه‌هاي اطلاع‌رساني، با نظام‌هاي ارتباطي مبتني بر وسايل الكترونيكي نحوه تفكر را درباره ذهنيت تغيير داده و دگرگوني مشابهي را در شكل جامعه و فضاي حياتي پديد آورده است. فرهنگ الكترونيكي مبتني بر رسانه‌هاي انبوه ترويج دهنده نگرش فرد به عنوان هويتي ناپايدار و فرآيندي مداوم از شكل‌گيري هويتي چندگانه است.‏اين فرهنگ موجب اضمحلال انديشه خردمندانه‌گي‌ مركز ـ بنياد تاريخ مي‌گردد. جهان ارتباطات به سان مجموعه‌اي چندگانه از خردمندانگي‌هاي محلي كه هر كدام صداي خود را دارند، فوران مي‌كند.. در اين ميان رسانه‌هاي انبوه جريان بي‌وقفه، مداوم و روبه افزايش اطلاعات، ارتباطات و فرهنگ‌هاي مختلف را شكل داده كه در حال رخنه به تمامي عرصه‌ها و حوزه‌هاي حيات فردي و اجتماعي مي‌باشند. گردشگري نيز در اين بين در دو بعد تحت تأثير رسانه‌هاي انبوه قرار مي‌گيرد. از يك بعد با تبديل گردشگري به عنوان لذت فرهنگي درجه دوم (يا مجازي)، بدون ترك خانه از طريق شبيه‌سازي‌هاي همچون برنامه‌هاي ويديويي، تلويزيوني و اينترنتي، شكل‌گيري گردشگران راحت‌طلب يا مبل‌نشين را موجب مي‌شوندكه در آن شخص بدون آنكه احتياجي به سفر براي بازديد از مناطق مختلف را احساس كند، به وسيله رسانه‌هاي انبوه از اين تجربه دست دوم فرهنگي لذت مي‌برد.اما از بعد ديگر، رسانه‌هاي تصويري با توجه به اعتمادي كه مردم بيش از منابع اطلاعاتي ديگر به آنها دارند، روند تصميم‌گيري گردشگران را براي مسافرت و بازديد از مناطق مختلف جغرافيايي، با تصاوير طبيعي كه نمايش مي‌دهند، تسهيل كرده و افزايش تعداد گردشگران را سبب مي‌شوند. اين امر با توجه به عرصه وسيعي كه اين رسانه‌ها به سوي كثرت و تنوع چشم‌اندازها يا مناظر باز مي‌كنند تحكيم هويت فردگرايانه و تغيير علائق و انتخاب‌ها را در تجربه گردشگري معاصر سبب شده و به پيدايش گونه‌اي تازه از گردشگري جديد كه نقطه مقابل گردشگري انبوه قرار مي‌گيرد فرصت داده است. اين گردشگري جديد با مسافرت‌هاي انفرادي در ارتباط بوده و افزايش اين مسافرت‌ها را سبب گرديده است و به عنوان يك گردشگري مطبوع شناخته شده، كه در آن با توجه به روند غالب ضد نخبه‌گرايي پسامدرنيسم، گردشگران به وظيفه خود، مثل نيازها و حساسيت‌هاي جامعه ميزبان آگاه بوده و به آن احترام مي‌گذارند.

  مقايسه ويژگي‌هاي گردشگري انبوه و پساگردشگري انبوه

گردشگري انبوه

پساگردشگري انبوه

از خطر گريزان است

خطر مي‌كند

كمتر به دنبال تجربه كردن است

در همه حال به دنبال تجربه كردن است

نسبت به محيط حساس نيست

به محيط حساس بوده و نسبت به آن احساس وظيفه مي‌كند

به دنبال ادامه آرامش خانه و لذت طلبي

به دنبال شناخت و درك فرهنگ بومي

اصلاً اهل تحقيق نيست

به دنبال تحقيقات عميق است

در جستجوي دريا، ماسه، خورشيد، ******** است

در جستجوي ميراث تاريخي، طبيعي و فرهنگي است

يك تعطيلات در سال

تعطيلات مختلف در يك سال

مقصد اهميت ندارد

مقصد داراي اهميت است

 

بطور كلي چهار عامل عمده در شكل‌گيري گردشگري جديد را مي‌توان به صورت زير بيان كرد:

- مشتريان جديد: مشتريان جديد پر توقع‌اند و نسبت به شرايط محيط آگاه‌تر و به جاي وقفه كوتاه در كنار دريا و كوهستان (براي اسكي)، در جستجوي كسب تجربه و كيفيت زندگي هستند.

- فن‌آوري نوين: مشتري مي‌تواند با كمك فن‌آوري‌هاي نوين، بدون دخالت متصدي‌ تور و با حداقل هزينه و خطر به انتخاب مقصد و خدمات مربوط بپردازد. به علاوه، حضور انواع فن‌آوري‌ها به اين معني است كه عرضه كنندگان با حداقل هزينه مي‌توانند ره‌آورد گردشگري خود را هماهنگ سازند، به گونه‌اي كه بدون متوسل شدن به واكنش سنتي مديريت مبتني بر صرفه‌جويي در مقياس، يك مزيت تفاضلي به دست آيد.

- حدود رشد: عامل عمده ديگر مربوط به افزايش انواع محدوديت‌ها در كل بخش بازرگاني مربوط به محيط‌زيست است. هم‌اكنون اين يك اصل پذيرفتني است كه تأمين خدمات گردشگري كه مستلزم استفاده بيش از حد از انرژي و تأثير عمده بر محيط خدمات گردشگري است، ديگر قابل قبول نيست.

- عملكرد نوين جهاني: اصل صرفه‌جويي در مقياس و منحني تجربه ديگر در تمامي جنبه‌هاي گردشگري به كار نخواهند رفت. نظم جديد به معناي انعطاف‌پذيري در خدمات است. جايي كه در آن تنوع و تخصصي شدن، نظام‌هاي قابل انعطاف، تفويض اختيارات و آموزش كاركنان در مقياس محلي و نوآوري وجود دارد.

بطور كلي هر چند هنوز گردشگري انبوه به پايان راه خود نرسيده است و شايد هرگز به پايان نرسد، ولي گردشگري جديد با توجه به ويژگي‌هاي همچون انعطاف‌پذيري، تنوع طلبي و كثرت‌گرايي و به سبب تغييراتي در سطح مختلف تقاضا، مقصد و بازار روند رو به تزايد خود را مي‌پيمايد و با توجه به پيش‌بيني‌ها در آينده نزديك به عنوان جريان غالب گردشگري محسوب مي‌گردد. در اين ميان رشد گونه‌هاي مختلف گردشگري در قالب الگوهاي فضايي، همچون گردشگري شهري، گردشگري در طبيعت و گردشگري روستايي، در طول دهه‌هاي گذشته خود دليلي بر اين مدعاست.

فرجام سخن

آنچه به اختصار و به اندازه دانش نگارنده از ويژگي هاي گردشگري پسامدرن مطرح شد مي تواند سوالات مختلفي پيرامون جريان گردشگر پذيري در ايران شكل دهد با آنكه گردشگري با عبور از پوسته‏هاي گردشگري انبوه با چهار «S» (7) معروفش و جوانه هاي از رويكرد به ديگر جاذبه‏ها مي رود تا در يك فرآيند بلند مدت همه گير شود ولي هنوز كشورما كه قابليت بسياري در زمينه گردشگري پسامدرن دارد نتوانسته جاذب اين گونه از گردشگران باشد.در لايه اي پيچ در پيچ گردشگري در ايران ، تطبيق پذيري اين گونه از گردشگري داراي ضريب بالايي است پس چگونه است كه سهم كشور ما نه تنها به اندازه توانمندي‏هايش نيست بلكه حتي از يك «صدقه گردشگري» كمتر است و در اين ميان دست اندركاران گردشگري در كشور ما يا هنوز در رويا فرداي بهتر بدون اقدامي موثر به سر مي برند يا دچار توهمات ديگرزدايي نشده در ‏جذب گردشگر به سر مي برند.

با اين وجودنوشتار حاضر با بهره گرفتن از توان پردازش نگارنده سعي كرد به اختصار به شرح گردشگري پسامدرن بپردازد. اين بررسي با نگرشي بسيار تخصصي در منابع آكادميكي مطرح گرديده‏است.هدف اين نوشتار افزايش گستره مخاطبان و بالا بردن اگاهي از گردشگري مي باشد هرچند قابل انكار نيست كه جهت گيري ديگر آن به سوي دست اندركاران فعاليت( نه صنعت) گردشگري مي باشد.دليل رويكرد به اين  بررسي توجه به اين امر است كه در فضاي فشرده شده جهاني استراتژي هاي بسياري پيرامون ژئوپلتيك گردشگري شكل گرفته است و با توجه به منافع بسيار بالاي گردشگري در ابعاد اقتصادي در پيوند با سرمايه داري سازمان نايافته هر فضاي سرزميني چون متني ميان متن ها در پي بالا بردن سهم خود از منافع گردشگري مي باشد.غفلت در اين زمينه مي تواند ، فرصت هاي بسياري را از بين ببرد.درست است كه نمي شود مانند همسايه ترك خود« آنتاليا » بسازيم و گردشگران ايراني را جذب كنيم ولي توانمندي هاي بسياري در اين سرزمين وجود دارد كه مي تواند در صورت رويكردي با شناخت در دوسويه عرضه و تقاضا ، جاذب گردشگران پسامدرن باشند.شايد تحول در گام اول در گردشگري ايران در شناخت از اين فعاليت اقتصادي نهفته باشد.وجود جاذبه و تسهيلات به تنهايي كافي نيست ، تفكر فلسفي و هستي شناختي درست (هماني كه از آن غفلت شده) نيز واجب است.

 پي نوشت

1 ـ براي اطلاع از اين تعريف و پردازش بنياني پسامدرن ر . ك : ليوتار ، ژان فرانسوا : وضعيت پست مدرن ،ترجمه حسينعلي نوذري ، انتشارات گام نو ، تهران ، چاپ اول ، 1380

2 ـ Expressionist در اين سبك از زندگي افراد به دنبال ماجراجويي و لذت بردن از زندگي خود به سفر مي‌پردازند و برخلاف گردشگري انبوه كه به دنبال آرامش خانه در مقاصد گردشگري بود، آنها با قبول خطرات و ديگر سختي‌هاي سفر، به مناطق گوناگون سفر مي‌كنند تا از نزديك با پديده‌ها و مكان‌هاي مختلف آشنا شوند و به عبارتي در راه كشف اصالت براي لذت تجربه كردن، تحمل سختي را به جان مي‌خرند.

3 ـ در زمينه تعريف فوق از گردشگري پسامدرن ر.ك : پاپلي يزدي ، محمد حسين و مهدي سقايي : گردشگري و تبار شناسي (صورتبندي يك پديده جغرافيايي) ، فصلنامه تحقيقات جغرافيايي ،شماره 68 ،1382

4 ـ  Nostalgia اين حس را مي‌توان غم غربت نيز ترجمه كرد. با اين وجود در يك كليت معنايي دربر گيرنده احساس حسرت نسبت به گذشته‌اي دور يا نزديك، نسبت به پديده يا مكاني و يا رفتاري است. كه فرد ناتوان از دستيابي به آن براي تسلي اين حس به جستجوي بازسازي آن در زمان حال مي‌باشد. اين حس را مي‌توان در شاهكار سينمايي آندره تاركوفسكي با عنوان «نوستالژي» يا به قول خودش نوستاليگا درك نمود.

5 ـ Tourist Gaze ، از مولفه هاي اصلي گردشگري پسامدرن است.دورنمايي گردشگر در رابطه با بازديد كننده كمك مي‌كند تا با ملايمت بيشتري در رابطه با واقعيت دادن به خود برخورد كند، جهاني كه بيشتر ايده‌آل و خيالي است را بسازد و راه‌هاي كه به سرخوشي جديد در مسافرت ختم مي‌شود را بيابد. به گونه‌اي كه با تجربه گردشگري يك كشف با اهميت و مقدس را به دست آورد. براي اطلاع بيشتردر زمينه دورنمايي گردشگر و ويژگي هاي آن ر.ك :

- Urry, J: Tourist Gaze, sage, 1990

-Urry, J: The Tourist Gaze Revisited, American Behavioral scientist, Vol. 36, No. 2, 1992.

6 ـ در مورد قابليت هاي محيط طبيعي ايران و همچنين تمدن كاريزي و مناطق عشايري در زمينه جذب گردشگران پسامدرن ر.ك :

ـ جوان ، جعفر و مهدي سقايي : توان‏هاي محيط طبيعي ايران و بهره وري گردشگري،مجله علوم جغرافيايي ،دانشگاه تربيت معلم، جلد 1 ،شماره 1 ،1382

ـ سقايي ، مهدي : قابليت هاي گردشگري درتمدن كاريزي (پردازشي پسامدرن)،ارائه شده درهمايش ملي قنات،گناباد، ارديبهشت 1383

ـ سقايي ، مهدي : مناطق عشايري و قابليت گردشگري(دورنمايي پسا گردشگري انبوه ) ،ارائه شده درهمايش ملي ساماندهي جامعه عشايري ايران ، جهاد كشاورزي ، ارديبهشت 1383

7 ـ گردشگري انبوه كه ميل به مناطقي خاص دارد رويكرد به تجربه گردشگري خود را پيرامون آنچه چهار «S» معروف است شكل مي دهد اينها عبارتند از : « Sea, Sun, Sand, ********».

 

منابع و ماخذ

 

1- Cova, Bernard: What postmodernism Means to Marketing Managers, European Management Journal, Vol. 14, No. 5, 1996.

2- Cohen, Robin: Global sociology, Macmillan, 2000.

3- Goben, Erik: The sociolog of Tourism, Routlede, 1996.

4- Hall, Michael: Tourism and Politics, John, 1994.

5- Hallinshead, keith: surveillance of the worlds of Tourism, Tourism Management, Vol. 20, 1999.

6- Harrison, David: Tourism and Less Developed Countries, in: Tourism and Less Developed World, CABI, 2001.

7- Halsall, David: Railway Heritage and The Tourist Gaze, Journal of Transport Geography, Vol. 9, 2001.

8- Harvey, David: The condition of postmodernity, oxford, 1989.

9- Harvey, David: Form space to place and Back Again, in: Mapping the Future, Routledge, 1997.

10- Lyer, Pico: Postmodern Tourism, www. Scottlondon. Com, 2002.

11- Jennings, Gayle: Tourism Research, WIEY, 2002.

12-Me ethan, Kevin: Tourism in Globle Socitey, Palgrave, 2001.

13- Nuryanti, Wiendu: Heritage and postmodern Tourism, Annals of Torism Research, Vol. 23, No. 1, 1996.

14- Pretes, Michael: Postmodern Tourism, Annals of Tourism Research, Vol. 22, No. 1, 1995.

15- Roberts, David: From The Culture Industry to The Aesthetic Economy, www. Arts. Monash. Edu. Ou, 2002.

16- Rocbe, Maurice: Mega – Events and Micro – Modernization, in: Sociology of Tourism, Routledge, 1996.

17- Sehofield, Peter: Cinematographic Images of A City, Tourism Management, Vol. 17, No. 5, 1996.

18- Stamboulis, Yeoryios: Innovation Strategies and Technology For Experience– Based Tourism, Tourism Management, Vol. 24, 2003.

19- Tribe, John: Corporate strategy for Tourism, Thomson, 1997.

20- Urry, J: Tourist Gaze, sage, 1990.

21- Urry, J: The Tourist Gaze Revisited, American Behavioral scientist, Vol. 36, No. 2, 1992.

22- Weaver, David and Oppermann: Tourism Management, WILEY, 2000.

23- Williams, Daniel: Leisure Places and Modernity, in: Leisure / Tourism Geographies, Routledge, 2001.

 

24ـ پاپلي يزدي ،محمد حسين و مهدي سقايي : گردشگري وتبارشناسي ،فصلنامه تحقيقات جغرافيايي ، شماره 68 ،1382

25ـ جوان، جعفر و مهدي سقايي : نقش گردشگري روستايي در توسعه منطقه اي (با تاكيد بر مديريت روستايي)، مجله جغرافيا و توسعه ناحيه اي، دانشگاه فردوسي مشهد، شماره2 ، 1383

26ـ جوان، جعفر و مهدي سقايي :‌گردشگري روستايي و توسعه،مجوعه مقالات سمينار بررسي سياست‌ها و برنامه‌هاي توسعه جهانگردي در ايران، ارديبهشت 1382


[1]- Post – Mass Tourism


۳ بازديد

ايجاد يك وبلاگ امر ساده اي است بماند كه برخي از به اصطلاح اساتيد كه دروس مربوط به كامپيوتر را تدريس مي كنند فرق بين وبلاگ و سايت را نمي دانند و در توجيه مواردي كه جاي بيان آن اينجا نيست مي گويند كه هزينه هاي بساير بالاي دارد كه توسط امپرياليسم پاپليسم براي من تهيه مي شود. در همين جا هرگونه ارتباط با امپرياليسم فوق را انكار مي كنم و ضمن گوشزد كردن اين نكته بيان مي دارم كه در اين وبلاگ به مباحثي پيرامون گردشگري  آن هم در چارچوب جغرافياي پسامدرن و با رهيافتي آنارشي پرداخته خواهد شد.

تخصص كاري من در دو بعد مي باشد يكي مرتبط است با فلسفه جغرافيا و مباحث پيرامون آن كه در وبلاگ جغرافياي آنارشي به آن مي پردازم و ديگر كيس كاري من در زمينه گردشگري است كه در اين وبلاگ به آن خواهم پرداخت.

سابقه مطالعات گردشگري من به دوره كارشناسي باز مي گردد كه با راهنماي استادم خانم دكتر ايران غازي به مطالعات گردشگري پرداختم و بعد از آن بر خلاف عرف آن زمان (۱۳۸۰)كه كمتر كسي در دوره كارشناسي پايانامه بر مي داشت پايان نامه دوره كارشناسي خود را به راهنمايي  دكتر بيك محمدي  يكي ديگر از اساتيد دانشگاه اصفهان با عنوان « بررسي صنعت گردشگري در شهرستان بندرگز» به پايان بردم و از تعاليم استاد راهنمايم بهره بسيار يافتم. هرچند نبايد آموخته هاي استادي همچون دكتر بهروز نوئين را از ياد برد كه درس هاي بزرگي به من آموخت همچون اين نكته كه « هيچ مصلحتي بالاتر از حقيقت نيست».  تحصيل در دانشگاه اصفهان و تعاليم اساتيد گروه بنياني ساخت كه عشق به علم را بخصوص به جغرافيا در من شعله ور نمود به گونه اي كه تا عمري باقي ست سپاسگزار آنان خواهم بود.(در باره وضعيت علمي  گروه جغرافياي دانشگاه اصفهان در آن سال ها و مقايسه آن با ديگر گروه هاي جغرافيا در وبلاگ جغرافياي آنارشي مطالبي را بيان خواهم كرد)

با تمام اين تفاصيل پايان نامه دوره كارشناسي ارشد را نيز به راهنمايي دكتر پاپلي يزدي در دانشگاه فردوسي مشهد در زمينه گردشگري با عنوان « بررسي قابليت هاي گردشگري روستايي در ايران (مطالعه موردي : منطقه تركمن صحرا)» به پايان بردم در اين پايان نامه بود كه براي اولين بار تبارشناسي فوكويي را در زمينه گردشگري به كار گرفتم كه حاصل ان مقاله « گردشگري و تبارشناسي » بود كه در فصلنامه تحقيقات جغرافيايي چاپ شد و به عنوان مقاله برتر در اولين دوره انتخاب مقالات برتر علمي و پژوهشي استان خراسان انتخاب گرديد. اين مقاله و مباحث پيراموني بنياني را فراهم آورد تا با كمك استاد راهنمايم و با همكاري هم كتاب « گردشگري (ماهيت و مفاهيم)» را به نگارش درآوريم كه در انتشارات سمت اماده چاپ مي شود.

پايان نامه دوره دكتري خود را نيز در زمينه گردشگري با عنوان « واسازي ساختار گردشگري در روستاهاي پيرامون كلانشهرها(مطالعه موردي : كلانشهر مشهد)» برگزيده ام كه سعي بر آن است براي اولين بار واسازي درايدايي را در زمينه موضوع مرتبط به كار گيرم. همچنين سوابق علمي و پژوهشي من نيز در بيشتر موارد مرتبط با موضوع گردشگري مي باشد.

بطور كلي در اين وبلاگ سعي بر ان دارم كه از ديدگاه خود به گردشگري با تاكيد بر ايران بپردازم و مباحثي را مطرح نمايم كه اميد است مورد توجه مخاطبان قرار گيرد. 


۶ بازديد

POSTMODERN TRAVEL/TOURISM

The postmodern tourist or post-tourist  ...

    

  knows she is a tourist; she does not suffer from nostalgia in historic places and attempt to travel back in time; she knows that what she is seeing is 'constructed' either literally (in a theme park, resort or holiday village) or culturally (in a heritage site); she knows that there are no unspoilt beaches, no unclimbed mountains, no really 'foreign' shores; she knows that as a tourist she is affecting what she sees - she participates in the construction of tourist sights/sites. The post-tourist is a reader of signs and a consumer of sights/sites, she knows the real is no longer what it used to be.

The tourist is an unthinking consumer, the post-tourist consumes, critically.
 

Alternative Realities and Virtual Travel

The post-tourist stays at 'home', where home is mobile, transitory, provisional - travelling at home.

Travel is abstract or virtual  – the post-tourist surfs the web.

In an image-dominated world, the experiential world is on the web, TV, video - the 'real' world is only material for images.

Ultimately, the world makes a copy of itself - the complete copy of the world - simulacrum  - see The Matrix "welcome to the desert of the real".

Postmodern journeys may be virtual and do not necessarily involve physical travel (at least not long, and hardly ever arduous, journeys). Postmodern journeys need only persuade us (who are willing to disbelieve reality) that we have changed place or crossed boundaries.


۸ بازديد
جهانگردي در خدمت توسعه اقتصاد كشور  
            صنعت گردشگري با ويژگي‌هاي خاص خود، صنعتي پويا با آينده‌اي روشن تلقي مي‌شود. سرمايه‌گذاري در اين صنعت در تمام كشورهاي داراي جاذبه‌هاي جهانگردي روبه افزايش است.         
            صنعت گردشگري با ويژگي‌هاي خاص خود، صنعتي پويا با آينده‌اي روشن تلقي مي‌شود. سرمايه‌گذاري در اين صنعت در تمام كشورهاي داراي جاذبه‌هاي جهانگردي روبه افزايش است. امروزه جذب گردشگران خارجي به رقابتي فزاينده در بين نهادهاي درگير در صنعت گردشگري تبديل شده است. زيرا اين صنعت نه‌تنها در پيشبرد اقتصاد ملي و درآمدهاي ارزي نقش دارد بلكه صنعتي است پاكيزه و عاري از آلودگي و در عين حال ايجادكننده مشاغل جديد. گردشگري براي كشورهاي داراي جاذبه‌هاي جهانگردي نظير ايران مي‌تواند به مهم‌ترين منبع كسب درآمد ارزي تبديل شود. مشروط بر اينكه برنامه‌ريزي صحيح و همه‌جانبه توأم با آينده‌نگري براي آن تنظيم و اجرا شود. سرمايه‌گذاري جهاني در صنعت گردشگري حاكي از آن است كه گردشگري صنعتي از زمره صنايع توزيع‌كننده درآمد است و هنگامي كه جهانگرد وارد كشور مي‌شود، در مقابل خدماتي كه به وي ارائه مي‌شود، بايد هزينه پرداخت كند و اين پرداخت ارزي خواهد بود. لذا اين صنعت مي‌تواند جايگزين اقتصاد تك‌محصولي يعني درآمد نفتي گردد.
اينكه امروزه مشاهده مي‌شود كه كشورهاي صنعتي اروپا و آمريكا تمام نيرو و توان خود را در جهت جذب جهانگرد به كار مي‌گيرند، مويد جايگاه اين صنعت در اقتصاد است، عايدي حاصل از گردشگري پايدار و در عين حال امكان بهره‌برداري از آن در كوتاه‌مدت فراهم است. همچنين اشتغال‌زايي در اين صنعت بالا بوده و نيروي انساني موردنياز آن محتاج به آموزش بلندمدت نمي‌باشد. امكانات موجود در ايران نشان مي‌دهد كه ايران ظرفيت پذيرايي بيش از دو الي سه ميليون گردشگر خارجي را در سال دارا مي‌باشد و اگر در زمينه جذب گردشگران، برنامه‌ريزي و موانع موجود رفع شود و آن موارد فراقانون براي كساني كه از حاشيه امنيتي برخوردار بوده و معمولا براي ناامن جلوه دادن كشور براي جهانگرد، كلا به‌سر عقل آمده و به ماهيت اصيل اين صنعت درآمدزا پي ببرند، ما شاهد رسوب گردشگران خارجي (توريست) در كشور بسيار زياد خواهيم بود و اين يعني دستيابي به درآمد ارزي چشمگير.
اين صنعت كه بعد از صنعت نفت، مهم‌ترين گزينه براي درآمد ارزي در كشور خواهد بود. چون كشور ايران در اين موارد يك موقعيت بسيار استثنايي و ممتاز از نظر جذب جهانگرد داشته كه آن درآمدهاي ارزي هنگفتي را به دنبال خواهد داشت و موضوعات مورد علاقه جهانگردان در ايران به فراواني يافت مي‌شود، كه از جمله طبيعت زيبا با خصوصيات اقليمي و آب و هوايي ويژه، مردمي با فرهنگ و تمدن كهن، آداب و رسوم و سنن باستاني و اسلامي و اماكن بسيار قديمي با سبك معماري بي‌نظير، به‌ويژه در شمال ايران و در منطقه تالش‌نشين و شهرك تاريخي ماسوله با قدمتي چندين هزار ساله كه وجود دارد، در كمتر كشوري مي‌توان پيدا كرد. از طرفي كشور ايران يكي از پنج كشور مهم جهان در عصر حاضر است كه آثار و آداب و سنن باستاني در حدي قابل توجه وجود دارد.
و تنها كشوري است كه با داشتن اين همه جاذبه‌هاي جهانگردي، بخش صنعت جهانگردي را به راحتي مي‌توان در آن مقبول ساخت. در حال حاضر مهم‌ترين مانعي كه بر سر راه صنعت جهانگردي مي‌باشد، رابطه ايران با جهان خارج است. در كشورهاي جهان سازمان‌هايي به نام (سازمان جهانگردي ملي) NTA وجود دارند كه رابطه بين بخش‌هاي دولتي و خصوصي هستند.
اين سازمان‌ها وظيفه تسهيل امر جهانگردي و از ميان برداشتن موانع موجود از طريق كارشناسان خبره را داشته تا مسير جهانگرد به سوي ايران تغيير يابد. ورود جهانگرد به ايران سرمايه‌گذاري را افزايش داده، به خصوص سرمايه‌گذاران را تشويق به سرمايه‌گذاري در زمينه احداث اقامتگاه، سالن‌هاي غذاخوري مجهز بين‌راهي، احداث تله‌كابين به خصوص در مناطق جنگلي شمال و بخش تالش‌نشين كه طبيعت بكر و وصف‌ناشدني دارد و صدها مواردي كه با ايجاد آنها اشتغال ايجاد كرده و هم جهانگردان خارجي را به خرج كردن ارزهاي خودشان در ايران تشويق مي‌كند. يك جهانگرد اگر احساس كند كه واقعا به عنوان گردشگر به آن اهميت مي‌دهند همه‌گونه امكانات رفاهي كه لازمه جذب جهانگرد مي‌باشد در ايران وجود دارد خواهان ماندن بيشتر در ايران و سير و سياحت در مناطق مختلف كشور كه هركدام به تناسب خود يك جاذبه‌اي دارد سفر كرده و با خاطره‌اي خوش از ايران رفته و فرهنگ برخورد درست ما در آن اثر گذاشته و در كشور خودش جداي از تعريف جاذبه‌هاي گردشگري در ايران، به مسائل فرهنگي، كه اگر درست با آن برخورد شده باشد پرداخته و از اين امر يك گام مهم و مثبتي در جهت خدمت به توسعه اقتصادي كشور برداشته مي‌شود كه نهايتا برآيند آن مي‌تواند عامل موثري در تحرك و تسريع فرآيند رشد و توسعه اقتصادي كشور باشد.
براساس تجربيات حاصله در اين زمينه عده‌اي از دست‌اندركاران بخش صنعت توريسم معتقدند كه هر يك نفر جهانگرد كه وارد كشور مي‌شود برابر با صدور صدها بشكه نفت براي كشور ايران سودآور مي‌باشد و براي تحقق اين امر مهم و حياتي مشاركت تمامي افراد و مسوولان دست‌اندركار بخش توريست و صنعت جهانگردي را مي‌طلبد. در رابطه با گردشگران و مسائل مربوط به آنان مشكلاتي وجود دارد كه از جمله تطبيق توريست‌ها با قوانين ايران مي‌باشد. طبيعي است وقتي گردشگر خارجي از قوانين ما مطلع باشد به دنبال آن تحريكاتي نيز وجود نخواهد داشت، لذا با آموزش‌هاي لازم، اشاعه توريسم به هيچ‌وجه خطرآفرين نيست.
مسئله بسيار مهم و پراهميتي كه در مورد بخش جهانگردي بايد مورد توجه قرار گيرد، داشتن راهنماهاي متعدد و آگاه كه از موارد بسيار پراهميت مي‌باشد زيرا راهنماهاي توريست‌ها، مبلغان كشور ما هستند، چون توريست خارجي كه از شرايط ايران اطلاع كافي ندارد و كلام و گفتار راهنما را آينه تمام‌نماي شرايط ايران مي‌پذيرد. توريست خارجي دنبال ارزش‌ها و اعتقادات ماست و مي‌خواهد كنجكاوي‌اش را ارضا كند، لذا روي حرف‌هاي راهنما حساب باز مي‌كند، پس بنابراين راهنماها بايد مورخ، اديب، صادق و متعهد باشند، تا اينكه توريست‌ها را با واقعيات آشنا نمايند. در كل صنعت جهانگردي و توريسم دو هدف عمده مي‌تواند داشته باشد:
۱) درآمد اقتصادي
۲) اشاعه فرهنگ ملي و اسلامي. از آنجايي‌كه عده‌اي فقط به درآمد اقتصادي مي‌انديشند، در حالي‌كه خود اشاعه فرهنگ ملي و ديني در بلندمدت درآمدزا نيز هست. برخلاف ادعاي كساني‌كه توريست‌ها را از نظر فرهنگي براي ما مشكل‌آفرين مي‌دانند، به هيچ‌وجه نياز به رهاسازي فرهنگي نداريم، بلكه با شناختي كه از توريست پيدا مي‌كنيم آنها بسيار راحت خود را با شرايط ما تطبيق مي‌دهند. واقعيت اين است كه غربي‌ها از شرايط حاكم بر غرب و انگاره‌هاي فرهنگي آنجا خسته شده‌اند لذا جذابيت فرهنگي براي توريست‌ها همان نانوايي سنتي ما، گليم‌بافي و كارگاه‌هاي سنتي ساخت ابزار و آلات كشاورزي با ابزارهاي اوليه و با دست و ديدن بازارچه‌هاي سنتي به سبك بسيار قديم معماري. اين معنا و مفهوم ندارد كه بخواهيم با مدرن‌سازي آنچه متعلق به فرهنگ ملي و ديني ماست دچار رهاسازي فرهنگي شويم، چون جهانگردان غربي از مظاهر مدرنيسم غرب دلزده شده‌اند. لذا در جهانگردي به دنبال چيزهاي تازه هستند، به اميد اينكه مسوولان اين بخش به خصوص سازمان جهانگردي و ميراث فرهنگي كشور با حركت‌هاي مثبت در مورد رونق بخش جهانگردي، شاهد رونق بيشتر اين صنعت اشتغال‌زا و پردرآمد باشيم. به اميد روزي كه ايران در بخش صنعت توريست در دنيا حرف اول را بزند.


۷ بازديد
گردشگري و نقش كليدي آن در توسعه اقتصادي


بر اساس تعريف سازمان جهاني گردشگري (UNWTO) ، گردشگري پايدار، به آن دسته از توسعه گردشگري اطلاق مي شود كه با توجه به نيازهاي گردشگران موجود و منطقه ميزبان ، ضمن حفاظت از منابع طبيعي و فرهنگي، در پي يافتن راه هاي مديريت صحيح آنها درآينده است.












گردشگري و نقش كليدي آن در توسعه اقتصادي











بر اساس تعريف سازمان جهاني گردشگري (UNWTO) ، گردشگري پايدار، به آن دسته از توسعه گردشگري اطلاق مي شود كه با توجه به نيازهاي گردشگران موجود و منطقه ميزبان ، ضمن حفاظت از منابع طبيعي و فرهنگي، در پي يافتن راه هاي مديريت صحيح آنها درآينده است.

از دهه ۶۰ ميلادي ، گردشگري توسط اقتصاددانان توسعه در رديف صنعت قرار گرفت و به عنوان صنعت گردشگري در جهان مطرح شد. گردشگري را نبايد فقط صرف بازديد از مناطق تاريخي و يا ديدني خلاصه كنيم چرا كه در حوزه تجارت نيز اين صنعت مي تواند نقش مطلوبي ايفا كند و امروزه به انواع مختلفي از جمله گردشگري علمي، تجاري، زيارتي، پژوهشي، فرهنگي، طبيعت گردي و... تقسيم مي شود كه هر كدام امكانات خاصي را مي طلبد.

قابليت هاي صنعت گردشگري همه را به اين نتيجه رسانده است كه اين صنعت راه ميانبري براي توسعه اقتصادي در كشورهاي در حال توسعه و توليد ثروت در كشورهاي صنعتي بوده و درآينده نزديك اين صنعت به مهم ترين شاخص اقتصادي هر كشور تبديل خواهد شد. از طرفي مقايسه بين گردشگران داخلي و خارجي در اين صنعت بيانگر اهميت آن در توسعه اقتصاد داخلي كشورها است به گونه اي كه بر اساس آمار سازمان گردشگري جهاني، نسبت گردشگران داخلي به خارجي، ۱۰ به ۱ است. آثار مستقيم حاصل از صنعت گردشگري كه ۶درصد از GDP جهاني به اين صنعت اختصاص يافته است، نمايانگر تخصيص يك شغل از هر ۱۵ شغل به اين صنعت است و در صورتي كه آثار غير مستقيم مدنظر قرار گيرد حدود ۱۰ درصد از GDP جهاني و اختصاص يك شغل از هر ۹ شغل در سطح دنيا، به اين صنعت مربوط مي شود.

در ايران با كاهش بازدهي چاه هاي نفت حدود يك دهه است كه مسوولان نگاه جدي تري به گردشگري دارند. نفت در آينده نزديك تمام مي شود اما آثار تمدن هاي باستاني ، كوهستان ها، درياچه ها ، رودخانه ها ، جنگل ها ، دشت هاي وسيع ، گونه هاي متنوع گياهي و جانوري سال هاي بيشتري پابرجا مي مانند. از آنجا كه گردشگري يكي از مطمئن ترين و ارزان ترين منابع كسب درآمد ارزي است ، بي ترديد گسترش اين صنعت در ايران مي تواند به راحتي جاي درآمدهاي نفتي را پر كند. اين صنعت نه تنها در پيشبرد اقتصاد ملي و درآمدهاي ارزي نقش دارد بلكه صنعتي پاكيزه و فاقد آلودگي است و در عين حال اشتغالزايي بالايي دارد. امروزه مشاهده مي كنيم كه كشورهاي صنعتي اروپا و آمريكا تمام نيروي خود را در جهت جذب گردشگر به كار مي برند ، كه اين مورد بيانگر جايگاه اين صنعت در اقتصاد است.

يافته ها نشان مي دهد كه بخش گردشگري به ازاي هر دلار درآمد اضافه، اشتغال بيشتري نسبت به ساير بخش ها ايجاد مي كند. اگر ساختار صنعتي يك منطقه ارزش افزوده بسيار بالا داشته باشد ولي در مقابل سرمايه بر باشد و در نتيجه توزيع درآمد نابرابر و مشاغل اندكي داشته باشد در اين حالت بسياري از سياستگذاران ، توسعه گردشگري را به دليل كاربر بودن اين صنعت، سياست مطلوبي براي كاهش بيكاري دراين مناطق مي دانند كه در ساير بخش ها فرصت هاي اندكي دارند.

كاربر بودن مشاغل گردشگري در مورد فعاليت هاي هتلداري، رستوران داري ، عرضه سوغاتي و فعاليت هاي گردشگري كوچك مصداق پيدا مي كند. در مقابل فعاليت هاي حمل و نقل و تورگرداني به طور كلي نسبتا سرمايه بر هستند. وجود فعاليت هاي كارآفرينانه يك ويژگي ديگر است كه كاربري بخش گردشگري را نشان مي دهد. اين فعاليت ها معمولا سرمايه گذاري اندكي دارند ، درآمد آنها بستگي به ميزان فعاليت آنها دارد و اغلب به صورت نقدي است.

بر طبق آمار موجود ، در كشورهاي توسعه يافته ۱۰ درصد از نيروي كار در بخش گردشگري فعال هستند ، در حالي كه در ايران تنها ۵۰ هزار نفر در اين بخش فعاليت مي كنند. در سال۲۰۱۰ يك ميليارد نفر در سطح بين المللي گردشگر وجود داشته است، در نتيجه دولت بايد با ايجاد راهكارهاي مناسب حدود يك و نيم ميليون نفر را در بخش گردشگري وارد بازار كار كند.

در كشورهايي كه با كمبود نيروي كار روبه رو هستند، سازمان هاي گردشگري نمي توانند پيشرفت كنند زيرا واردكردن نيروي كار ماهر نه تنها پرهزينه است، بلكه با مخالفت هاي دولت روبه رو مي شود اما در ايران كه با مازاد نيروي كار روبه رو هستيم ضرورت دارد تا دولت با ايفاي نقش نظارتي و هدايتي خود، استراتژي هاي مربوطه را اتخاذ كند. براي گسترش گردشگري ابتدا بايد به طور كامل موانع موجود شناسايي شوند سپس راهكارهايي جهت از ميان برداشتن آنها ارائه دهيم. كمبود امكانات رفاهي در شهرها و جاده هاي ايران ، قيمت بالاي بليت هواپيما و علي الخصوص هتل ها ، ناامني درجاده ها و كسب رتبه اول مرگ و مير ناشي از تصادفات رانندگي در دنيا، دست و پاگير بودن مقررات در خصوص ورود گردشگران و... از جمله موانعي است كه نمي گذارد وضعيت اين صنعت بهبود يابد در مقابل با بسترسازي فرهنگي براي مخالفان ، بيان اهميت گردشگري براي همه سازمان ها و مردم ، توجه به خواسته هاي گردشگران ، ايجاد فضاهاي ارزان قيمت اقامتي و حفظ محيط زيست، ارائه تسهيلات زيربنايي همچون جاده ها و وسايل حمل ونقل عمومي و غيره، بازسازي و ترميم اماكن از جمله راهكارهايي براي گسترش اين صنعت است.



۶ بازديد

 اورامان تخت و پير شاليار

 اورامان تخت روستايي از توابع بخش اورامان شهرستان سروآباد از استان كردستان است كه در ۲۰۰ كيلومتري شمال غربي كرمانشاه ، ۶۵ كيلومتري جنوب شرقي شهرستان مريوان و ۱۷۰ كيلومتري سنندج واقع شده است. اين روستاي زيبا در ارتفاع ۱۴۸۰ متري از سطح درياهاي آزاد قرار گرفته است و اقليمي معتدل و كوهستاني دارد. آب و هواي آن در فصل بهار و تابستان بسيار مطبوع و دلپذير است و زمستان آن سرد و طولاني مي باشد. روستاي اورامان از جنوب غربي به ارتفاعات اورامان تخت و از شرق به ارتفاعات كوسالان محدود مي شود. اورامان سرزميني وسيع و كوهستاني مي باشد كه سراسر غرب استان كرمانشاه و جنوب كردستان را دربرگرفته است و روستاي اورامان بخشي از اين سرزمين وسيع به شمار مي آيد.

اورامان تخت

  اورامان به زبان كردي «هورامان» تلفظ مي شود. اين روستا قدمتي ديرينه در تاريخ دارد و وجود آثار و بقاياي آتشكده هاي فراوان در اطراف آن نشانگر اين موضوع است كه مردم اين نواحي پيش از گرويدن به اسلام زرتشتي بوده اند. اين سرزمين در گذشته قلمرو فرمانروايان و سلاطين محلي بوده كه با اقتدار بر آن حكمفرمايي مي كردند به همين دليل اين روستا را «تخت» يعني پايتخت يا مركز سلطنت ناميده اند.

  مقبره پير شاليار(شهريار) كه يكي از عرفاي اين سرزمين است در اين روستا قرار دارد. در روايات است كه گويند پير شاليار يكي از روحانيون بزرگ زرتشتي بوده است كه گويا بعدها به دين اسلام گرويده، هر ساله در نيمه بهمن مراسمي به نام «پير شاليار» در جوار مقبره وي برگزار مي كند كه همراه با مراسمي خاص مي باشد. مردم روستاي اورامان تخت به زبان كردي و با لهجه اورامي سخن مي گويند. آنان مسلمان هستند و بر مذهب اهل تسنن پايبندند. روستاي اورامان در سال ۱۳۷۵ در حدود ۲۱۳۳ نفر جمعيت داشته است. جمعيت اين روستا در سال ۱۳۸۵ به نفر ۲۸۰۰ افزايش يافته است و مي توان گفت شرايط نسبتا مساعد اين روستا مانع از مهاجرت اهالي آن به شهرهاي اطراف شده است.

مقبره پير شاليار

  باغداري، دامداري و كشاورزي عمده فعاليت هاي اقتصادي اين روستا هستند. گندم، جو و عدس مهمترين محصولات زراعي اين روستا به شمار مي آيند. انگور ، بادام ، انجير كوهي ، گلابي و انار در زمره مهمترين محصولات سردرختي و باغي روستاي اورامان تخت مي باشند.پوشش گياهي غني و مراتع حاصلخيز رونق دامداري را در اين روستا به همراه دارد و امكانات مساعدي را براي پرورش دام و توليد فرآورده هاي لبني همانند شير، ماست و روغن حيواني فراهم آورده است. علاوه بر اين وجود انواع گياهان همانند گل ختمي، گل گاوزبان، شاتره، بومادران، شيرين بيان، پونه و گون نيز كه مصارف دارويي و صنعتي دارند در بهبود شرايط اقتصادي اين روستا موثر هستند.

  اورامان تخت طبيعتي بسيار زيبا و خيره كننده دارد. معماري پلكاني روستا يكي از جالب ترين جاذبه هاي آن به شمار مي رود. روستا در شيب تندي و در رو به روي يال شمالي كوه تخت اورامانات استقرار يافته و بافتي فشرده و متراكم دارد. در ساخت خانه هاي پلكاني روستا علاوه بر رعايت مقاومت لا زم در شيب تند، بام برخي از خانه ها به حياط خانه بالاتر از خود تبديل شده است.در بازديد از اين روستا فرهنگ غني شهروندي به چشم ميخورد به طوري كه عليرغم دورافتاده بودن روستا و دور بودن از دو مركز استان همجوار (كرمانشاه و سنندج) شاخصهاي فرهنگيش بالاتر از ميانگين استان است.

خانه هاي روستا

  فضاي زندگي ساكنان روستا با محيط طبيعي آن و همچنين نحوه معيشت و فعاليت هاي اقتصادي آنان آميخته است به طوري كه در خانه ها علا وه بر محل استراحت، اتاق ها، سرويس هاي بهداشتي و آشپزخانه عموما طويله، انبار غله، انبار علوفه و حتي مكاني براي قرار دادن دارهاي عمودي قالي و دستگاه هاي گليم و جاجيم بافي تعبيه شده است. ديوارخانه هاي روستا به صورت خشك چيني ساخته شده است. اين ديوارها بدون استفاده از ملات و به طور هنرمندانه چيده شده اند. مهمترين مصالح به كار رفته در بناي خانه ها سنگ و چوب است.

  اورامان تخت با باغات سرسبز و زيبايش و همچنين موقعيت خاص طبيعي و اقليمي كه دارد يكي از خيال انگيزترين و پرجاذبه ترين روستاهاي استان كردستان مي باشد. اين باغات انبوه و سرسبز به صورت پلكاني و در بافت مسكوني خانه ها و بعضا در اطراف روستا قرار گرفته اند. معماري زيبا و پلكاني اورامان تخت يادآور روستاي زيبا و سرسبز ماسوله مي باشد. روستاي اورامان تخت در دره اي خوش آب و هوا محصور است. رودخانه پرآب و خروشان سيروان از دره هاي عميق اين ناحيه مي گذرد و پس از طي مسافتي وارد خاك عراق مي شود. كرانه هاي رودخانه سيروان را رود بار مي گويند. هواي معتدل و زمين هاي پوشيده از درختان گردو، انار، انجير و توت از ويژگي هاي حاشيه رودخانه سيروان در اين ناحيه هستند. طبيعت بكر و زيباي اورامان تخت در فصول متعدد سال به ويژه بهار و تابستان گردشگران بيشماري را به سوي خود جلب مي كند. وجود هتل سه ستاره در اين روستا انگيزه گردشگران را براي آمدن به اين روستا دوچندان مي كند.

هتل هورامان

  از مراسم مهم و فرهنگي اورامان تخت مراسم باستاني و حيرت انگيز «پير شاليار» است كه در اواخر تابستان و به مدت يك هفته برگزار مي شود. در اجراي اين مراسم مردان هر روز بعد از صرف نهار بر پشت بام خانه ها به رقص گروهي و عرفاني مي پردازند. در روز پاياني مراسم ماست و نان تهيه مي كنند و با هم به سمت مقبره پير شاليار مي روند و در آنجا كفش ها را از پا مي آورند و پا برهنه زمين را مي بوسند و به زيارت پيرشاليار مي پردازند و دستمال هايي را براي گرفتن حاجت بر ديوارها و درختان داخل محوطه زيارتگاه مي آويزند، سپس نان و ماست مي خورند در باور اهالي انجام اين مراسم متبرك است و باعث زدودن و درمان بيماري ها مي باشد. در غروب روز هفتم مراسم پايان مي پذيرد. اهالي روستاي اورامان تخت اعياد بزرگ ملي و مذهبي همانند عيد نوروز، عيد فطرو عيد قربان را به جشن مي پردازند. ميلا د پيامبر يكي از اعياد بسيار فرخنده و مهم اهالي اين روستا است كه اصولا با مراسم مولودي خواني و توزيع شربت و شيريني همراه است.

  اورامان تخت از ديرباز تجلي گاه موسيقي اصيل كردي و تمدن غني كردستان مي باشد. موسيقي و رقص در ميان اهالي اين روستا جايگاهي قابل تامل دارد. سپاه چمانه، چپله و كناليل از مهمترين مصاديق موسيقيايي اين سرزمين است. رقص گروهي بدور از هرگونه ابتذال يكي از ويژگي هاي بارز مردم اورامان تخت به شمار مي آيد. مهمترين صنايع دستي اهالي اين روستا گيوه، فرنجي، نمد، قاشق و چنگال چوبي، جاجيم، سبد و پنجره هاي چوبي سنتي مي باشد.

مراسم پير شاليار

  پوشاك مردم اين روستا همانند پوشش ساير مردمان كردستان و در طرح ها و رنگ هاي شاد و زيبا مي باشد. اين پوشش در مردان شامل چوخه، پانتول، ملكي شال، دستار، فرنجي و كله بال است و در زنان نيز شامل جافي، كلنجه، شال كلكه، دستار و پيراهن بلند و همچنين زيوارآلا ت مختلف و رنگارنگ است.

  قلقلان ، بيلان ، گرزه و هلك ملك از بازي هاي متداول در ميان اهالي اين روستا است. از مهمترين غذاهاي اين منطقه مي توان ترخينه، شلمين، دو خوا (آش دوغ) و يكاوه را نام برد. روستاي اورامان تخت از طريق شهرهاي كرمانشاه، سنندج، پاوه، مريوان و سروآباد و از طريق يك جاده آسفالته قابل دسترسي مي باشد. سفر به اين روستا خاطره اي زيبا و دلنشيني را براي علا قه مندان به فضاهاي ويژه روستايي دربردارد.

نقشه

 وجود بازارچه هاي مرزي پاوه، جوانرود، نودشه، غار قوري قلعه، روستاي شمشير(ماسوله غرب)، آبشار بل و باغات زيباي نودشه همگي به مزيت هاي اين سفر مي افزايد.

مسير راه از كرمانشاه:

از كرمانشاه تا روانسر               ۶۰  كيلومتر

از روانسر تا غار قوري قلعه         ۳۱   كيلومتر

از غار قوري قلعه تا پاوه             ۳۴  كيلومتر

از پاوه تا نودشه                      ۳۵  كيلومتر

از نودشه تا پاسگاه مرزي زله نه  ۲۸  كيلومتر و بعد از ۱۲ كيلومتر به  اورامان تخت مي رسيد.

و جمعا از كرمانشاه تا روستاي اورامان تخت  ۲۰۰ كيلومتر راه داريد.



« گردشگري»، گنجي كه زير آوار بي توجهي مدفون شده است

ايران به لحاظ درآمد گردشگري در رتبه ۷۰ جهان قرار دارد

گذري بر اقتصاد گردشگري ايران و جهان نشان مي دهد كه با وجود جاذبه هاي فراوان متاسفانه در صنعت گردشگري حرفي براي گفتن و رتبه اي قابل توجه نداريم.آن چه مسلم است امروزه صنعت گردشگري يا توريسم، به يك صنعت پررونق براي كشورهايي كه داراي جاذبه هاي سياحتي اند تبديل شده است و به گواه آمار سازمان جهاني گردشگري سالانه بيش از ۶۰۰ ميليون نفر از نقاط ديدني كشورهاي مختلف بازديد مي كنند و سهم ايران با اين همه شهرت و آوازه تنها ۲ ميليون نفر است.

نگاهي به آمارهاي جهاني درباره وضعيت گردشگري ايران و جهان نشان مي دهد كه در اين صنعت در كجا ايستاده ايم و تا نقطه مطلوب چقدر فاصله داريم.

گزارش جهاني

شوراي جهاني سفر و گردشگري در آخرين گزارش هاي خود كه به بررسي اثرات اقتصادي توريسم در ۱۸۱ كشور جهان از جمله ايران تا سال ۲۰۲۰ پرداخته است وضعيت نامطلوبي را براي آينده گردشگري ايران پيش بيني كرده است.

در گزارشي كه توسط كارشناسان اين شورا و به كمك دانشكده اقتصاد دانشگاه آكسفورد تهيه شده، آمده است: سال گذشته ميلادي در جهان يك هزار و ۲۴۱ ميليارد دلار سرمايه گذاري در بخش توريسم انجام شد كه اين رقم معادل 9.02 درصد از كل سرمايه گذاري جهان است. اين رقم تا سال ۲۰۲۰ به ۲ هزار و ۷۵۲ ميليارد دلار خواهد رسيد كه 9.04 درصد از كل سرمايه گذاري در جهان را تشكيل مي دهد.

توليد ناخالص داخلي در گردشگري در سال گذشته ميلادي 9.2 درصد از كل توليد ناخالص داخلي بوده كه نسبت به ۱۰ سال گذشته رشد نيم درصدي داشته و اين رقم معادل ۵ هزار و ۷۵۱ ميليارد دلار بوده است.

طبق پيش بيني هاي سازمان جهاني شوراي سفر در سال ۲۰۲۰ ميلادي توليد ناخالص داخلي جهان از گردشگري به مبلغي معادل ۱۱ هزار و ۱۵۱ ميليارد دلار مي رسد كه نسبت به سال ۲۰۱۰ رشد 4.4 درصدي خواهد داشت و نسبت اقتصاد گردشگري به 9.6 درصد كل توليد ناخالص جهان افزايش مي يابد.

كاهش يا ركود

براساس آخرين آمار اين سازمان در حال حاضر از هر 12.3 شغل در سراسر دنيا يك شغل مربوط به صنعت گردشگري است. در سال ۲۰۱۰، صنعت گردشگري 8.1 درصد از كل مشاغل جهان را به خود اختصاص داده است.بنا بر آخرين گزارش هاي شوراي جهاني سفر و گردشگري كه آمار و وضعيت گردشگري كشورها را از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰ ميلادي پيش بيني كرده است، ايران در سال ۲۰۱۰ ميلادي رشد 3.9 درصدي در صنعت گردشگري داشته ولي گردشگري ايران تا سال ۲۰۲۰ با ركود مواجه شده و اين عدد به 3.8 درصد كاهش مي يابد.

در سال ۲۰۱۰ ميلادي درآمد حاصل از گردشگر ورودي به ايران حدود 2.4 ميليارد دلار بوده كه 2.5 درصد از كل صادرات ايران را تشكيل مي دهد و طبق پيش بيني سازمان جهاني شوراي سفر در سال ۲۰۲۰ اين رقم به 5.1 ميليارد دلار مي رسد كه معادل 2.4 درصد كل صادرات ايران خواهد بود.

توليد ناخالص داخلي ايران از گردشگري در سال ۲۰۰۹ ميلادي 8.2 درصد و در سال ۲۰۱۰ ، 8.4 درصد بوده كه در سال هاي ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ به ترتيب 8.1 و ۸ درصد پيش بيني شده است. رشد واقعي ناخالص داخلي ايران از گردشگري در سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ به ترتيب 7.3 درصد منفي و 3.9 درصد بوده است كه براي سال هاي ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ به ترتيب 4.3 و 3.8 درصد پيش بيني مي شود.اين گزارش مي افزايد: در سال گذشته ميلادي 3.2 درصد از كل سرمايه گذاري هاي كشور كه معادل 3.4 ميليارد دلار است در بخش گردشگري انجام شده و در سال ۲۰۲۰ اين آمار به رقم 2.8 درصد از كل سرمايه گذاري ها و معادل 7.6 ميليارد دلار مي رسد.

رده بندي هاي جهاني

يكي از ويژگي هاي بارز صنعت گردشگري، تاثير مستقيم و غيرمستقيم اين صنعت در اشتغال زايي است. در ايران ۵۹۸ هزار نفر به واسطه صنعت گردشگري در سال ۲۰۱۰ مشغول به كار شده اند و اين صنعت نوپا در ايران توانسته است 8.3 درصد از كل مشاغل كشور را به خود اختصاص دهد.

در رده بندي بين ۱۸۱ كشور بررسي شده در گزارش سازمان جهاني شوراي سفر و در توليد ناخالص داخلي حاصل از گردشگري، كشور ايران در رتبه ۳۰ قرار دارد و نسبت به اقتصاد ملي در رتبه ۹۵ و از نظر رشد اقتصادي در رتبه ۱۳۵ دنيا قرار گرفته است.ايران همچنين در بين ۱۲ كشور منطقه خاورميانه هم از نظر اندازه خالص در رتبه ۳، نسبت به اقتصاد ملي در رتبه ۸ و از نظر رشد اقتصادي در رتبه ۹ قرار گرفته است.براساس گزارش «مهر» اگرچه گردشگري ايران توانسته در اقتصاد ملي سهم قابل توجهي را به دست بياورد و در رتبه بندي، ۴ پله صعود كند اما رقباي اين كشور آن چنان عمل كرده اند كه توانسته اند گوي سبقت را در رشد ناخالص داخلي حاصل از گردشگري بربايند و موجب سقوط ۳۷ پله اي ايران در جهان شوند.

جايگاه ايران

اما كشور ما چه سهمي از درآمدهاي جهانگردي بين المللي دارد؟ آيا مي توان به آينده اين صنعت اميدوار بود؟

«فريد جواهرزاده» مدرس دانشگاه و از صاحب نظران حوزه گردشگري كشور مي گويد: درآمدهاي بين المللي جهانگردي در سال ۲۰۰۹ ميلادي بالغ بر ۸۵۲ ميليارد دلار بوده است كه نسبت به سال ۲۰۰۸ چهار درصد و نسبت به سال ۲۰۰۷ ميلادي، ۷درصد كاهش داشته است.وي با اعلام اين كه افت جهاني درآمدهاي صنعت جهاني گردشگري در سال هاي اخير چشمگير بوده است مي افزايد: اين شرايط ناشي از بحران هاي اقتصادي و تحولات جهاني مي باشد.

به گفته وي از نظر جذب جهانگرد در سال ۲۰۰۹ فرانسه در جايگاه اول، آمريكا دوم و اسپانيا سوم بوده است و بعد از چين، ايتاليا و انگليس، كشور تركيه رتبه هفتم جذب گردشگر را در دنيا به خود اختصاص داده است ولي در مورد ايران آماري از سوي سازمان جهاني جهانگردي براي سال ۲۰۰۹ ارائه نشده است.

به گفته وي در حالي كه آمار جهانگردان ورودي به ايران در سال ۲۰۰۷ ميلادي ۲ ميليون و ۲۱۹ هزار نفر ثبت شده است اين آمار براي سال ۲۰۰۸ ميلادي ۲ ميليون و ۳۴ هزار نفر گزارش شده كه كاهش زيادي داشته است.

او در عين حال كه كاهش آمار را متاثر از شرايط جهاني مي داند، مي افزايد: درآمدهاي كشور ما از گردشگري بين المللي در سال ۲۰۰۸ رقم يك ميليارد و ۹۰۸ ميليون دلار بوده كه در مقايسه با ساير كشورها رقم بسيار پاييني است و از اين لحاظ كشور ما در رتبه هاي پايين (۶۹ يا ۷۰) قرار دارد.

غفلت متوليان گردشگري

سفر بيش از ۴ ميليون ايراني در نوروز ۹۰ به آن سوي مرزها نشان داد كه ما به جاي آن كه يك كشور جهانگردپذير باشيم، جهانگردفرست هستيم و حدود ۲ برابر آمار جهانگرد ورودي، طي يك بازه زماني ۲۰ روزه جهانگرد به كشورهاي دنيا فرستاده ايم.

«جواهرزاده» مدرس گردشگري دانشگاه اين ادعا كه ايران در شمار كشورهاي جذب كننده توريسم دنيا است را رد مي كند و مي گويد: با توجه به بررسي به عمل آمده، مقايسه آمار خروجي و ورودي جهانگردان نشان مي دهد كه ايران به يك كشور جهانگرد فرست تبديل شده است و اين مسئله مويد غفلت متوليان اين حوزه است.به گفته وي اين شرايط ناشي از بي برنامگي مسئولان است، چرا ايران با اين همه پيشينه تاريخي و فرهنگي از تركيه عقب بماند؟ كشور ما بيش از تركيه جاذبه هاي توريستي دارد و در حالي كه تنوع فرهنگي و اقليمي ايران زبانزد عام و خاص است با اين حال از تركيه عقب افتاده ايم.

در حال حاضر ايران براي كشورهاي همسايه ازجمله تركيه، سوريه، عراق، ارمنستان، آذربايجان و امارات بيشتر از اين كه يك مقصد گردشگري باشد يك بازار محسوب مي شود. كارشناسان، تبليغات و قدرت بازاريابي كشورهاي همسايه را مهم ترين عامل براي جذب گردشگران ايراني برشمرده اند.

«احمدروستا» كارشناس ارشد تبليغات و بازاريابي بين المللي با اشاره به اين كه كشورهاي همسايه با شناخت مخاطبان و سرمايه گذاري در مقاصد توريستي به بازاريابي و جذب گردشگر بيشتر مي پردازند، گفت: در حال حاضر بسياري از افراد گردشگران ديني و مذهبي هستند كه به سوريه و عراق مراجعه مي كنند. هم چنين گروه هاي مختلف به كشورهايي چون تركيه و ارمنستان گرايش به سفر پيدا مي كنند و برخي نيز آسياي ميانه را به لحاظ ارزاني انتخاب مي كنند.

واقعيت امر اين است كه گردشگر شرايط سفر را از ابعاد مختلف بررسي و بعد اقدام به سفر مي كند. در تركيه به دليل ارزان بودن سفر و مجموعه عواملي كه براي گردشگر مهياست گردشگر داخلي ترجيح مي دهد آن جا را انتخاب كند تا سفر داخلي كه نه تنها ارزان نيست بلكه خدمات مناسب و ايده آل هم عرضه نمي شود.

وي رقابت در زمينه گردشگري در ميان كشورهاي همسايه را بسيار ضروري عنوان كرد و گفت: در حال حاضر مسئله اي كه به شدت در ميان كشورهاي همسايه به چشم مي خورد از قافله رقابت عقب نماندن است.

ادعاي اول بودن!

اما آيا ادعاي اول بودن ايران در شمار كشورهاي دارنده جاذبه هاي گردشگري صحت دارد؟ يك صاحب نظر حوزه گردشگري به ما مي گويد: بارها در سخنراني مقامات و مسئولان كشور شنيده ايم كه «ايران جزو ۱۰ كشور اول دنيا از نظر جاذبه هاي گردشگري است » در حالي كه چنين چيزي وجود ندارد واين يك ادعاي غلط است كه معلوم نيست منشاء آن چيست؟

در حالي كه چنين چيزي نيست متاسفانه اين ادعا فراگير شده در حالي كه حقيقت چيز ديگري است. درست است كه ما به لحاظ تنوع فرهنگي و تاريخي و يك سري جاذبه هاي سياحتي مشهور هستيم ولي آن چه در دنيا سبب شده كشورهاي مختلف در جذب گردشگر موفق باشند جاذبه هاي گردشگري آن هاست، واقعيت وجودي اين موضوعي است به نام آثار ثبت جهاني شده و آثار به ثبت جهاني رسيده هر كشور مويد جاذبه هاي گردشگري بين المللي آن جاست.«جواهرزاده» مي گويد: كشور ما تنها ۱۰ اثر ثبتي در دنيا دارد و اين عدد خيلي بزرگ و قابل توجهي نيست. اين يك شاخص است براي رتبه بندي كشورها از نظر جايگاه در گردشگري بين المللي، كه بايد روي آن كار كنيم.

يك دكتراي گردشگري با اشاره به اهميت گردشگري در ايجاد آثار مثبت اقتصادي در جهان مي گويد: با توجه به افزايش نرخ رشد گردشگري در جهان، توجه كشورها به اين صنعت به عنوان منبعي درآمدزا و اشتغال آفرين معطوف شده است.

«عبدالحسين جمشيدنيا» ، توسعه ماشين هاي جست وجو ، سرعت، شبكه ها، جا به جايي اطلاعات و ... را از عواملي برشمرد كه تاثير انكارناپذيري بر ظرفيت هاي گردشگري كشورها و برنامه ريزي افراد براي سفر دارد.وي مي افزايد: با تغيير مسير كسب و كار به سمت بازاريابي، اساسا كارآمدي و روش كار سازمان هاي گردشگري اينترنتي نيز تغيير يافته است.

اين كارشناس گردشگري با بيان اين كه پيش بيني مي شود رشدي معادل 4.1درصد را طي سال هاي آينده در حوزه گردشگري در جهان شاهد باشيم، مي گويد اين امر حاكي از اهميت فعاليت هاي گردشگري در بهبود تراز اقتصادي كشورهاست.اهميت گردشگري در اقتصاد يك كشور را مي توان از طريق هزينه هاي گردشگر در قالب افزايش قيمت ها و مخارج مصرفي خانوارها، هزينه فرصت از دست رفته، هزينه فرصت تخصيص منابع به فعاليت هاي گردشگري و برخي هزينه هاي اجتماعي و فرهنگي مورد توجه قرار داد.

به گفته «جمشيدنيا» فناوري اطلاعات و ارتباطات به طور فزاينده اي موجب مي شود مسافران به اطلاعات دقيق و باثباتي دسترسي پيدا كنند و در يك مقطع زماني، رزرو انجام دهند و با روش هاي قراردادي، هزينه و نيازمندي هايشان را در اختيار داشته باشند.

جاي خالي برنامه

فعالان صنعت گردشگري عدم توفيق ايران در توسعه گردشگري و ناتواني در رقابت با ديگر كشورها كه به تراز منفي گردشگر ورودي و خروجي انجاميده است را به نبود برنامه در اين حوزه مرتبط مي دانند.

«جواهرزاده» مدرس دانشگاه با تاييد اين موضوع كه «در صنعت گردشگري برنامه ريزي نداريم» مي گويد: از نكات موثر در توسعه گردشگري داشتن برنامه مشخص است در كشور ما هم برنامه جامعي در اوايل دهه ۸۰ مطرح شد و با همكاري سازمان جهاني گردشگري و توسط سازمان ايرانگردي و جهانگردي كار دنبال شد و تيم هاي خارجي هم به كشور آمدند و رئوس يك برنامه در حوزه گردشگري نوشته شد اما اين موضوع مغفول ماند و پي گيري نشد و با ادغام سازمان ايرانگردي و جهانگردي با ميراث فرهنگي عملا طرح جامع گردشگري ايران به بايگاني سپرده شد.

به گفته وي خلاء يك برنامه مدون و جامع در چارچوب استانداردهاي بين المللي در اين بخش كاملا مشهود است و اين يك واقعيت است كه برنامه اي براي توسعه گردشگري بين المللي نداريم.

ايران سرزميني با گستره جغرافيايي وسيع، تنوع آب و هوايي و شرايط زيست بوم متفاوت ، تنوع قومي و فرهنگ غني، كشوري با ۳۱ استان در اشكال شهري و روستايي و جاذبه هاي تاريخي و فرهنگي بسيار همچون قاره اي پهناور است كه در قالب يك كشور جاي داده شده است. هنوز بسياري از ايرانيان هم با جاذبه هاي گردشگري اين مرز و بوم ناآشنايند چه رسد به گردشگران خارجي، از اين روست كه در صنعت گردشگري از كشورهاي هم تراز عقب مانده ايم و... با اين حال «خسرو ايران  پور» دبير جامعه هتلداري ايران تاكيد مي كند كه «گردشگري صنعتي است كه در تمام دنيا حمايت مي شود چرا كه ارزآوري كشور را در ديگر بخش هاي دولتي و غير دولتي توزيع مي كند».البته ناگفته نماند پي گيري و ارسال نمابر به مدير كل روابط عمومي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري كشور نيز براي كسب آمار و اطلاعات و تدابير انجام شده به نتيجه نرسيد.به هر حال كشورهايي كه توانسته اند در صنعت گردشگري كارنامه موفقي از خود به جاي بگذارند علاوه بر معرفي كشور خود به گردشگران درآمد سرشاري را از اين صنعت نصيب خود كرده و مي كنند. كشور ما هم كه اكنون در جايگاه نامناسبي از گردشگري بين المللي قرار دارد با وجود جاذبه هاي گردشگري اعم از گردشگري تفريحي، مذهبي، درماني، بازاري و... مي تواند با جذب گردشگران فراوان علاوه بر اشتغال زايي به افزايش درآمد و رونق اقتصادي كشور كمك كند.

داشتن جاذبه ها شرط لازم براي جذب جهانگرد است اما شرط كافي نيست! اگر گردشگري صنعت نوين قرن بيست و يكم است بايد گام هاي بلندتر در اين عرصه برداشت و رقابت را جدي تر از قبل دنبال كرد.

چكيده گزارش

امروزه صنعت گردشگري از پررونق ترين مباحث اقتصادي براي كشورها محسوب مي شود و كشورهايي كه حتي اندك جاذبه گردشگري دارند به دنبال توسعه جايگاه خود در عرصه گردشگري اند. نگاهي به آمار و اقتصاد گردشگري جهان مويد آن است كه سالانه بيش از ۶۰۰ ميليون نفر گردشگر خارجي از نقاط مختلف دنيا ديدن مي كنند و سهم ايران با آوازه و شهرتش تنها ۲ ميليون گردشگر خارجي است. ايران در ميان ۱۸۱ كشور دنيا از نظر رشد اقتصادي رتبه ۱۳۵ و در درآمدهاي گردشگري رتبه هفتادم دنيا را دارد. به دليل نبود برنامه و ساماندهي مناسب اكنون به كشوري گردشگرفرست تبديل شده ايم و سفر ۴ ميليون ايراني در تعطيلات نوروزي ۹۰ به كشورهاي همسايه مويد اين مطلب است.در حالي كه كشورهاي دنيا در اقتصاد گردشگري در حال رشد هستند ولي شواهد امر حكايت از سير نزولي اقتصاد گردشگري ايران دارد

 


۷ بازديد
 
جديدترين طراحي هاي پروژه هاي جزيار شناور دبي منتشر شد ...

اين جزاير شناور داراي درخت هاي نخل،استخر و ساحل هاي زيبا هستند.


استخر شنا،ساحل و درخت هاي نخل از عناصر اصلي و كليدي بيروني اين جزيره شناور به شمار مي روند.


همچنين از عناصر كليدي ديگر اين مجموعه مي توان به آلاچيق ها و قسمت ارائه نوشيدني ها اشاره كرد.از نكات جالب ديگر اين جزاير شناور وجود باند فرود هليكوپتر در قسمت هاي جانبي است.


يكي ديگر از اين جزيره هاي شناور طبق به شكل يكي از خيابان هاي موناكو طراحي شده است.در اين جزيره شناور،هتل پاريس،كازينو و ساختمان هاي لوكس ديگر تعبيه خواهدشد.


در اين جزيره شناور،آب از قسمت فوقاني به سمت استخر و جكوزي مجموعه هدايت مي شود.


اتاق خواب واقع در ساخمان اين جزيره


نمايي از آپارتمان هاي مخصوص و 3طبقه در اين جزيره


۱۲ بازديد
هر كس بايد راه زندگي خودش را پيدا كند و از راه زندگي خودش برود نه از راه زندگي ديگري.((آندره ژيد))

مردم اشتباهات زندگي خود را روي هم مي ريزند و از آنها غولي به وجود مي آورند كه نامش تقدير است.((جان اوليورهاينر))

وقتي در زندگي به داشته هايمان فكر مي كنيم، خود را خوشبخت و زماني كه به نداشته مي انديشيم، خود را بدبخت حس مي كنيم؛ پس خوشبختي ما در تصور خود ماست.((تناجيو))

دانا انتظار ندارد كارهاي او مورد ستايش و تحسين قرار گيرد.((لائوتسه))

ضعف و ناتواني در حالت و طرز برخورد به دليل ضعف و ناتواني در شخصيت است. ((انيشتين))

زندگي مثل دوچرخه سواريه، براي اينكه بتوني تعادلت را حفظ كني بايد حركت كني.((انيشتين))

آنكه ثروت خود را باخت، زياد باخته است ولي آنكه شهامت خود را باخت پاك باخته است”. سروانتس

“افراد منطقي خودشان را با دنيا تطبيق مي‌دهند. افراد غير منطقي سعي مي‌كنند دنيا را با خودشان تطبيق دهند. پيشرفت بستگي به افراد غيرمنطقي دارد”.
جرج برنارد شاو

” آنچه را مي‌شنوم، فراموش مي‌كنم. آنچه را مي‌بينم، به خاطر مي‌سپارم. آنچه را انجام مي‌دهم، درك مي‌كنم”. كنفوسيوس

“«موانع» آن چيزهاي وحشتناكي هستند كه وقتي چشمتان را از روي هدف بر مي‌داريد، به نظرتان مي‌رسند”. هنري فورد

“تمام حقايق سه مرحله را پشت سرگذاشته‌اند: اول، مورد تمسخر واقع شده‌اند. دوم، به شدت با آنها مخالفت شده است. سوم، به عنوان يك چيز بديهي پذيرفته شده‌اند”. آرتور شوينهاور

براي داشتن يه گله گوسفند تميز و مرتب، بايد گوسفند باشي تا بفهمي.((انيشتين))

” علاقه همه چيزرا شكوفا و تصاحب آنها را پژمرده مي‌كند”. مارسل پروست

خداوند هيچوقت چيزي را بر مبناي شانس قرار نداده است پس به شانست توجه نكن.((انيشتين))

وظيفه هنر، تقليد از طبيعت نيست، بلكه بيان آن است”. بالزاك

“بزرگترين آثارهنري فقط به اين خاطر بزرگند كه دست يافتني و قابل فهم هستند”. تولستوي

“يك انسان خردمند فرصتها و شانس ها را مي سازد، نه اينكه در انتظار آنها بنشيند”. فرانسيس بيكن

“شجاعت داشته باش تا با حقيقت رو به رو شوي”. استون



۱۶ بازديد
مدرنترين چادر مسافرتي